eitaa logo
شمیم آشنا
15.4هزار دنبال‌کننده
30.8هزار عکس
6.2هزار ویدیو
302 فایل
🗂 بزرگترین مرجع کلیپ های کوتاه مهارت های زندگی مشترک و تربیت فرزند و محتوای سبک زندگی در کشور 👤 @AshenaOnline ادمین 🆔 http://sapp.ir/Shamimeashena سروش 🆔 https://eitaa.com/shamimeashena ایتا 🆔 https://rubika.ir/shamimeashenarubika روبیکا
مشاهده در ایتا
دانلود
عروج 🔰 «مسافرين گرامي پرواز شماره 395 به مقصد جدْه، هر چه سریع‌تر به هواپيما سوار شوند. هواپيما آماده حرکت می‌باشد!» براي آخرين بار هم اعلام کرد، اما مگر مي‌توانست سوار شود؟! ساعت حرکت هواپيما با اذان ظهر مطابق شده بود، عمره مهم‌تر بود يا نماز اول وقت؟! بالأخره تصميم گرفت؛ بی‌خیال بلیت و هزینه و تمام زحمت‌هایی شد که کشيده بود. رفت نمازخانه. بعد از نماز، به سالن فرودگاه آمد تا به شهرش برگردد. بلندگو اعلام کرد «با عرض پوزش از تأخير در پرواز شماره 395، نقص فنی پیش‌آمده برطرف شده است. مسافرين هر چه سریع‌تر به هواپيما سوار شوند». لبخندزنان خدا را شکر کرد و سوار هواپيما شد. چند سال بعد در محراب عبادت، شهيدش کردند؛ سومين شهيد محراب آیت‌الله سید عبدالحسین دستغيب(ره). 📌 دو رکعت قصه، ص‌ 51. 🌐 shamiim.ir 🆔 @Shamimeashena 🍃 🌸✨ 🍃✨✨ 🌼🍃🌸🍃🌼🍃🌸🍃🌼🍃🍃
🌷 بوسه آخر 🔹 هاجر پورواجد (همسر شهید حسین امینی امشی) 🔰 در بیست‌سالگی بودیم که هر دوی‌مان ازدواج کردیم. شرایط زندگی آرام و کوچکی برایمان فراهم شده بود. گذشتن از این زندگی، فرزندان و همسر و خانواده یک مَرد می‌خواهد که کار هر کسی نیست. یادم می‌آید شبی که قرار بود به عملیات برود، رختخواب حسینم را بین رختخواب دو فرزندمان پهن کردم، اما همسرم در ایوان خوابید. وقتی علت را از او سؤال کردم، گفت «می‌ترسم خواب بمانم!» اما من فهمیدم دلیل کار حسین را، او می‌خواست که مهر پدری‌اش مانع از رفتن او به جبهه نشود. 🔸 صبح که بیدار شد من را صدا زد و گفت «یک روسری لطیفی روی صورت بچه‌ها بینداز تا بروم داخل آشپزخانه و وضو بگیرم». دوباره سؤال کردم که چرا؟ گفت «سؤال نکن! اگر می‌توانی این کار را انجام بده». بعد از اینکه نمازش را خواند و آماده شد برود، خم شد و از روی روسری آرام بچه‌ها را بوسید و رفت. وقتی به آن لحظه فکر می‌کنم، جگرم می‌سوزد! 📌 بخشی از مصاحبه همسر شهید با خبرگزاری فارس (دی‌ماه 1402) 🌐 shamiim.ir 🆔 @Shamimeashena 🍃 🌸✨ 🍃✨✨ 🌼🍃🌸🍃🌼🍃🌸🍃🌼🍃🍃
فقط 21 روز 🔰 روان‌شناسان می‌گویند: هر روز، سه اتفاق خوشایندی را که برایتان افتاده است، بنویسید؛ سه اتفاق حتی کوچک. این کار را برای 21 روز ادامه دهید. «سه اتفاق هر روز باید ویژه آن روز باشند». این کار مغز را عادت می‌دهد تا بر روی مسائل مثبت تمرکز کند. بر اساس پژوهش‌های انجام شده، چنین عادتی حتی بیشتر از حس موفقیت باعث خوشحالی شما می‌شود. 🌐 shamiim.ir 🆔 @Shamimeashena 🍃 🌸✨ 🍃✨✨ 🌼🍃🌸🍃🌼🍃🌸🍃🌼🍃🍃
