eitaa logo
شمیم ملکوت
373 دنبال‌کننده
4.6هزار عکس
271 ویدیو
125 فایل
ساده و صمیمی با ملکوتیان
مشاهده در ایتا
دانلود
نمے‌توانم نفس بکشم... این صدایِ مکرر ریه هاے دنیاست که هواےِ تـو را کم دارد... چقدر عجیب و غریب در ظلمت بـے‌تـو بودن گیر کرده‌ایم و هنوز به تمنــاےِ یُـسـرِ فرجت؛ به ختم عَـظُـم الـبـلاء دلخوشیم ! حضرت مرهــم برگرد! دنیا و آخرتمان از دست رفت! @shamimemalakut
شیخ طوسی فرموده است: هنگام اجابت دعا ساعت آخر روز جمعه تا غروب آفتاب است، سزاوار است مؤمن در آن ساعت بسیار دعا کند؛ و روایت شده است: ساعت اجابت دعا، هنگامی است که نیمی از خورشید غروب کرده باشد و نیمه دیگر آن در مغرب دیده شود. حضرت فاطمه(سلام‌الله‌علیها) در آن هنگام دعا می‌کرد، بنابراین دعا در آن ساعت مستحب است؛ و دعایی را که از پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) روایت شده مستحب است در ساعت اجابت دعا بخواند؛ و آن دعا این است:سُبْحَانَكَ لا إِلهَ إِلّا أَنْتَ، يَا حَنَّانُ يَا مَنَّانُ، يَا بَدِيعَ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ، يَا ذَا الْجَلالِ وَ الْإِكْرَامِ. پاک و منزّهی، پرستیده‌ای جز تو نیست، ای پرمهر، ای بخشایشگر، ای پدیدآورنده‌ی آسمان‌ها و زمین، ای دارای بزرگی و کرم. و در ساعت آخر روز جمعه دعاى «سمات» را که بخواند. @shamimemalakut
‏عجیب است فرانسوی ها که در تولید بهترین عطرها، شُهره ی خاصّ و عامند، هنوز نمیدانند وقتی شیشه ی عطری را بشکنی،بویش بیشتر در فضا می پیچد! @shamimemalakut
این عکس برای من یادآور دو خاطره بود : ۱) خیلی سال پیش ، در فصل زمستان، برای سخنرانی به روستایی دعوت شده بودم . اتفاقا از روز قبلش برف شدیدی آمده بود، ولی من بنا به قولی که داده بودم، رفتم. بخاطر برف زیاد، تعداد کمی در مجلس شرکت کرده بودند و چون یک مناسبت مهمی بود ، بعد از من سخنران دیگری را هم دعوت کرده بودند. وقتی سخنران بعدی آمد، از کم بودن جمعیت ، خیلی ناراحت شد و گفت : آدمهای رده پایین تر از من ،کلی پامنبری دارند و شما این چندنفر را جمع کرده اید ؟ بعد با کلی ناراحتی مجلس را ترک کرد!! ۲) حجت الاسلام دکتر جمشیدی رئیس مرکز مشاوره صدرا ، نقل می کرد: سال ۷۲ ، یک دکتر روان شناسی را برای سخنرانی در همایش دعوت کرده بودند، با حق الزحمه ششصد هزار تومن. ایشون به محض ورود، وقتی دید که در بنر خیر مقدم، لقب « دکتر» را کنار اسم شان ننوشته اند، ناراحت شد و سخنرانی نکرد و برگشت !! یاد این روایت از امام علی ع افتادم : ما أرى شيئا أضَرَّ بِقُلوبِ الرِّجالِ من خَفْقِ النِّعالِ وَراءَ ظُهُورِهِم. « براى دلهاى مردان چيزى زيانبارتر از بلند شدن صداى كفشها در پشت سر آنان ، نمى بينم.» @shamimemalakut
شمیم ملکوت
#المراقبه این عکس #محمود_کریمی برای من یادآور دو خاطره بود : ۱) خیلی سال پیش ، در فصل زمستان، برای
