eitaa logo
شمیم معارف
48 دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
489 ویدیو
66 فایل
حکمت و عرفان، فلسفه، علوم غریبه و روانشناسی
مشاهده در ایتا
دانلود
آیت الله جوادی آملی: 👌 هنگامی كه شیطان به خداوند گفت: من از چهار طرف (جلو، پشت، راست و چپ) انسان را گرفتار و گمراه میكنم. 🔹فرشتگان پرسیدند: شیطان از چهار سمت بر انسان مسلّط است، پس چگونه انسان نجات مییابد؟ 🔸خداوند فرمود: راه بالا و پایین باز است❗️ 🕊 راه بالا نیایش و راه پایین سجده و بر خاك افتادن است. 🔹 بنابراین، كسی كه دستی به سوی خدا بلند كند یا سری بر آستان او بساید میتواند شیطان را طرد كند. 📚تفسیر موضوعی قرآن، مراحل اخلاق در قرآن، ج 11، ص 108
چرا ولی فقیه خودشان مشکلات را حل نمیکنند؟؟ برخی شاید این سوالها را بپرسند و یا حداقل در ذهن شان خطور کرده باشد که: 1- چرا رهبری که از همه ی مشکلات آگاهی دارند و میدانند که در کشور چه میگذرد اما کاری نمیکنند و در صدد حل آنها نیستند؟ اگر نمیتوانند، پس رهبری به چه دردی میخورد؟ 2- رهبری که این همه قدرت دارند چرا با این انحرافات برخورد قاطع نمیکنند؟ ✅در پاسخ باید گفت: 1. آیا انتظار داریم رهبری به جای مجلس، قانون تصویب کند؟ به جای دولت، کار قوه مجریه نماید؟ به جای دستگاه‌های اطلاعاتی، تحقیق کند؟ به جای قوه قضاییه و دستگاه دادگستری، خودش متهمین را دستگیر و مجازات نماید؟ به جای رییس صدا و سیما، کارگردان و هنرپیشه بیاورد و فیلم و سریال بسازد؟ به جای مدیریت نظام بانکی وارد عملیات اقتصادی و جلوگیری از وام‌های کلان یا جابجایی دلارها بشود؟ به جای شهرداری‌ها وارد صحنه شود و مشکلات شهری را بررسی کند؟ به جای دستگاه‌های اقتصادی و بازرگانی و گمرکات، واردات و صادرات را کنترل کند؟ و ده ها مورد دیگر ... 🔸آیا این کارها ممکن است؟؟ 🔹آیا نخواهند گفت که پس قانون اساسی، تعریف جایگاه‌ها و شرح وظایف و تشکیلات حکومتی یعنی چه؟! پس کی در این مملکت چه کاره است؟! آیا شالوده نظام از هم نمی‌پاشد؟ آیا رهبری می‌تواند از آسمان یک تعداد نیروی صالح، متقی، متخصص و کارآمد بیاورد؟! آیا می‌تواند (یا عاقلانه است که) به جای مردم، رئیس جمهور و نمایندگان مجلس را -که بازوهای مردمی رهبری هستند- انتخاب کند؟ بعد از کجا انتخاب کند، از فرشتگان عرش، یا از همین مردم؟! 🔸پس؛ «رهبری» رئیس جمهور، مجلس، دادگستری، بانک مرکزی، وزیر اطلاعات، شهرداری و... نیست، بلکه ایشان رهبریِ نظام را بر عهده دارد، با تعاریف مشخصی که در قانون اساسی و بدیهیات عقلی روشن است. نیاز کشور و نظام را می‌بیند و به همراه تبیین و تشریح به مسئولین و مردم منتقل می‌کند. رهبری در جامعه ، گرا میدهد همانند دیده بانی که در جنگ با دشمن، گرا میدهد تا نیروها اقدام کنند ودرست عمل کنند، حال اگر گرا درست باشد اما نیروها درست عمل نکنند تقصیر کیست؟ 