eitaa logo
شمیم معارف
48 دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
489 ویدیو
66 فایل
حکمت و عرفان، فلسفه، علوم غریبه و روانشناسی
مشاهده در ایتا
دانلود
ر 🔹ولله الاسماء الحسني فادعوه بها 🔸مراد از خواندن خدا به اسماء حسني , اتحاد وجودي پيدا كردن و متصف شدن به اخلاق الهي است , يعني با حق متعال در اين صفت متحد شويم خدا حكيم است انسان هم حكيم بشود و ...
حکم سیادت فرزندان از طرف مادر ::س 2439: مادر من از سادات است، لطف فرموده امور ذیل را بیان فرمایید: 1 ـ آیا من هم از سادات محسوب می‏شوم؟ 2 ـ آیا فرزندان من هر چقدر پائین روند، از سادات شمرده می‏شوند؟ 3 ـ بین کسی که از طرف پدر سید است و کسی که از طرف مادر سید است، چه تفاوتی وجود دارد؟ ::ج: گرچه منتسبين به پيامبر اکرم(صلى الله عليه وآله) از طرف مادر هم از اولاد رسول اکرم(صلى الله عليه وآله) محسوب مى‏شوند، ولى ملاک ترتب آثار و احکام شرعى سيادت، انتساب از طرف پدر است. ::منبع: leader.ir
اگر نماز نخوانیم چطور میشود ✍️حضرت فاطمه علیه السلام فرمود:از پدرم رسول خدا (ص) درباره ی مردان و زنانی که به نمازشان اهمیت نمیدهند و سبک میشمارند سوال کردم که جزای آنها چیست؟ ⇦پیامبر اکرم (ص) فرمود: خداوند آنها را به ۱۵ بلا گرفتاری میکند: 👈 شش عذاب در دنیا: ۱و۲. برکت را از عمر و رزق و روزی او میگیرد؛ ۳. سیمای (نیک) صالحین را از چهره اش محو میکند؛ ۴. هر کاری بکند، بدون پاداش خواهد بود؛ ۵. دعایش مستجاب نخواهد شد؛ ۶. برای وی بهره ای از دعای صالحین نخواهد بود. 👈 سه عذاب هنگام مرگ: ۷.خوار و ذلیل میمیرد؛ ۸و۹. گرسنه و تشنه جان خواهد داد، به طوریکه اگر از همه ی نهرهای دنیا به او آب داده شود، تشنگی او برطرف نخواهد شد؛ 👈 سه عذاب در قبر: ۱۰. خداوند فرشته ای را برمیگزیند تا آسایش او را در قبر سلب نماید؛ ۱۱. قبرش را تنگ گرداند؛ ۱۲.قبرش تاریک خواهد بود؛ 👈 سه عذاب در قیامت: ۱۳. ملکی او را به سوی موقف حساب می کشاند، در حالیکه مردم او را مینگرند؛ ۱۴. حسابرسی او در قیامت سخت خواهد بود؛ ۱۵. خداوند با نظر رحمت به او نمی نگرد، و او را از گناه پاک نمی کند و برای او عذاب دردناک است. 📚مستدرک الوسائل،
هیچکس قفل بدون کلید نمیسازد... بنابراین خدا مشکلات را بدون راه حل قرار نداده.... پس با مشکلات خود با اعتماد به نفس بالا برخورد کنید...
سرزنش كردن خود يكی از مهمترين دلايل مبتلا شدن به افسردگی است. وقتی دائما به خاطر شكست ها و مشكلات زندگی خودمان را مورد انتقاد قرار مي دهيم، به تدريج پيام "تو بدی" را به خودمان ارسال می كنيم و احساس حقارت را در اعماق وجودمان لمس می كنيم. فرقی نمی کند به خاطر چه چیزی خودمان را سرزنش می کنیم، تا زمانی که این کار را ادامه مي دهيم زندگی را به کام خود تلخ می کنیم و دنیا براي مان جهنم خواهد شد. لطفاً به جای اينكار درس ها و تجاربی كه در اثر اين انتخاب يا تصميم اشتباه گرفته ايم را مدنظر قرار دهیم و يادمان باشد كه مشكلات باعث آگاهی ما مي شوند و اين تجارب بسيار ارزشمند هستند. بدون اين تجارب اگر دوباره در همان جايگاه اوليه قرار بگيريم مسلماً اشتباهات را مجدد تكرار خواهيم كرد.
