eitaa logo
موسسه شمیم عفاف کریمه سلام الله علیها
473 دنبال‌کننده
14هزار عکس
10.6هزار ویدیو
420 فایل
ارتباط با ادمین @vesalll
مشاهده در ایتا
دانلود
⚠️⚠️ گاهی‌به‌قبرستانهاسربزنيد! خانه‌دائمى‌خودراببينيد! انسان‌وقتی‌ميخواهدنقل‌مكان‌كند،به‌خانه جديدخيلى‌دقت‌ميكندكه‌كجاميرود.(:!!‼️ _شیخ‌حسین‌انصاریان ─┅═ೋ❅💠❅ೋ═┅─ 🍃🌸 @shamimeefaf @habibatolhosein🌸🍃 ─┅═ೋ❅💠❅ೋ═┅─
💥 💥 روز قیامت که چشم دلمان به حقایق باز میشود، 👌بابت هر ساعتی که بیاد خدا نبوده ایم حسرت میخوریم😰 👈قدر این لحظه های عمر رو بدونیم... ─┅═ೋ❅💠❅ೋ═┅─ 🍃🌸 @shamimeefaf @habibatolhosein🌸🍃 ─┅═ೋ❅💠❅ೋ═┅─
🌺 رمز موفقیت شروع کردنه😍 موفقیت ها با تصمیم شروع می شه👌 تا تصمیمی گرفته نشه، تغییر خاصی توی زندگی رخ نمیده👌 📣📣📣📣📣 🌺آغاز کلاس مجردها 🌺 👈از ۲۲ مرداد ❇ مسجد علی ابن موسی الرضا شهرک قدس ✅ تدریس استاد پورقلی از اساتید برتر روانشناسی و مدیر مرکز مشاوره معراج اندیشه ✅روزهای یکشنبه و چهارشنبه ✅ ساعت ۱۷ الی ۱۹ ( ۶جلسه) ✅ویژه بانوان ✅شهریه کل دوره با تخفیف فوق العاده فقط و فقط ۱۰۰ هزار تومان میباشد 🤩🤩😳 ✅ جلسه ی اول را میتوانید رایگان شرکت کنید🤩👌 🔴🔴برای ثبت نام عدد ۱ را به شماره ی ۰۹۱۲۸۵۱۹۱۸۵ ارسال کنید .🔴🔴 http://eitaa.com/joinchat/1465450498C9ec272acf5 🔴نکته :شهریه این دوره در اموزشگاه ها ومراکز مشاوره بین ۳تا۴ملیون تومان میباشد که در این طرح بصورت جهادی با مبلغ صد تومن بعنوان تعهد حضور در کلاس دریافت میشود . 🔴این دوره فعلا قابل تکرار نخواهد بود 🔴دوره اقایان بزودی ادمین پاسخگویی @admin_zs27
🔻شاید برای اولین و آخرین بار در تاریخ باشد که دو رئیس جمهور از یک شهر به عنوان رئیس جمهور دو کشور انتخاب می‌شوند ✍ موسی قصاب یا به زبان عبری موشه کاتساو ، اولین ایرانی یهودی مهاجر بود که به بالاترین مقام سیاسی اسرائیل یعنی ریاست جمهوری دست یافت. 🔸وی به همراه خانواده‌اش در سال ۱۹۵۱ از ایران به اسرائیل مهاجرت کرد. نام عبری موشه را که همان موسی است، در شناسنامه او نوشتند. 🔸دوره ریاست جمهوری او همزمان با ریاست جمهوری محمد خاتمی در ایران بود که هر دو اهل یزد بودند
حکایت عبدالله دیوونه 🌹اسمش عبدالله بود . . تو شهر معروف بود به عبدالله دیوونه همه میشناختنش! مشکل ذهنی داشت خانمش هم مثل خودش بود ... وضع مالی درست و حسابی نداشت زوری خرج شکم خودش و خانمش رو میداد تو شهر این آقا عبدالله دیوونه، یه هیئتی بود هر هفته خونه یکی از خادمای هیئت بود نمیدونم کجا و چطور ولی هرجا هیئت بود عبدالله دیوونه هم میومد . . یه شب بعد هیئت مسئول هیئت اعلام کرد که هرکی میخواد هفته بعد هیئت خونه اش باشه بیاد اعلام کنه دیدن عبدالله دیوونه رفت پیش مسئول هیئت نمیتونست درست صحبت کنه به زبون خودش میگفت . . . حسین حسین خونه ما💔 مسئول هیئت با خادما تعجب کرده بودن گفتن آخه عبدالله تو خرج خودتو خانمت رو زوری میدی هیئت تو خونه گرفتن کجا بود این وسط . . !' عبدالله دیوونه ناراحت شد به پهنای صورت اشک میریخت میگفت آقا ؛ حسین حسین خونه ما💔. . خونه ما 💔💔 بعد کلی گریه و اصرار قبول کردن حسین حسین خونه عبدالله باشه . . اومد خونه به خانمش گفت ، خانمش عصبانی شد گفت عبدالله تو پول یه چایی نداری خونه هم که اجاره ست ... !! چجوری حسین حسین خونه ما باشه کتکش زد . . گفت عبدالله من نمیدونم تا هفته دیگه میری کار میکنی پول هیئت رو در میاری . . واِلا خودتم میندازم بیرون از خونه عبدالله قبول کرد معروف بود تو شهر ، کسی کار بهش نمیداد هرجا میرفت قبول نمیکردن که هی میگفت آقا حسین حسین قراره خونه ما باشه💔 . . روز اول گذشت ، روز دوم گذشت ... تا روز آخر خانمش گفت عبدالله وقتت تموم شد هیچی هم که پول نیاوردی تا شب فقط وقت داری پول آوردی آوردی نیاوردی درو به رو خودت و هیئتیا باز نمی کنم . . عبدالله دیوونه راه افتاد تو شهر هی گریه میکرد میگفت حسین حسین خونه ما💔💔💔 رفت ؛ از شهر خارج شد بیرون از شهر یه آقایی رو دید آقا سلام کرد گفت عبدالله کجا ؟ مگه قرار نبود حسین حسین خونه شما باشه ؟! عبدالله دیوونه گریش گرفت تعریف کرد برا اون آقا که چی شد و . . . آقا بهش گفت برو پیش حاج اکبر تو بازار فرش فروشا بگو یابن الحسن سلام رسوند گفت امانتی منو بهت بده ، بفروش خرج حسین حسین خونه رو بده💔 عبدالله خندش گرفت دوید به سمت بازار فرش فروشا به هرکی میرسید میخندید میگفت حسین حسین خونه ما . . خونه ما💔 رسید به مغازه حاج اکبر گفت یابن الحسن سلام رسوند گفت امانتی منو بده ! حاج اکبر برق از سرش پرید عبدالله دیوونه رو میشناخت گریش گرفت چشمای عبدالله رو بوسید عبدالله ... !!! امانتی یابن الحسن رو داد بهش رفت تو بازار فروخت با پولش میشد خرج ۱۰۰ تا حسین حسین دیگه رو هم داد . . با خنده دوید سمت خونه نمیدونم گریه میکرد ، میخندید میگفت حسین حسین خونه ما 💔 رسید به خونه شب شده بود . . دید خادمای هیئت خونه رو آماده کردن خانم عبدالله رفت چایی و شیرینی گرفت چه هیئتی شد اون شب 💔 آره یابن الحسن خرج هیئت اون شب خونه عبدالله دیوونه رو داد🚶🏻‍♂ عبدالله خودش که متوجه نشد ولی دیگه عبدالله دیوونه نبود ، خیلی خوب صحبت میکرد آخه یابن الحسن رو دیده بود💔😍 میخوام بگم حسین تو حواست به عبدالله بود حواست بود خرج هیئتت رو نداره اینجوری هواشو داشتی آقا حتما حواست هست نوکرات دلشون برات تنگه💔 ... *میشه یه شب حسین حسین بین الحرمین باشه؟!*🚶🏿‍♂ میشه درد منم دوا کنی بیام حرم💔😔 یا امام حسین خیلی ها دلشون میخواد بیان کربلا اما......ندارند خودت مثل عبدالله دیوونه براشون درست کن...بحق مادرت . 💔😭😭 هر کس خوند ودلش شکست برا فرج امام زمان عج دعا کنه وثوابش رو هدیه کنه نثار اموات همه مومنین *کپی با ذکر صلوات* 🍃 *اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم🍁* 🌴🌴این داستان زیبا را حتما بخونید و هر کجا دلتون شکست برای بنده حقیرم دعا کنید🌴🌴🙏 ─┅═ೋ❅💠❅ೋ═┅─ 🍃🌸 @shamimeefaf @habibatolhosein🌸🍃 ─┅═ೋ❅💠❅ೋ═┅─