🔺به مردم می‌گویند: در انتخاب رئیس جمهور که دولت را تعیین خواهد کرد، بصیر باشند، به کسی رأی دهند که دارای چنین امتیازاتی باشد، همین طور در انتخاب نمایندگان، حالا اگر مردم به هر دلیلی آن طور که باید رعایت نکردند، "رهبری باید بیاید و عواقب انتخاب غلط یا دست کم غیر اصلح مردم را به دوش کشیده و جبران کند؟!" 🔺رهبری، به مجلس و به دولت خط مشیّ می‌دهد خطوط کلی سیاست داخلی و خارجی نظام را با توجه به اهداف و نیز شرایط حاکم بر کشور، منطقه و جهان را ابلاغ می‌کند. ‼️مردم الان خیلی انتظارات بیجا از ولایت فقیه دارند، راحت انتظار دارند ولی فقیه جای اندیشه مردم بیاید خرابی ها را اصلاح کند، این کار را حضرت علی هم نکرد، پیغمبر هم نکرد. ❓چرا مردم از ولی فقیه انتظار دیکتاتوری دارند؟؟! 2. درجواب سوال دوم باید گفت که: قدرت و نفوذ رهبری و امام در جامعه به اندازه ی آگاهی، و بینش مردم است نه بیشتر. 🔹اگر مردم بصیرت و آگاهی کافی را نداشته باشند رهبر حتی اگر امیرالمومنین(ع) باشند قدرتی ندارند. همانند جنگ صفین، وقتی سپاهیانِ خود امام بصیرت کافی نداشتند، مالک اشتر را از یک قدمی خیمه ی کفر برمیگردانند و امام دیگر قدرتشان نافذ نیست و تسلیم بی بصیرتی مردم میشوند. 🔸وقتی در جنگ احد، غالب نیروها تدبیر و استراتژی پیامبر(ص) را از جان و دل درک نمیکنند و نادیده میگیرند، جنگ برده را میبازند...! 🔹وقتی مردم به دلیل عدم آگاهی ، مغلوب دسیسه های معاویه ها میشوند، رهبری همانند امام حسن (ع) مجبور به مصالحه با معاویه میشود. 🔸وقتی هنوز مردم آمادگی کافی در خود را ایجاد نکرده اند، هیچ امامی بعد از امیرالمومنین (ع) نمیتواند حکومت اسلامی تشکیل دهد و تا این آمادگی در مردم ایجاد نشود امام زمان هم برای تشکیل حکومت عدل نخواهد آمد و علت غیبت هزار و اندی سالشان بدلیل عدم آمادگی آحاد ملتهاست... 💢پس؛ قدرت رهبری در جامعه و حاکمیت به اندازه بصیرت مردم است نه بیشتر... لطفا تا ميتوانيد این پست را جهت منتشر کنید👌 @basiratafzayi
راههای عملی کسب عشق و محبت الهی عامل بیست و پنجم : قبض و بسط در سلوک الی الله ادامه... 1. از آنچه گذشت دانسته شد که قبض و بسط دارای چند نوع است: الف. قبض و بسط برای مؤمنین عادی. ب. قبض و بسط برای سالکان راه خدا. ج. قبض و بسط برای عارفان کامل. این سه را می توان به ترتیب: قبض و بسط ایمانی، سلوکی و عرفانی یا توحیدی نامید. به نظر می رسد اگر بگوییم قبص و بسط دارای درجاتی است، سخن صحیحی گفته ایم که درجه ی اول آن پیش از سلوک و درجه ی سوم پس از سلوک و درجه ی دوم در حال سوک پدید می آید و چون درجات مؤمنین عادی و درجات سالکان و درجات عارفان (به اعتبار جوهره ی وجودی و مقدار تحقق به درجات