اول برای سلامتی شیخ انصاریان یک صلوات بفرستیم که در بیمارستان بستری است. دوم در مورد مطلب فوق ، من از حاج آقا انصاریان شنیدم که می فرمود : خیلی سال پیش، دهه اول محرم من را به شهرستان معروفی دعوت کردند. جمعیت بقدری بود که مردم در خیابانها می نشستند. آخرین روز دهه، شخصی نزد من آمده و من را برای دهه دوم به شهرستان خودشان دعوت کرد. ما هم همراه خانواده به آن شهرستان رفتیم. روز اول جمعیت ۱۹ نفر بود، روز دوم ۱۶ نفر و ... تا جایی مردم کم شدند که پسرم که کوچک بود، گفت : آقاجون روز آخر شما می مونی و خادم مسجد! بعد فرمودند: انگار اون جمعیت زیاد منو مغرور کرده بود، خدا با این جمعیت کم، درس بزرگی به من داد! @shamimemalakut
بیشترین توسعه از سال 1405 آغاز شد که به طور کامل تعمیر و بهبود یافت و مساحت آن از 165 هزار و 500 متر مربع که 257 هزار نمازگزار در آن می توانستند به اقامه نماز بپردازند، طی طرحی به 400 هزار و 500 متر مربع با گنجایش 650 هزار نمازگزار رسید. اینک این حرم دارای 81 در و 27 قبه متحرک در سطح است که به طرز زیبا و به شکل دایره بوده و وزن هرکدام به 80 تن می رسد. دستگاههای برق رسانی جدید ایستگاههای پستی و تهویه هوا نیز در این محوطه مشاهده می شود. وجود ایستگاههای موتر که به منظور حمل و نقل زائران تعبیه شده، مساحتی در حدود 390 هزار متر مربع را به خود اختصاص داده که 4 هزار و 500 واسطه نقلیه می توانند در آن رفت و آمد کنند. علاوه بر اینها تلویزیونهای ثابت و متحرک به همراه دستگاههای حساس هشداردهنده و شبکه های تلفنی نیز به منظور آسایش و راحتی زائران در این محوطه تعبیه شده است. 🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤 از صفای ضریح دم نزنید حرفی از بیرق و عٙلٙم نزنید گریه های بلند ممنوع است روضه که هیچ ، سینه هم نزنید! @shamimemalakut
وقتی خیلی موفق هستی، یا خیلی سلامت هستی، یا خیلی شادکام هستی، قبل از غرور و افتخار، دقت کن ببین شاید کسی،در گوشه و خلوتی، دعایت می کند! مثل پدر و مادر! مثل معلم و استاد! مثل عالم دینی و مرجع تقلید! یا مثل … پایه های موفقیت، سلامت، شادکامی و سعادت همیشه آن چیزی نیست که ما می پنداریم! @shamimemalakut
اطاعت خدا جز در چیزی که به آن تمایل نداری، مشخص نمی شود! پس چیزهایی که دوستشان ‌داری ، اطاعت خدا ندان ! شاید آنها تمایل قلبی ات هستند و تو آن را اطاعت خدا می دانی ! و شاید بخاطر همین امام علی ع فرمود : برترین اعمال، سخت ترین آنها است ! و شاید برای همین بود که سید رضی وصیت کرده بود همه نماز و روزه اش را بعد از مرگش بجا بیاورند! وقتی دلیلش را پرسیده بودند، فرموده بود : چون از عباداتم لذت و حظ زیاد می برم ، گمان کردم شاید برای اطاعت خدا نباشد ! @shamimemalakut
وقتی داری روی سن ، لوح تقدیر می گیری ، کمی آهسته تر پایین بیا ! شهدای بسیاری در پای سن افتاده اند که تمام موفقیت خودت را مدیون آنها هستی !  @shamimemalakut
