eitaa logo
موسسه شمیم عفاف کریمه سلام الله علیها
466 دنبال‌کننده
13.9هزار عکس
10.5هزار ویدیو
417 فایل
ارتباط با ادمین @vesalll
مشاهده در ایتا
دانلود
#جهاد_تبیین #موسسه_شمیم_عفاف ┏⊰✾🌸✾⊱━━━─━━┓ @shamimeefaf @habibatolhosein ┗━━─━━━⊰✾🌸✾⊱┛
🔴واكنش جامعه مدرسين حوزه علميه قم به فيلم عنكبوت مقدس و جشنواره(خفت واره) كن ♦️بخشى از بيانيه جامعه مدرسين:هنرِ در خدمت دروغ، اغواگری، فساد و فحشاء، هرز آبی متعفن و شوره‌زاری لم یزرع است. ♦️آنچه اخیرا در یک دورهمی به اصطلاح فرهنگی، اما به واقع جاهلیت مدرن در یکی از کشورهای منحط غربی به وقوع پیوست؛ گوشه‌ای از موج گسترده رفتارهای اسلام‌هراسانه و ایران ستیزانه غرب غرق شده در مرداب‌های ضد انسانی و ضد ارزش‌های اخلاقی را بار دیگر آشکار کرد. ♦️اهانت به باورهای دینی یک ملت و ستیز ناجوانمردانه با هویت فرهنگ دوست‌ترین و اخلاق مدارترین مردم دنیا، شنیع‌ترین و سخیف‌ترین نوع مبارزه است. ┏⊰✾🌸✾⊱━━━─━━┓ @shamimeefaf @habibatolhosein ┗━━─━━━⊰✾🌸✾⊱┛
🌹 روز دختر مبارک 💔 دختر است دیگر... 💔 دلتنگ بابا میشود ... 🌹 و همه دختران سرزمینم در روز دختر، امنیت را حس میکنند. 🙏 قدردان شهدا باشیم روز دختر را به دختران دلتنگ بابا به دختران شهدا تبریک بگوییم 🌹 ┏⊰✾🌸✾⊱━━━─━━┓ @shamimeefaf @habibatolhosein ┗━━─━━━⊰✾🌸✾⊱┛
استوری دختر شهید مدافع حرم مصطفی زال نژاد در مورد روز دختر🌸 ‍‌ ┏⊰✾🌸✾⊱━━━─━━┓ @shamimeefaf @habibatolhosein ┗━━─━━━⊰✾🌸✾⊱┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️خوشبختی یعنی تو زندگیت امام رضا داری .. کنار خونه کربلا داری... ┏⊰✾🌸✾⊱━━━─━━┓ @shamimeefaf @habibatolhosein ┗━━─━━━⊰✾🌸✾⊱┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸 اَلسَّلام عَلَیْك یا فاطمه المعصومه 🌸 اَلسَّلام عَلَیْك یا بِنْت َالکاظم 💖 یا حضرت معصومه سلام الله گویند جواز بهشت است حَرَمِتان اصلا خوده بهشت است حَرَمِتان فاطمه نَسَبی٬ نشان ز بی بی داری نشان ز قبر مخفی هست حرمتان 💖 ولادت با سعادت کریمه اهل بیت 💖 حضرت معصومه سلام الله مبارک ┏⊰✾🌸✾⊱━━━─━━┓ @shamimeefaf @habibatolhosein ┗━━─━━━⊰✾🌸✾⊱┛
☀️امام رضا علیه السلام میفرمایند: چقدر خوب است صبر و انتظار فرج! آیا نشنیده ایی فرموده ی خداوند را در آیه ۹۳ سوره هود”وَ ارْتَقِبُوا إِنِّي مَعَكُمْ رَقِيبٌ” و چشم به راه باشید که من باشما چشم به راهم و همچنین در آیه ۲۰سوره یونس میفرماید: ”فَانْتَظِرُوا إِنِّي مَعَكُمْ مِنَ الْمُنْتَظِرِينَ” پس انتظار بکشید که من با شما از منتظرانم. بنابراین برشما باد صبر، بدرستی که گشایش پس از ناامیدی می آید. 📚مکیال المکارم، ج۲،ص۱۹۷ ┏⊰✾🌸✾⊱━━━─━━┓ @shamimeefaf @habibatolhosein ┗━━─━━━⊰✾🌸✾⊱┛
37.49M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مصاحبه با خانواده صالحیان‌پور ،خانواده میترا و ملیکا درباره کلیپی که در فضای مجازی شایع شد آیا طبق گفته پرویز پرستویی، از پیکر ملیکا فقط یک پا و آن‌هم در مشما تحویلتان دادند؟ کامل ببینید و منتشر کنید ممنون از سید بدون سانسور بابت همراهی و فیلمبرداری @bdon_sansor 👇 http://eitaa.com/joinchat/443940864Cf192df24f0
13.36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