بقاء الله) مختلف است، هر یک از این سه درجه را می توان به مراتب درجاتی تقسیم نمود. 2. قبض با خوف و بسط با رجا تفاوت دارد. در کتاب های اصطلاحات عرفانی به این تفاوت تصریح شده است. عبدالرزاق کاشانی گوید: «فرق میان قبض و بسط با خوف و رجا این است که خوف به امر ناپسند در آینده تعلق می گیرد و امید به امر مورد پسند در آینده متعلق است (البته در مقام نفس، ولی قبض و بسط به زمان حاضر گره می خورد و ربطی به آینده ندارد». این تفاوت به فرقِ ماهیت این دو برمی گردد. فرق دوم مربوط به درجه ی آن هاست که قبض و بسط در مقام «قلب» است و خوف و رجاء در مقام «نفس». فرق سوم، خوف و رجاء مقام است، ولی قبض و بسط مقام نیست، بلکه دو حالت سالک است. 3_در اصطلاح عرفا «خِضر» کنایه از بسط است و «الیاس» کنایه از فیض، کاشانی گوید: خضر کنایه از بسط است و الیاس کنایه از قبض است.) لذا گاه سالکان از یکدیگر می پرسند حالت چه طور است؟ حال خضری داری یا الیاسی؟ یعنی در حال بسط به سر می بری یا در قبضی. سؤال چرا از بسط به خضر و از قبض به الیاس کنایه می آورند، جرجانی می گوید: « از بسط به خضر تعبیر می شود، زیرا قوای مزاجی جسمی او و نیز قوای روحانی او در عالم غیب و شهادت گسترده است.) و می نویسد: «از قبض به الیاس تعبیر می شود، زیرا الیاس همان ادریس است و او چون به عالم روحانی (غیب) بالا برده شد، قوای مزاجی اش در عالم غیب مستهلک شد و توسط عالم غیب گرفته و قبض گردید و لذا از قبض به الیاس تعبیر می شود. 4. سالک در اوج بسط سلوکی از نوعی «حزن دائم» در قلب خود بهره مند است. سالک غیرواصل به درد هجران مبتلاست به همین خاطر حافظ می گوید: درد هجری کشیده ام که مپرس لب لعلی گزیده ام که مپرس عارفان بر لزوم حضور این حزن همیشگی در قلب تأکید فراوان دارند و گویند همین حزب، سالک را به پیش می برد تا او را به مقصد برساند و بسوزاند. علت این حزن نرسیدن به مقصود و محبوب است. مرحوم استاد طهرانی می فرمودند: «سالک باید دائماً در دل حزنی داشته باشد مبتنی بر ترس از نرسیدن به مقصود که همین حزن او را به مقصود خواهد رساند.» آری، نفس هجران بالاترین «قبض» سالک است. ایشان می فرمودند: «سالک هر شب که سر بر بستر می نهد، باید به قدری شوق وصالش شدید باشد که به امید انسان کامل از خواب برخاستن، بخوابد.» پایان مبحث قبض و بسط منبع رساله سیر و سلوک از شیخ علی رضایی تهرانی
انسان بايد در "روز" چشم و زبانش را کنترل کند و برای اين که "سحر" بيدار شود، باید مقدمه‌چينی کند. 🕯📿 انسان اگر فرصت‌ها را از دست داد، "روز"، مراقبه نکرد و شب هم وقتش را تلف کرد، پيداست که "سحر" بلند نخواهد شد. 🕯📿 کسی که مواظب خوراک، کلام و چشم خود نيست کِی می‌خواهد از نجوای سحر متنعم باشد؟! 🕯📿 فرصت‌ها را از دست ندهيد. فرصت‌ها می آيند و منتظر نمی‌مانند. حجةالاسلام محمد مهدی میرباقری