💫 ✍️ بیست خصلت رفتاری و اخلاقی پیامبر مهربانی محمد مصطفی ﷺ 💌 هنگام به آرامی و باوقار، راه می رفت ... 💌 هرکه را می‌ديد مبادرت به می‌کرد و کسی در سلام بر او سبقت نگرفت .. 💌 وقتی باکسی دست می‌داد دست خود را زودتر از دست او بيرون نمی کشيد .. 💌 با مردم چنان می‌کرد که هرکس گمان‌مي کرد فرد نزد آن‌ حضرت است ... 💌 طولانی داشت و تا نياز نمی شد لب به سخن نمی گشود .. 💌 هرگاه باکسی، می‌شد به‌سخنان او خوب فرا می‌داد.. 💌 هنگام‌ ورود به هر مجلسی، در‌ آخر و نزديک درب می نشست، نه در صدر آن ... 💌 در جای خاصی را بخود، اختصاص نمی‌داد و ازآن نهی‌ می‌کرد 💌هرگز با کسی و منازعه نمی‌کرد. 💌 را قبول می‌ کرد اگر چه، به اندازه يک جرعه شير بود ... 💌 به‌خويشاوندان‌خود می کرد بی‌آنکه آنان را بر ديگران برتری دهد. 💌 هرکه مي آورد و معذرت خواهى مى كرد، عذر او را قبول می‌نمود ... 💌 هرگز کسی را نمی‌شمرد .. 💌هرگز کسی از اطرافيان و بستگان خود را نکرد . 💌هرگز مردم را جستجو نمی‌کرد. 💌 از شر مردم برحذر بود ولی، از آنان کناره نمی گرفت و با همه، بود ... 💌 هرگز مردم را نمی کرد، و بسيار آنان نمی گفت .. 💌 بر ديگران صبر می‌فرمود و بدی را به جزا می داد ... 💌 وفادارترين مردم به ‌ و پيمان بود . 💌عزيزترين افراد نزد او کسی بـود که‌ بيشتر به ديگران می‌رسيد 💫💫💫💫 تا ندارى از محمد، رنگ و بو از درود خود ميالا نــــــام او
چرا می کوشیم آدمها را تغییر بدهیم؟ این درست نیست. آدم باید دیگران را همانطور که هستند بپذیرد یا همانطور که هستند به حال خودشان بگذارد. آدم نمی تواند آنها را عوض کند، فقط توازن شان را برهم می زند. چون یک انسان از قطعه های واحدی درست نشده است که بتوان تکه ای را برداشت و به جایش چیز دیگری گذاشت. او یک کل است، و اگر آدم یک سویش را بکشد، سوی دیگرش چه بخواهی چه نخواهی کشیده می شود.
هر عملي و هر اعتقادي نوري دارد البته اعتقاد صحيح هر عبادتي نور خاص خود را دارد. احکام شريعت هر کدام نور خاص خود را دارند که عمل ديگر آنرا ندارد. گناه ظلمت محض و مکروهات خاکستري رنگ و مباحات روشنايي دارند و نوافل نوراني اند و واجبات در اوج شرف نورند. پس تصديق حق اثر نور حق و تکذيب اثر ظلمت و هر نوري کليد گشايش قلب است. قلب به ميزان نورها درهايي دارد که با هر نوري دري باز مي شود. هر اصابتي و حالتي و پيش آمدي چه در امور اجتماعي و شخصي و دروني و خانوادگي که براي مومن پيش مي آيد حامل نور ويژه خود است زيرا از اذن خداست که نور مطلق است و پيش آمدها از سوي نور مطلق نازل مي شوند مگر اينکه با مخالفت و انکار و اعتراض بهره اش را ضايع کند. شميم معارف: @eshraghat
شخصی به نام عبدالجبار مستوفی عزم زیارت حج کرده بود. او هزار دینار زر ذخیره کرده بود. روزی از کوچه ای در کوفه رد می شد که به خرابه ای رسید. زنی را دید که در آن جا مشغول جست وجو بود. ناگاه در گوشه ای مرغ مرده ای دید، آن را زیر چادر گرفت و رفت. عبدالجبار با خود گفت: این زن محتاج است ، باید ببینم که وضع او چگونه است؟ در عقب او رفت تا این که زن داخل خانه ای شد. کودکانش پیش او جمع شدند و گفتند: ای مادر از گرسنگی هلاک شدیم؟ زن گفت: مرغی آورده ام تا برای شما بریان کنم. عبدالجبار چون این سخن را شنید، گریست ... با خود گفت: اگر حج خواهی کرد، حج تو این است. آن هزار دینار زر از خانه آورد و یرای زن فرستاد و خودش در آن سال در کوفه ماند. چون حاجیان مراجعه کردند و به کوفه نزدیک شدند، مردمان به استقبال آنان رفتند. عبدالجبار نیز رفت. چون نزدیک قافله رسید، شترسواری جلو آمد و بر وی سلام کرد و گفت: ای عبدالجبار از آن روز که در عرفات ده هزار دینار به من سپرده ای تو را می جویم، زر خود را بستان و ده هزار دینار به وی داد و ناپدید شد. آوازی برآمد که ای مرد هزار دینار در راه ما بذل کردی، ده برابر پس فرستادیم و فرشته ای به صورت تو خلق کردیم تا از برایت هر ساله حج گزارد تا زنده باشی که برای بندگانم معلوم شود که رنج هیچ نیکوکاری به درگاه ما ضایع نیست. قصص الانبيا