10.08M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⚫️این سکانس از فیلم موقعیت مهدی را بعضی مسئولین باید هر روز ببینند تا بدانند برای رسیدن به میز مسئولیتشان از چه مسیری گذشته اند. ─┅═ೋ❅💠❅ೋ═┅─ 🍃🌸 @shamimeefaf @habibatolhosein🌸🍃 ─┅═ೋ❅💠❅ೋ═┅─
⭕️‏یادتونه وحوش ززآ چه بلایی سر این کاسب سنندجی که به رئیس جمهور شکلات تعارف کرد آوردن؟ یکی از مسوولین سنندج میگه از این بنده خدا هیچ اطلاعاتی در دسترس نیست گویا تمام زندگیشو یک دهم قیمت فروخته و از سنندج رفته، طرفداران ززآ همینقدر وحشی و خانه خراب کن ادعای آزادیشون همینقدر کثیف ─┅═ೋ❅💠❅ೋ═┅─ 🍃🌸 @shamimeefaf @habibatolhosein🌸🍃 ─┅═ೋ❅💠❅ೋ═┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اینم استوری علی کریمی اینم از ما که خودزنی میکنیم از ماست که بر ماست. ─┅═ೋ❅💠❅ೋ═┅─ 🍃🌸 @shamimeefaf @habibatolhosein🌸🍃 ─┅═ೋ❅💠❅ೋ═┅─
❁ـ﷽ـ❁ 💠 خانه داری زن به چه معناست؟ ♻️ وقتی می‌گوییم خانه‌داری، خیال می‌کنند میگوییم داخل خانه بنشینید، هیچ کار نکنید، هیچ وظیفه‌ای انجام ندهید، تدریس نکنید، مجاهدت نکنید، کار اجتماعی نکنید، فعّالیّتهای سیاسی نکنید؛ معنای خانه‌داری این نیست. خانه‌داری یعنی خانه را داشته باشید؛ در کنار داشتن خانه، هر کار دیگری که از عهده‌ی شما برمی‌آید و میل به آن و شوق به آن را دارید می‌توانید انجام بدهید؛ منتها همه در ذیل خانه‌داری است. ‌اگر چنانچه امر، یک جایی دائر شد بین اینکه جان این بچّه حفظ بشود یا آن کار در اداره انجام بگیرد، جان این بچّه مقدّم است؛ در این تردیدی دارید؟ نه، یعنی هیچ زنی در این تردید ندارد که اگر جان بچّه در خطر بیفتد یا آن کار در اداره در خطر بیفتد، جان بچّه مقدّم است. اخلاق بچّه هم همین‌ طور است، ایمان بچّه‌ هم همین‌ طور است، تربیت بچّه هم همین‌ طور است. یعنی همان ‌طور که در مورد جان بچّه تردیدی ندارید، در مورد تربیت (هم همین طور است). البتّه یک جاهایی هست که می‌توان با یک شیوه‌ای، با یک شگردی، این به‌‌اصطلاح تردید و دَوَران امر بین این و آن را به یک شکلی حل کرد، یک مواردی میشود حل کرد، امّا اگر چنانچه واقعاً دَوَران بود و چاره‌ای نبود، این(خانه داری، مادری) مقدّم بر آن (کار اداره) است؛ 🔖 دیدار جمعی از بانوان منتخب کشور 🗓 ۱۴۰۱/۱۰/۱۴ ─┅═ೋ❅💠❅ೋ═┅─ 🍃🌸 @shamimeefaf @habibatolhosein🌸🍃 ─┅═ೋ❅💠❅ೋ═┅─
👆تغییر نام جدید جریان طرفدار روحانی و شرکا😂 ─┅═ೋ❅💠❅ೋ═┅─ 🍃🌸 @shamimeefaf @habibatolhosein🌸🍃 ─┅═ೋ❅💠❅ೋ═┅─
10.28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🛑 کلیپ رو کامل ببینید 💠 بعضی‌ها تا به مادرها می‌رسند اولین سوال‌شون اینه که «شما کار هم می‌کنید؟!» گویی مادری که کار نمیکنه یک چیزی کم داره!! ✅ اگر کسی از شما که خانه‌دار هستید، این سوال رو پرسید پاسخش رو اینگونه بدید ... ─┅═ೋ❅💠❅ೋ═┅─ 🍃🌸 @shamimeefaf @habibatolhosein🌸🍃 ─┅═ೋ❅💠❅ೋ═┅─