مراقبه ذهن هم مانع و هم راه : ما ناچاریم از ذهن شروع کنیم ، زیرا همه در ذهن هستیم و همه ذهن و خیال هستیم ،باید از ذهن شروع کرد و سپس از آن عبور کرد . اگر کسی بخواهد از نقطه الف به نقطه ب برود آنچه که مانع و حجاب وی است ، مسیر و فاصله ای است که بین نقطه الف و ب وجود دارد ،این مسیر و جاده ، در عین حال راهی است که راهرو با دنبال کردن آن به مقصد می رسد. بنابراین ذهن در عین اینکه ،حجاب و مانع است ،همین ذهن مسیری است که طالب کمال را به مقصد می رساند. از ذهن خود آگاه باشید ،افکاری که در حال جریان یافتن در ذهن است را دنبال کنید ،دنبال کردن همین افکار است که سرانجام به بی فکری و بی ذهنی می انجامد. افکار را تجزیه و تحلیل کنید و علت آن را بیابید ،وجود افکار چون تاریکی هستند ،با آمدن نور ،افکار محو میشوند ،آگاهی نور است. از طریق مراقبه و کسب معرفت ،آگاهی های خود را گسترس دهید ،با آمدن آگاهی ها ،جایی برای ظلمت و افکار نیست. سرانجام شما هستید ولی بدون ذهن ،شما هستید ولی بدون من خیالی ، وجود خیالی شما محو میشود و شما نیستید ،چون در برابر هست مطلق خود را می بینید و فانی در او می شوید . و بقول عطار در سفر مرغان به سوی سیمرغ : چون شما سی مرغ حیران مانده‌اید بی‌دل و بی‌صبر و بی‌جان مانده‌اید ما به سیمرغی بسی اولیتریم زانک سیمرغ حقیقی گوهریم محو ما گردید در صد عز و ناز تا به ما در خویش را یابید باز محو او گشتند آخر بر دوام سایه در خورشید گم شد والسلام تا که می‌رفتند و می‌گفت این سخن چون رسیدند و نه سر ماند و نه بن لاجرم اینجا سخن کوتاه شد ره رو و ره برنماند و راه شد
پیامبر اڪرم (ص) فرمود: ✿من از جبرییل پرسیدم آیا بعد از من به زمین خواهی آمد ؟ گفت : بلی یا رسول الله بعد از شما ۱۰ مرتبه به زمین نازل خواهم شد .... و ده گوهر از روی زمین خواهم برد ( به دلیل ڪفران مردم ). پیغمبر فرمودند : آن گوهر ها چیست ؟عرض ڪرد : 📝⇦•دفعه اول که نازل بشوم برڪت را خواهم برد . 📝⇦•دفعه دوم رحمت را . 📝⇦•دفعه سوم حیا را از چشم زنان . 📝⇦•دفعه چهارم حمیت و غیرت را از مردان. 📝⇦•دفعه پنجم عدالت را از دل سلاطین . 📝⇦•دفعه ششم صداقت وراستےرا ازدل دوستان . 📝⇦•دفعه هفتم مروت را از دل اغنیا . 📝⇦•دفعه هشتم صبر را از دل فقیران . 📝⇦•دفعه نهم حکمت را از دل حڪیمـــان. 📝⇦•دفعه دهم ایمان را از دل مومنین. ✿هر گاه خداوند غضب نماید، عذابی بر ایشان نازل نڪند . به جایش نرخ های آنان گران می شود و عمرهای ایشان ڪوتاه می گردد و تجارتشان سود نمی ڪنند و میوه هایشان نیڪو نمی باشد و نهر هایشان ڪم آب و باران از ایشان دریغ می گردد و اشرار بر آنان مسلط می گردد. 📚 مناقب آل بیت النبی المختار(ص)، ص 107، نشر رضی، قم.