💠 *شش دوربین زنده*💠 ◀️هنگام رانندگی به محض اینکه متوجه می‌شویم دوربین پلیس مراقب ماست، سریعا سرعت را کم کرده و دقیقا طبق قانون رعایت می‌کنیم،‌ که مبادا گرفتار شویم، اما هیچ میدانیم که در هرلحظه و هرزمان شش دوربین زنده در حال فیلمبرداری از زندگی ما هستند که قرار است روزی در قیامت تمام زندگی ما را به نمایش بگذارند؟ 1️⃣ دوربین اول: دوربین اول خود خدا است. آیه 14 سوره علق: 💢أ لَمْ يَعْلَمْ بِأَنَّ اللَّهَ يَری؛ ‏آیا انسان نمیداند که خدا او را نگاه میکند. 2️⃣دوربین دوم: دوربین دوم پیامبر اکرم (ص) است. آیه 45 سوره احزاب: 💢يا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِنَّا أَرْسَلْناكَ شاهِدا؛ ای پیغمبر ما تو را فرستادیم که شاهد امت باشی. 3️⃣دوربین سوم: سومین دوربین ائمه اطهار (ع) هستند، آیه 105 سوره توبه: 💢 و قُلِ اعْمَلُوا فَسَيَرَی اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ؛ پیغمبر به مردم بگو هر کاری میخواهید، بکنید. اما بدانید که اعمال شما را خدا، پیغمبر و امامان میبینند. 4️⃣دوربین چهارم: چهارمین دوربین ملائک مقرب خدا هستند؛ آیه ی 18 سوره قاف: 💢 ما يَلْفِظُ مِنْ قَوْلٍ إِلاَّ لَدَيْهِ رَقيبٌ عَتيد؛ از شما حرکتی سر نمیزند مگر اینکه دو مأمور در حال نوشتن آن هستند. 5️⃣دوربین پنجم: پنجمین دوربین زمین است. آیه 4 سوره زلزال: 💢يوْمَئِذٍ تُحَدِّثُ أَخْبارَها؛ در آنروز زمین هرچیزی که دیده را بیان میکند. 6️⃣دوربین ششم: ششمین دوربین اعضاء و جوارح خود ما می‌باشند. آیه 65 سوره یس: 💢تكَلِّمُنا أَيْدِيهِمْ وَ تَشْهَدُ أَرْجُلُهُمْ بِما كانُوا يَكْسِبُونَ در آنروز دست‌ها و پاها شهادت می‌دهند که چه کاری کرده‌اند. درود خدا برانسان های دانا و عامل
اقسام طعام و احکام آن؛؛ قرآن کريم مي فرمايد: " فَلْيَنظُرِ الْإِنسَانُ إِلَى طَعَامِهِ" يعني انسان بايد به غذاي خويش بنگرد. غذاچيست؟ ايا همين غذاي معمولي که هر روز استفاده مي کنيم؟ يعني معناي غذا به همين حد محدود مي شود؟ سئوال بعد اينکه نگاه انسان به غذا يعني چه؟ منظور از نگاه کردن چيست؟ اين عبارت زيبا که در قرآن کريم آمده است ظرف نازله معناست و قرآن بطنهاي گوناگوني دارد مي دانيم که معاني در سير نزولي براي تربيت و پرورش تنزل مي کند و معاني در ظروف متعدده نازل مي شود يعني ظروف نازله در طول ظروف عالي قرار دارند از اين رو آنچه در کريمه فوق پيش رو داريم معني تنزل يافته معناي عالي است. معني عادي و مادي غذا معناي نازله و از پست ترين مراتب تنزل معناست از اين رو معني متعارف غذا در فرمايش حق محصور به حصر معناي نازله آن نيست و انسان بايد از نردبان معاني بالا رود و به معناي شفافتر و عالي تر که سازگاري افزون تري با ملکوت معاني و عالم معنا داشته باشد دست يابد. بحث ديگر که بکار مي آيد بحث آکل و ماکول است واين که بايد ميان آکل و ماکول سنخيت حاکم باشد انسان به لحاظ مادي بودنش غذاي مادي دارد يعني سنخيت جسم با غذاي طبيعي. غذا در معناي کلي آن چيزي است که با انسان