*رحمت بر شیری که خوردی بابت این روشنگری عالی جا داره میلیونی بین ایرانیان منتشر شود* تااخر بادقت گوش کن ┏⊰✾🌸✾⊱━━━─━━┓ @shamimeefaf @habibatolhosein ┗━━─━━━⊰✾🌸✾⊱┛
اولین روز بدون فوت کرونا در ایران
«در میان گریه می خندم» علی اخباری بسم الله الرحمن الرحیم دیشب حوالی ساعت 10 حصارهای کاری و امنیتی را درنوردیدم و به میان مردم رفتم. حدود 200 نفر از مردم داغدار و بهت زده و پریشان دورم جمع شدند. نزدیک دو ساعت با هم گپ زدیم. گفتم برای عرض تسلیت از قم آمده ام. بهم احترام گذاشتند و خوش آمد گفتند. اما یکی یکی گله گذاری کردند و من ایستادم و گوش دادم. گاهی بهشان حق دادم و گاهی بهشان توجه دادم. گاهی با هم گریه کردیم، و گاهی خندیدیم. از همه چی گفتند. یکی داد می زد و می گفت: به فاطمه زهرا من دیگه دین رو قبول ندارم. من به شما احترام میذارم ولی دوستت ندارم، چون آخوندی. من لبخند زدم و گفتم: اما من شما رو دوست دارم. دیگری می گفت: چرا تو استادیوم جشن سلام فرمانده گرفتن. گفتم: جشن نبوده. مداحی بوده. گفتند: ما جشن می دونیم. گفتم: جشن قهرمانی استقلال رو چرا نمی گید؟ گفتند: اونا تسلیت گفتن. گفتم: خب تو سلام فرمانده هم تسلیت گفتن. آن دیگری می گفت: چرا رهبر دیر تسلیت گفته؟ گفتم: از اول پیگیر بوده و دستور داده به رئیس جمهور برای انجام کارها ولی ابعاد قضیه دو، سه روز بعد معلوم شده،برای همین دیر شده. یک جوان هیکلی می گفت: دیشب سپاه زده توی گوش من چون روی موتور بودم و داشتم میومدم اینجا. دستم را کشیدم روی صورتش و بوسش کردم. دیگری می گفت: زن و بچه مردم رو در حالیکه گاز اشک آور خورده بودن، نجات دادم. گفتم: درسته. شاید نباید می زدن، ولی شما مردم خوب باید از اونایی که برای اغتشاش از شهرهای دیگه غشون کشی کردن، جدا بشید، خودتون رسواشون کنید. نیروی انتظامی برای حفظ امنیت خودتون و مغازه های اینجا و ماشین و اموال مردم اومده. دیگری گفت: حاج آقا چرا تو اومدی بین ما، بقیه نمیان؟ ما ترسناکیم؟ همان موقع یک عده از طلبه های بومی آمدند و سرکشی کردند و رفتند. یکی گفت: حق قدمشون رو گرفتن و رفتن. گفتم: نه اینطور نیست، اینها جهادی اند. امام جمعه اهوازتون هم واقعا وسط میدونه. خودش تو آواربرداری بوده. داره کارها رو پیگیری می کنه، با مدیران، با امدادگران. دیروز عصر هم با هم رفتیم به خانواده جانباختگان سر زدیم و تسلیت گفتیم. به همدیگر گفتند: راست میگه، اون خوبه. یکی گفت: حاجی یه دور توی شهر بزن ببین چرا وضع شهر ما اینه، ما تو کوچه هامون چشمه فاضلاب داریم، باورت میشه؟ ما نه آب درستی داریم، نه فاضلاب درستی، نه شهر و ساخت و ساز مرتبی. ما که همه چیز اینجا داریم، نفت، بندر، منطقه آزاد، چرا باید وضعمون اینجور باشه. ما که پدرامون برای این زمین خون دادن، شهید دادن چرا باید اینطور باشیم. گفتم: باید شهردار خوب انتخاب کنید. باید شورای شهر خوب انتخاب کنید. کار دست خودتونه. ما توی قم شورای خوب انتخاب کردیم، شهردار خوب آوردن، شهرو زیر و رو کرده حسابی. گفتند: عشیره ای، اتوبوسی، میان از فلان‌جا و رأی میدن و میرن. گفتم: خب خودتون باید درستش کنید. الان جلوی همون اتوبوس رو نیوری انتظامی میتونه بگیره؟ نه. آشوب میشه. خودتون باید وضعیتو اصلاح کنید. بین خودتون. یکی گفت: من وضعی ندارم، جوونم بیکاره، روغن شده دویست تومن، ما داریم له میشیم. گفتم: منم همینطوره وضعم. دو و نیم شهریه میگیرم و الباقی یارانه. و داره بهم فشار میاد. حالا امید داریم این دولت یه کارایی بکنه، مردم نجات پیدا کنن. گفتم مثلا تو همین قضیه، من از امدادگرها سوال کردم، گفتن از وقتی وزیر کشور اومد و مدیریت واحد در میدان انجام داد، وضعیت آواربرداری و کشف اجساد سر و سامون گرفته و کار سرعت گرفته. باز به هم گفتند: راست میگه، بهتر شده. یک خانمی آمد گفت‌: دوستات رفتن، جا نمونی حاجی! همه خندیدیم. دیگر آن شور و التهاب اولیه فروکش کرده بود. مردم قدری آرام تر شده بودند. یکی گفت بیا با هم عکس یادگاری بگیریم. گرفتیم. برایم آب و شربت آوردند. دعوتم کردند به شام، خورش بامیه،فلافل. گفتم: شما غذاتون تُنده. به من نمیسازه. گفتند: نه. تندش نمی کنیم برات. گفتم: کُند شما هم برای ما تنده. خندیدیم. گفتند: حاجی بیا امام جمعه ما بشو. خندیدم. دیگر ساعت حوالی ۱۲ بود، مردم رفته بودند و فقط سه، چهار نفر کنارم بودند. با آنها خداحافظی کردم و برگشتم به مسجد محل اسکان نیروهای امدادگر، مسجد قائم!
⭕️ آرایش جنگی سلبریتی با دستور اتاق فرمان جریان فتنه سلبریتی‌ها آرایش جنگی علیه دین و انقلاب و نظام گرفته‌اند، برای خلع سلاح نیروهای مسلح بیانیه می‌دهند. با تجزیه طلب و منافقین و سعودی و صهیونیسم همصدا شده‌اند. این صدای جریان برانداز فتنه است که خود در اتاق فرمان نشسته‌اند و لشکر سلبریتی‌های بی‌هویت را علیه نظام به میدان فرستاده‌اند ┏⊰✾🌸✾⊱━━━─━━┓ @shamimeefaf @habibatolhosein ┗━━─━━━⊰✾🌸✾⊱┛
❇️دوره جهاد تبیین❇️ (رایگان) 🌹مدرس: حجت الاسلام علیرضا پناهیان 🔹تاریخ برگزاری ۱۵ خرداد در کانال سبک زندگی 🔸اعطای گواهی(هزینه جدا) 🔹تحصیل به صورت مجازی(آفلاین) 💥عضویت در کانال=شرکت در دوره 💥نذر فرهنگی👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻 📊هزینه شرکت = ارسال این بنر برای ۱۰ نفر 💠با ارسال این بنر ما را در ترویج معارف اسلامی یاری نمایید... 🔶کانال سبک زندگی👇🏻👇🏻👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/2188181616C319b44e47e
🍃شیطان کسی را که نمازش را ضایع می کند به گناه می اندازد! 🔶رسول خدا می فرماید همیشه از مومن می ترسد تا زمانیکه بر نمازهای پنح گانه دارد، اما زمانی که نماز را کرد بر او جرات پیدا میکند و او را در بزرگ می اندازد. 📚وسائل،ج۳،ص۱۸ ┏⊰✾🌸✾⊱━━━─━━┓ @shamimeefaf @habibatolhosein ┗━━─━━━⊰✾🌸✾⊱┛
مسابقه قسمت 3⃣ ❇️زندگی ساده امام و عدم اسراف 👆👇
غلامعلی رجایی از قول پروفسور مونتی فرانسوی می‌گوید: بیشتر از هر چیز زندگی ساده امام، مرا مجذوب خود کرد. امام در پاریس در یک خانه کوچک زندگی می‌کرد که دو اتاق بیشتر نداشت. یکی از اتاق‌ها، اتاق خواب و دیگری اتاق کار و ملاقات‌های ایشان بود. در زندگی ایشان، اشیای گرانبهایی دیده نمی‌شد. غذای ایشان هم بسیار ساده، یعنی مقداری شیر و برنج. جایی هم که در آن نماز می‌خوانند هم بسیار ساده بود. امام خمینی (ره) از اول عمرشان، چه زمانی که در قم بودند، چه موقعی که به نجف تبعید شدند و چه بعد از انقلاب، خانه و ملک شخصی نداشتند و تا آخر عمر به صورت اجاره نشین و مستأجر، زندگی پربرکت خود را ادامه دادند. از پاریس پیغام رسید که امام خواسته‌اند که محل اسکان ایشان شمال شهر نباشد، در اماکن خصوصی نباشد و در جای پر زرق