حمیده می گوید: انگار شوهرم معتاد شده ، توی ماشینش مواد پیدا کردم! طاهره می گوید: اگر کار خدماتی هم باشه، هر جا باشه میرم، خرج دوا درمون شوهرم زیاده! خانم جعفری می گوید: یه بخاری برای یه خانواده نیازمند میخوام، جایی سراغ ندارید؟ سعیده می گوید: کار طلاقم به مشکل خورده، وکیل ارزون را می شناسید؟ صفورا پیام داده: دیگه چشمهای مادرم نمی بینه ، ولی می تونه نماز استیجاری بخونه، نماز دارید؟ کنار سجاده می نشینم، غصه ی خودم یادم رفته، از خودم دلتنگم که نمیتونم کاری براشون انجام بدم! یاد مدینه سال یازده هجری می افتم! آن روز که زنان همسایه برای عیادت نزد فاطمه زهرا س آمدند و حضرت با رنج و غصه به آنان گفت که اگر امام علی ع به خلافت می رسید، هرگز مسلمانی دچار غم و اندوه نمی شد!  گریه امانم نمی دهد، چه ظلم و ستم هایی بر ما رفته، که خودمان خبر نداریم! @shamimemalakut
تقوا مثل شن و ماسه نیست که شب دعا کنی و صبح یک کامیون، در خانه ات خالی کنند ! تقوا مثل یک فرش ابریشمی است که باید دانه دانه در گذر « زمان» ، آنرا ببافی !  دانه دانه در خوردن و خوابیدن و حرف زدن و نگاه کردن ، ... !  دانه دانه ی  لحظه های زندگیت را باید با یاد حضرت حق گره بزنی !   تقوا به « زمان » نیازمند است ، مثل قد کشیدن یک درخت تناور در طول سالها! همان زمانی که هر روز  ، به هدر می دهیم! @shamimemalakut
 یک روز زنی دهاتی نزد پدرم( شیخ عباس تربتی) آمد. صورت و گردن و سینه و دست‌هایش تا بازو پانسمان شده بود، یعنی با پنبه و پارچهٔ نازکِ نوارمانند بسته شده بود. یقین داشتیم زنی فقیر است و تمنای چیزی دارد. لحظه‌ای نگذشت اظهاری کرد که ما همه، خود را نسبت به او کوچک دیدیم و در دل از خیالی که درباره‌اش کردیم، استغفار نمودیم. زن گفت: «دختران خردسال همسایه‌ها در خانهٔ ما جمع شده بودند و با دختر کوچک من بازی می‌کردند. دختران خرد هوسشان می‌گیرد که مانند زنان کلان تنور را آتش کنند، هیزم در تنور می‌افکنند و یکی از دختران نادان می‌رود داخل تنور و هیزم‌ها را آتش می‌زند.  من در اتاقم نشسته و مشغول خیاطی بودم که ناگهان یکی از دخترها سراسیمه دوید پیش من و گفت یکی از بچه‌ها در تنور می‌سوزد. من آشفته و بی‌خود گشته از اتاق بیرون دویدم ! نخست در میان دختران که در صحن بودند، نگاه کردم ببینم آیا بچهٔ خودم میان آنهاست یا نه.  پس از آن خودم را به سر تنور رسانیده و همچنان‌که شعله‌ آتش بلند بود ، بی‌محابا سرو سینه را در آتش فروبردم و دخترک بی‌گناه را از میان تنور آتش بیرون آوردم.  چنان‌که می‌بینید روی و موی و سینه و گردن و دست‌هایم سوخته است؛ لیکن چون دیر رسیدم همه‌ بدن دخترک سوخته بود تلف شد. حال آمده‌ام بپرسم که آیا برای اینکه یک لحظه تأخیر کردم و نخست در میان بچه‌ها نگاه کردم تا از سلامتی بچه‌ خودم مطمئن شوم، گناهکارم؟ چون‌که شاید اگر این مختصر درنگ را نکرده بودم ،چند ثانیه زودتر دخترک نجات می‌یافت و نمی‌مرد. می‌خواهم بدانم آیا من مسئولم؟» نقل از مرحوم حسینعلی  راشد.  کتاب @shamimemalakut
در روز عاشورا، چه جگری از امام حسین ع سوزانده اند ، که حرارت آن در سینه شیعیان هرگز سرد نمی گردد! پیامبر اکرم (ص) : « إنَّ لِقَتل الحُسَین حَرارَة فی قُلُوب المُومِنینَ لا تَبرُدُ اَبَدا» @shamimemalakut
هدیه به همه درگذشتگان بویژه امواتی که تازه درگذشتند، @shamimemalakut