eitaa logo
شمیم معارف
48 دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
491 ویدیو
66 فایل
حکمت و عرفان، فلسفه، علوم غریبه و روانشناسی
مشاهده در ایتا
دانلود
از اسرار و ومعارف قرآني قرآن کريم در سوره فرقان ايه 63 مي فرمايد: وَعِبَادُ الرَّحْمَنِ الَّذِينَ يَمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْنًا وَإِذَا خَاطَبَهُمُ الْجَاهِلُونَ قَالُوا سَلَامًا و بندگان خداى رحمان كسانى‏ اند كه روى زمين به نرمى گام برمى دارند و چون نادانان ايشان را طرف خطاب قرار دهند به ملايمت پاسخ مى‏ دهند. در گذشته در کتاب اشراقات رباني درشناخت انسان به عرض رسيد که "قالوا" و "قل" به معناي گفتند و مي گويند و بگو پايين ترين مرتبه معنايي آنهاست. در گذشته بحث کرديم که " قال" همان " کان " است مثلا" قل هو الله احد" صرفا اين نيست که بگو خدا يکتاست بلکه بايد به معناي " کان" ترجمه ، فهم و تلقي کرد. يعني صرفا نگوئيد که خدا يکتاست بلکه موحد باشيد بحث سر بودن است نه گفتن. بحث شدن هست به قلب و جوارح و خيال نه گفتن به زبان. خدا که يکتاست منظور از " قل هو الله احد" يعني خداي يکتا را يگانه پرستش کنيد. چه بسيار اشخاص که مي گويند خدا يکتاست روزي پنج مرتبه نماز هم مي خوانند اما هزاران خدا دارند چنانچه در حديث قدسي خداي عزيز فرمود: اي انسان من چنان به فکر تو هستم و به توجه دارم که انگار فقط تو را آفريدم و جز تو بنده اي ندارم اما تو چنان رفتار مي کني که انگار هزاران خدا داري. پس مراد خداي مهربان در سوره توحيد اين است که موحد باشيد با لقلقه زبان انسان موحد نمي شود بلکه بايد در عمل قلب و جوارح و نيات و افکار موحد بود. با اين مقدمه در کريمه فوق " يمشون" به معناي راه رفتن در واقع و حقيقت و باطن معنا ، منش و مرام و رفتار و شخصيت و " هونا" به طمئنينه و خضوع قلبي و اطمينان قلب و حلم وقار تعبير و تفسير و معنا مي شود. پس " يمشون علي الارض هونا" يعني راه مي روند روي زمين به آرامي اينطور ترجمه مي شود که بندگان پسنديده خداي مبارک در جامعه و درارتباطات اجتماعي وخانوادگي و فضاي مجازي و مانند آن ( الارض دراينجا به اين عبارات معنا مي شود) با شخصيت اسلامي و سلامت قلب و اخلاص و بدون فريب و کلاهبرداري و شيطنت زندگي مي کنند. پس "يمشون" يعني زندگي کردن نه راه رفتن و "الارض" يعني عرصه اجتماعي و خانوادگي و فضاي مجازي . بحث بعد "قالوا سلاما" است که عرض کرديم "قالوا" يعني باشيد و رفتار کنيد. " سلاما" يعني با سلامت قلب و بدون پرخاشگري و تجاوز و شهوت و حق کشي. بنابراين برهمين اساس " خاطبهم" بمعناي مخاطب قرار دادن ايشان را يعني هم زماني که حرف بدي به آنها مي زنند و هم به معناي اينکه کار بدي درحق ايشان مي کنند. يعني هم جواب فحش را با فحش نمي دهد و هم ظلم ديدن را با ظلم کردن پاسخ نمي گويد. غفرالله لنا و لکم.