و برق هم نباشد. امام خمینی (ره) در میان فریاد مردم وارد جماران شدند و وقتی امام داخل خانه شدند، و به اطراف و اتاقی که بایست در آن می‌نشستند نگاهی کردند و فرمودند: حالا راحت شدم، چون این چهار ماه همه اش در عذاب بودم. امام خمینی (ره) در مورد استفاده از امکانات زندگی، هم راجع به خودشان و هم راجع به اهل منزل، جز به قدر ضرورت، استفاده نمی‌کردند. وقتی ایشان در نجف بودند مانند سایر طلبه‌ها یخچال نداشتند. حتی راضی نشدند که شیخ نصرالله خلخالی از پول خودش برای منزل ایشان یخچال بخرد. خود امام (ره) تا دو سال با کلمن‌های دستی کوچک آب می‌خورند و یخچال بزرگ نداشتند و می‌فرمودند: «طلبه ها ندارند»؛ بعد از دو سال که وضع شهریه طلاب بهتر شد و همه قادر شدند که یخچال بخرند، امام فرموند.: «حالا که همه دارند شما هم بیاورید و بگذارید».
آیت الله قدیری در بخش دیگری از این کتاب می‌گوید: من بارها ناظر وضو گرفتن امام خمینی (ره) بوده‌ام و دیده‌ام که ایشان درفاصلة بجا آوردن اعمال وضو، شیر آب را می‌بندند و در موقع لزوم، دوباره باز می‌کردند تا مبادا آب اضافی از شیر، خارج شود. گاهی می‌دیدم که اگر آقا، آب می‌خوردند، باقیمانده آب لیوان را خالی نمی‌کردند بلکه کاغذی روی آن می‌گذاشتند تا بعداً از آن استفاده کنند؛ برای امام (ره)، ماندن و گرم شدن آب مسأله‌ای نبود.  
امام از هرچیز، حداکثر استفاده اقتصادی را می‌کرد از قلم حداکثر استفاده را می‌کردند. همانطور که حضرت علی (ع) فرموده‌اند که سر قلم را نازک بگیرید و خط‌ها را به هم نزدیک بنویسید. ایشان در زندگی خود این مطلب را پیاده کرده بودند، به طور مثال آنچه از نامه‌ها که برای ایشان می‌رسید، چون به طور معمول از کاغذهای پستی استفاده شده بود و مقداری از آن در حد دو صفحه یا بیشتر مفید بود و روی پاکت، به غیر از آدرس و عنوان، جای سفید زیادی بود، از تمام این کاغذها و حتی پاکت- ها استفاده می‌کردند و یادداشت‌های مقدمه علمی خودشان را روی آنها می‌نوشتند! اینقدر توجه به مسائل اقتصادی داشتند که بعضی از آقایان، آن نوشته‌ها را هنوز دارند. فریده مصطفوی دختر حضرت امام (ره) نیز در کتاب برداشت‌هایی از سیره امام خمینی می‌گوید: خانم (همسر امام) تعریف می‌کرد مراسم عروسی ما بسیار ساده برگزار شد. کل اثاثیه امام (ره)،گلیمی بود و یک دست رختخواب و یک چراغ خوراک پزی و فتیله‌ای و یک قوری و استکان نعلبکی و یک عدد قابلمه خیلی کوچک، تا اینکه بعد از یکی دو سال اثاثیه‌ای که از پدر امام (ره) به ارث رسیده بود آقای پسندیده به امانت نزد خود نگاه داشته بودند، برای امام (ره) فرستادند. خانم می‌گفتند آنها هم اثاثی قدیمی بود. مقداری ظروف خیلی قدیمی و چند تکه فرش قدیمی که نسبتاً کهنه بودند. مجموعاً زندگی امام (ره) یک زندگی طلبگی اما آبرومند بود.
بنیانگذار انقلاب اسلامی خود نیز با بیانی شیوا ساده زیستی را توصیه کرده‌اند آنجا که می‌گویند: شاید بسیاری گمان کنند که رفاه مادّی و دارا بودن به اموال در بانک‌ها یا دارا بودن زمین‌ها یا پارک‌ها و امثال اینها برای انسان سعادت می‌آورد این یک اشتباهی است که انسان می کند…لکن ما وقتی که ملاحظه می‌کنیم و سعادت‌ها را سنجش می‌کنیم، می‌بینیم که سعادتمندها آنهایی بودند که در کوخ‌ها بودند، آنهایی که در کاخ‌ها هستند، سعادتمند نیستند.