بسیاری مراجعه می کنند و میگویند : ما دستورات را انجام دادیم ، لکن برای ما اتفاقی نیفتاد ، باید چکار کنیم ؟! خب ببینید ، اول سؤال این است که انسان به خودش بگوید که چکار کنم ؟ و یک محاسبه ای در خودش نماید والا اساتید ِراه ، برای شاگرد معجزه ای نمی کردند و فقط دستور را می فرمودند. بنده اگر خاطرات مرحوم و مرحوم علامه طباطبایی ره را عرض نمایم ، شما تعجب می کنید که چقدر ایشان ، با بی میلی و با بی رغبتی شاگرد را از خودشان می راندند ، و ایشان یک دستوری میفرمودند و دیگر هیچ راهنمایی نمی کردند و می گذاشتند تا خود شاگرد زحمت بکشد و تنبل بار نیاید. کانال رسمی استاد فیاض بخش🔻 @ostadfayyaazbakhsh
موهایی که سفید شده رو مجددا مشکی کنید کافیست از روش زیر بهره بگیرید↯ ✍️ مقداری روغن سیاهدانه را هفته ای یک تا دوبار قبل از حمام به مدت ۱ ساعت به موها بزنید ✍️ هلیله سیاه را پودر کنید و با گلاب مخلوط کنید و به شکل خمیر دربیاورید ، بعد آن را به شکل نخود درآورده و در آرد گندم بذارید تا خشک شوند ، سپس شبی دو تا سه عدد بخورید
هدایت شده از عرفان اسلامی
سالک باید نیم ساعت مانده به غروب آفتاب در خودش متمرکز باشد و با وضوء رو به قبله مستغرق در خودش باشد ، این ساعت ها که در شریعت و طریقت بیان شده عمق و اسراری و حقایقی دارد ، اهل دل می بینند رفت آمد ملائک را در این ساعت ها. 👤استاد کربلایی https://t.me/joinchat/AAAAAEBSGE_o8alppgp-fw
هدایت شده از نهج البلاغه ایها
🌹🌹امیرالمومنین علی علیه السلام: 💠 کُن فِی الدُّنیا بِبَدَنِکَ، وفِی الآخِرَةِ بِقَلبِکَ ♦️با بدنت، در دنیا باش و با دلت، در آخرت. 📚 غرر الحکم، ح 7164 @Nahjolbalagheeiha
اگر انسان در عالم دنیا تمام اهتمام خود را بر معرفت النفس و بگذارد ، گویی تمام اصول دین را که عبارت است از معرفت به توحید، معرفت به و معرفت به معاد را تحصیل کرده است. موسسه جلوه نور علوی 🔻 @Jelvehnooralavi
چه عقایدی در ملاقات با امام زمان (عج) عوامانه و بدون اصل و مدرک است؟ 🍀🍀🍀🍀 ج: اوّل: اینکه می‌گویند هرکسی شیعه‌ی پاک و خالص باشد و مرد خدا و اهل ورع و تقوی باشد به خدمت آن حضرت می‌رسد و اگر نرسید در او مشکلی است یا در ایمان و خلوص او شبهه‌ای می‌باشد و در این امر به قدری غلوّ دارند که حتّی می‌گویند: تو برو خود را صاف کن، امام خودش به نزد تو می‌آید؛ و حتّی می‌گویند بنده صالح باید خدمت امام برسد. دوّم: عدّه‌ی دیگری هستند که قائل‌اند مراجع همه خدمت امام می‌رسند و مسلماً رابطه‌ی سرّی هم با امام دارند و اگر کسی از مراجع رابطه نداشته باشد با امام و امام را ملاقات نکند مرجع حقیقی نیست. سوّم: عدّه‌ای معتقدند که اعمالی هست از قبیل ختوم و چلّه‌نشینی و غیره که هرکس به آن‌ها عمل کند با امام ملاقات می‌کند و از این‌رو درصدد و جستجو برمی‌آیند و به هرکس می‌رسند می‌پرسند چه عملی باید انجام داد تا ملاقات حاصل شود. چهارم: عدّه‌ای هستند که حسن ظنّ مخصوصی نسبت به انسان‌های سر به تو دارند و به هر سوراخی سر می‌کشند تا به قول خودشان اشخاص وارسته، درویش‌مسلک و