تبلیغات مسموم 🅾 ----- رسانه اموی ----- 🅾 شما شنیده‌اید که وقتی خبر شهادت حضرت امیرالمؤمنین(ع) در محراب عبادت به مردم شام رسید، همه تعجب کردند و گفتند «مگر علی نماز هم می‌خواند؟!» این نقل تاریخی را نیز از مسعودی، مورخ مشهور بخوانید «در انجمنى در شام درباره ابوبکر، عمر، على و معاويه سخن می‌گفتیم و سخنان اهل علم را ياد می‌کردیم. جمعى از عامه می‌آمدند و سخنان ما را می‌شنیدند.‌ يكى از آنان كه از ديگران خردمندتر بود و ريش بزرگ‌تری داشت، روزى به من گفت: چقدر درباره على و معاويه و فلان و فلان حرف مي‌زنيد! گفتم: تو در اين باب چه نظر دارى؟ گفت: درباره كى؟ گفتم: درباره على چه مي‌گویى؟ گفت: مگر او پدر فاطمه نيست؟! گفتم: فاطمه كى بود؟ گفت: زن پيامبر و دختر عايشه و خواهر معاويه بود.‌ گفتم: حكايت على چگونه بود؟ گفت: در جنگ حنين با پيامبر كشته شد!» (مسعودی، مروج‌الذهب و معادن الجوهر، ج 2، ص 33) 🅾 ----- رسانه آمریکایی ----- 🅾 حامد حدادی، بازیکن تیم ملی بسکتبال ایران که چند سالی در لیگ آمریکا بازی می‌کرد، در خاطراتش از مردم آنجا می‌گوید: فکر می‌کردند ما در ایران ماشین و آپارتمان نداریم! حتی واقعاً فکر می‌کردند ما کفش نداریم. سوار شتریم! وقتی کت پوشیدم، به من گفتند خوشحالی الان کت پوشیده‌ای؟! و... 🌐 shamiim.ir 🆔 @Shamimeashena 🍃 🌸✨ 🍃✨✨ 🌼🍃🌸🍃🌼🍃🌸🍃🌼🍃🍃
🔴 💠 روزی پسری، متوجه شد مادرش از همسایه‌ی فقیر خود نمک خواست. متعجب به مادرش گفت که دیروز کیسه‌ای بزرگ نمک برایت خریدم، برای چه از همسایه نمک طلب می‌کنی؟ مادر گفت: پسرم، همسایه‌ی فقیر ما، همیشه از ما چیزهایی طلب می‌کند و دوست داشتم از آنها چیز ساده‌ای بخواهم که تهیه آن برای آنها سخت نباشد، درحالی که هیچ نیازی به آن ندارم، ولی دوست داشتم وانمود کنم که من نیز به آنها محتاجم، تا هر وقت چیزی از ما خواستند، طلبش برای آنها آسان باشد و شرمنده نشوند. 🆔 @shamimeashena 🌐 shamiim.ir
🔹کسی که گهواره‌ات را تکان داد؛ می‌تواند با دعايش دنیایت را هم تکان بدهد؛ مراقب گران‌بهاترين الماس زندگي‌ات باش كه برای خوشبختی‌ات محتاج دعای خيرش هستی❤️ 🌸🍃🌼🍃🌸🍃 🌐 shamiim.ir 🆔 @Shamimeashena