ادامه مسابقه 👆👆👆
♨️ ‼️ 🔻یه روز یه خانم مثل هر روز بعد از کلی آرایش کنار آینه,مانتو تنگه و کفش پاشنه بلنده شو پا کرد و راهی خیابونای شهر شد. همینطوری که داشت راه میرفت وسط متلک های جوونا یه صدایی توجهش رو جلب کرد : ❌خواهرم حجابت !! خواهرم بخاطر خدا حجابت رو رعایت کن !!. 🔻نگاه کرد، دید یه جوون ریشوئه از همون ها که متنفر بود ازشون با یه پیرهن روی شلوار و یه شلوار پارچه ای داره به خانم های بد حجاب تذکر میده. 🔻به دوستش گفت من باید حال اینو بگیرم وگرنه شب خوابم نمیبره مرتیکه سرتاپاش یه قرون نمی ارزه، اون وقت اومده میگه چکار بکنید و چکار نکنید. 🔻تصمیم گرفت مسیرش رو به سمت اون آقا کج کنه و یه چیزی بگه که دلش خنک بشه‌ وقتی مقابل پسر رسید چشماشو تا آخر باز کرد و دندوناش رو روی هم فشار داد و گفت تو اگه راست میگی چشمای خودتو درویش کن با این ریشای مسخره ات ، بعدم با دوستش زدن زیر خنده و رفتن.. پسر سرشو رو به آسمون بلند کرد و زیر لب گفت: خدایا این کم رو از من قبول کن !! شبش که رفت خونه به خودش افتخار میکرد گوشی رو برداشت و قضیه رو با آب و تاب برای دوستاش تعریف میکرد. فردای اون روز دوباره آینه و آرایش و بعد که آماده شد به دوستاش زنگ زد و قرار پارک رو گذاشت. توی پارک دوباره قضیه دیروز رو برای دوستاش تعریف می کرد و بلند بلند میخندیدند شب وقتی که داشت از پارک برمیگشت یه ماشین کنار پاش ترمز زد: خانمی برسونیمت؟ لبخند زد و گفت برو عمه تو برسون بعد با دوستش زدن زیر خنده ، پسره از ماشین پیاده شد و چند قدمی کنار دختر قدم زد و بعد یک باره حمله کرد به سمت دختر و اون رو به زور سمت ماشین کشید. دختر که شوکه شده بود شروع کرد به داد و فریاد اما کسی جلو نمیومد، اینبار با صدای بلند التماس کرد اما همه تماشاچی بودن، هیچ کدوم از اونایی که تو خیابون بهش متلک مینداختن و زیباییشو ستایش میکردن، حاضر نبودن جونشون رو به خطر بندازن دیگه داشت نا امید میشد که دید یه جوون به سمتشون میدوه و فریاد میزنه: آهای ولش کن بی غیرت !! مگه خودت ناموس نداری؟؟ وقتی بهشون رسید، سرشو انداخت پایین و گفت خواهرم شما برو ، و یه تنه مقابل دزدای ناموس ایستاد !! دختر در حالی که هنوز شوکه بود و دست و پاش میلرزید یک دفعه با صدای هیاهو به خودش اومد و دید یه جوون ریشو از همونا که پیرهن رو روی شلوار میندازن از همونا که به نظرش افراطی بودن افتاده روی زمین و تمام بدنش غرق به خونه ناخودآگاه یاد دیروز افتاد ، اون شب برای دوستاش اس ام اس فرستاد: وقتی خواستن به زور سوارش کنند، همون کسی از جونش گذشت که توی خیابون بهش گفت: خواهرم حجابت !! همون ریشوی افراطی و تندرو همون پسری که همش بهش میخندید.. اما الان به نظرش یه پسر ریشو و تندرو نبود ، بلکه یه مرد شجاع و با ایمان بود دیگه از نظرش اون پسر افراطی نبود ، بلکه باغیرت بود 🌹حالا متوجه شدیم که این جوون ریشو کسی نیست جز شهید امر به معروف و نهی ازمنکر 🌹
#جهاد_تبیین #موسسه_شمیم_عفاف ┏⊰✾🌸✾⊱━━━─━━┓ @shamimeefaf @habibatolhosein ┗━━─━━━⊰✾🌸✾⊱┛