جمع شود و نتيجه مطلوب ببار آورد حال اين اجتماع در سطوح مختلف محقق مي شودو احکام در سطح متفاوت است. سطح ابتدايي؛ اجتماع غذاي مادي با جسم طبيعي است که تاثير آن بر اخلاط است. سطح دوم؛ متناسب با ظرف ديگر انسان يعني روح و نفس است که غذايش بايد چيزي قابل جمع با او باشد مانند برخي ذهنيات و گفتار آن چيزهايي که از چشم و گوش مي بلعد. مرتبه بالاتر از دو سطح قبلي ظرف عقل است که غذايش معلومات و معقولات است ديدني ها و شنيدني ها با نفس انسان قابل جمع است ومعقولات ماکولات عقل است که طعام اعلاي انسان است. پس طعام انسان مراتب گوناگون دارد و اختلاف آنها تابع تمايزات طعام است يعني اگر چند نوع طعام وجود داشته باشد لاجرم بايد متناسب با همان خورنده نيز وجود داشته باشد مثلا نفس انسان نمي تواند سيبي را بخورد يا عقل انسان نمي تواند معاني جزييه را درک کند يا با عقل نمي توان انار خورد. از اين رو هر خورنده اي خوراک ويژه خود و همجنس و همسنخ خود را مي طلبد اين همان بحث اتحاد مدرِک و مدرَک است. پس هم روشن شد که معناي غذا داراي مراتب است و هم اينکه طعام ها و خورنده ها چند گونه اند بعبارتي انسان با جسمش غذاي طبيعي ، با خيالش طعام خيالي، با وهمش موهومات را، با عقلش معقولات را و با قلبش مشهودات را مي خورد يا به ديگر عبارت ادراک مي کند يعني خوردن همان ادراک کردن است و ادراک کردن همان خوردن . همه اينها شئون آدمي است. غذا دو گونه کلي دارد يا سالم است يا مسموم. غذاي مسموم همچون غذاي سالم وجود خارجي دارد از اين رو خداي متعال در کريمه ياد شده تاکيد فرمود که انسان بايستي به غذايش نگاه کند. نگاه کردن صرفا نه مفيد علم است نه عمل از اين رو نگاه کردن همان توجه کردن و ملاحظه کردن است يعني توجه به اينکه چه بخورد و چه نخورد و غذاي سالم و ناسالم را از هم تشخيص بدهد مثلا غذاي حرام يا غذايي را که با پول حرام تهيه شده اينها غذاي نجس و مسموم است . پيش از اين در کتاب اشراقات مبرهن کرديم به لطف حق که غذا در حدوث جسماني است ولي در بقاء مجرد و غير مادي است از اين رو بايد توجه کافي به طعام بشود چرا که غذا در صورت مزاج و طبع دخالت دارد و از تاثير روح طبيعي نفس انساني متاثر مي شود و در نهايت اگر صورت حاصله سالم باشد سبب شکوفايي عقل مي شودو اگر مسموم باشد عقل را مهجور مي کند بنابراين غذا و توجه به آن بسيار مهم است اين که فرمود بايد انسان ملاحظه طعامش را بکند اين نيز هست که متوجه باشد که چه مي بيند چه مي شنود چه مي گويد چه مي انديشد همه اين موارد بمنزله دهان است براي جان آدمي. آنجا که فرمود: "مرفوعه مطهره " يعني الواحي والاقدر و پاکيزه" بِأَيْدِي سَفَرَةٍ " بدست سفيراني است . مي تواند اشارتي بدين باشد که الواح پاکيزه همان معقولات است که بهترين طعام آدمي است و سفيران حاملان معاني اند که همان معقولاتند در واقع سفيران نفس الواحند و در حکمت مبرهن است که اين معقولات با نفس عاقل متحدند يعني ماکول با آکل متحد است و حز يکديگر را نمي طلبند. اتحاد آکل و ماکول( غذا و مغتذي) مرتبه والاي اتحاد غذا با خورنده آنست. آنجا که در ادامه کريمه فوق فرمود سفيراني والامقام و فرمانبردار و نيکوکار مقصود مي تواند اين باشد که هر معقولي نزد هر عاقلي حاضر نمي شود و هر ماکولي طعمه هر عاقلي نمي شود و اين نشانه تشکيک وجود و سلسله مراتبي بودن معقولات و عقول است و توجيه کننده سنخيت آکل و ماکول و مدرِک و مدرَک و عالم و معلوم يعني معقول نسبت به آنچه مامور است فرمانبردار است. شميم معارف: @eshraghat