🌸 مایه برکت 🔰 یک کسی ما را دید و گفت: آقای قرائتی شما پسر ندارید؟ گفتم: نه من فقط دختر دارم. چند بار کوبید بر سینه‌اش که الهی! الهی! خدا بهت یک پسر بدهد! من هم چند بار کوبیدم بر سینه‌ام که الهی! الهی! الهی خدا یک جو عقل به تو بدهد! خدا وقتی به کسی دختر می‌دهد به او می‌گوید به شکرانه این دختر، نماز شکر بخوان؛ انا اعطیناک الکوثر فصل لربک... حدیث داریم خانه‌ای که در آن چند دختر داشته باشد، محل رفت‌وآمد ملائکه است. پیامبر اکرم(ص) فرموده‌اند: 1️⃣ دختران مایه برکت هستند.۱ 2️⃣ مرد صاحب فرزند دختر، مورد رحمت الهی قرار دارد.۲ 3️⃣ در هر روز 12 برکت و رحمت الهی بر خانه‌ای که در آن دختران زندگی می‌کنند، نازل می‌شود و آن منزل مورد زیارت و دیدار ملائکه قرار می‌گیرد.۳ پی‌نوشت ۱. مستدرك‌الوسائل، ج 15، ص 115. ۲. همان ۳. جامع‌الأخبار، ص 285. 🌐 shamiim.ir 🆔 @Shamimeashena 🍃 🌸✨ 🍃✨✨ 🌼🍃🌸🍃🌼🍃🌸🍃🌼🍃🍃
☀️ امیر بر هوا 🌸 خصلت‌هايي كه در امام [خمینی(ره)] بود هرکدام به‌تنهايي كافي بود كه از يك فرد، انساني بزرگ بسازد؛ بسيار خردمند، هوشيار، زيرك و آگاه. از آن انسان‌هايي كه به‌راحتي نمي‌توان حقيقتي را به او واژگونه جلوه داد. انساني با اراده پولادين كه هيچ مانعي نمي‌توانست جلودار او شود. در عين‌حال انساني بسيار رئوف و دل‌ر‌حم چه در هنگام مناجات با خدا و چه در هنگام برخورد با نقطه‌هايي از زندگي انسان‌ها، در عين‌حال داراي حس خويشتن‌داري... انگیزه‌های نفساني و هواها و هوس‌ها در او نبود و كمتر سراغ داريم انساني كه اسير هواها نباشد، ولي او امير بر هواهاي خود بود. در عين‌حال در نهايت تواضع و فروتني و صبر و بردباري بود. سخت‌ترين حوادث در اقيانوس وجود او تلاطم ايجاد نمي‌كرد. 📌 بیانات در تاریخ 8 خرداد 1370 🌐 shamiim.ir 🆔 @Shamimeashena 🍃 🌸✨ 🍃✨✨ 🌼🍃🌸🍃🌼🍃🌸🍃🌼🍃🍃
❤️ حکومت بر قلب‌ها 🔰 ۱۴ خرداد ۶۸ بود. ایران جمعیتی پنجاه‌وچند میلیونی داشت، اما برای تشییع امام امت ده میلیون نفر به تهران آمدند. مراسم تشییع‌جنازه امام خمینی(ره) در کتاب رکوردهای گینس به‌عنوان پرجمعیت‌ترین تشییع ثبت شد! بر قلب‌ها حکومت می‌کرد که خیل مشتاقانش هرساله در سوگ او می‌نشینند. 🌐 shamiim.ir 🆔 @Shamimeashena 🍃 🌸✨ 🍃✨✨ 🌼🍃🌸🍃🌼🍃🌸🍃🌼🍃🍃
🔴 💠 روزی پسری، متوجه شد مادرش از همسایه‌ی فقیر خود نمک خواست. متعجب به مادرش گفت که دیروز کیسه‌ای بزرگ نمک برایت خریدم، برای چه از همسایه نمک طلب می‌کنی؟ مادر گفت: پسرم، همسایه‌ی فقیر ما، همیشه از ما چیزهایی طلب می‌کند و دوست داشتم از آنها چیز ساده‌ای بخواهم که تهیه آن برای آنها سخت نباشد، درحالی که هیچ نیازی به آن ندارم، ولی دوست داشتم وانمود کنم که من نیز به آنها محتاجم، تا هر وقت چیزی از ما خواستند، طلبش برای آنها آسان باشد و شرمنده نشوند. 🆔 @shamimeashena 🌐 shamiim.ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹آیا ما هم این‌قدر به امام زمان عجل‌الله تعالی فرجه الشریف اعتماد داریم؟ 🌸🍃🌺🍃🌸🍃 🌐 shamiim.ir 🆔 @Shamimeashena