صوفی‌مآب را پیدا می‌کنند و به آن‌ها می‌گویند حضرت آقا یکی از ختم‌های مجرّب یا عملی که در نظر مبارک بسیار قوی و آزموده است تمنّا می‌کنم که به چاکر درگاهتان مرحمت فرمایید تا خدمت امام برسم! نوعاً آن شخص هم یا مثل خودشان جاهل و یا از شیادان است و اگر نباشد ناچار به جهل خود یک چیزی می‌گوید و از آن‌هایی که شنیده یا در کتبی که از شخص بدون تحقیقی دیده مطلبی را ذکر می‌کند و یا از جهل مخاطب استفاده می‌کند از خود چرندی می‌بافد و مدّت‌ها او را در سنگلاخ ریاضت و چلّه‌نشینی می‌افکند و عاقبت هم آن بدبخت به جایی نمی‌رسد. پنجم: عدّه‌ای بزرگ‌ترین فضل و رتبه را به خدمت امام رسیدن می‌دانند، گرچه طرف انسان جاهلی باشد؛ و او را از بقیه‌ی خلق‌الله برتر و بالاتر می‌دانند و او را گرچه جاهل است از هر عالمی بالاتر و محترم‌تر می‌دانند و به همین خاطر افرادی را که احتمال می‌دهند خدمت امام رسیده‌اند فوق‌العاده احترام می‌کنند و در حضور او همیشه دست به سینه هستند، ای‌کاش این احترام‌ها مخصوص کسی بود که افتخار شرفیابی محضر امام را داشته است، امّا افسوس که این‌ها عقاید عوامانه‌ی خودساخته‌ی بی‌اصل و مدرک است. تذکر لازم: ای خواننده‌ی عزیز! بنای اصلی بر غیبت است نه بر رؤیت، امّا دیدن ممکن است ولی به‌شرط اقتضای مصلحت و امر آن نیز به دست امام علیه‌السلام است نه به خواسته‌ی من و شما! خود را خسته مکن و پی این و آن مرو و درخواست ختم و چلّه مکن که هرچه بگویند بی‌اصل است و از خود گفته‌اند و کسانی که محضر امام را درک کردند با این ختم و چلّه‌ها نبوده است. آری! به‌وسیله‌ی عمل‌ها و جدّیت‌ها و با صفای باطن و نیت پاک و عمل پاک و عمل به دستورات شرع مقدّس می‌شود به خدمت امام رسید و چه‌بسا انسان‌های پاک و وارسته‌ای هستند و بودند که محضر امام را درک نکردند و این برای آن‌ها شکست نیست. شیخ صدوق قدّس سرّه با اینکه در زمان غیبت صغری بودند که ملاقات سهل‌تر بود به زیارت حضرت نائل نشدند. اصحاب خاصّ آن حضرت (۳۱۳ تن) که شبهه‌ای در خلوص و عبودیت آن‌ها نیست تا آن ساعت که در مکه جمع می‌شوند، امام را ندیده و به خدمتش نرسیده‌اند! پس چنین نیست که هرکس مرد خدا باشد باید به خدمت امام برسد، اگر این‌گونه باشد پس غیبت یعنی چه؟ و همچنین ملازمه‌ای نیست که هرکس خدمت امام رسید افضل و اکمل و از همه مردم برتر باشد حتّی از مجتهد مسلّم.[۱] پس باید مراقب بود و باید دید وظیفه چیست؟ و باید توجه داشت که: آن را خبری شد خبری باز نیامد و هر که را اسرار حق آموختند **** مُهر کردند و دهانش دوختند ............................................................... [۱] شیخ محمّد جواد خراسانی، مهدی منتظر، ص ۹۴ تا ۹۹. 🌸🌸🌸🌸 لینک مطلب .... 👇 📌 http://golestanekeshmiri.ir/kashkolemahdaviyat/?p=434
قال رسول الله صلی الله علیه و آله: حضرت محمد صلی الله علیه و آله: برتری جوانی که در جوانی خدا را عبادت می کند بر پیری که در بزرگسالی به عبادت می پردازد، مانند برتری پیامبران الهی نسبت به دیگران است. کنز الاعمال، ج 430059
ص 1
ص 2
ص 3
ص 4