#امام_زمان
نمےتوانم نفس بکشم...
این صدایِ مکرر
ریه هاے دنیاست که
هواےِ تـو را کم دارد...
چقدر عجیب و غریب در ظلمت بـےتـو بودن گیر کردهایم و
هنوز به تمنــاےِ یُـسـرِ فرجت؛
به ختم عَـظُـم الـبـلاء دلخوشیم !
حضرت مرهــم برگرد!
دنیا و آخرتمان از دست رفت!
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
@shamimemalakut
#اجابت_دعا
شیخ طوسی فرموده است: هنگام اجابت دعا ساعت آخر روز جمعه تا غروب آفتاب است، سزاوار است مؤمن در آن ساعت بسیار دعا کند؛
و روایت شده است: ساعت اجابت دعا، هنگامی است که نیمی از خورشید غروب کرده باشد و نیمه دیگر آن در مغرب دیده شود. حضرت فاطمه(سلاماللهعلیها) در آن هنگام دعا میکرد، بنابراین دعا در آن ساعت مستحب است؛
و دعایی را که از پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) روایت شده مستحب است در ساعت اجابت دعا بخواند؛ و آن دعا این است:سُبْحَانَكَ لا إِلهَ إِلّا أَنْتَ، يَا حَنَّانُ يَا مَنَّانُ، يَا بَدِيعَ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ، يَا ذَا الْجَلالِ وَ الْإِكْرَامِ.
پاک و منزّهی، پرستیدهای جز تو نیست، ای پرمهر، ای بخشایشگر، ای پدیدآورندهی آسمانها و زمین، ای دارای بزرگی و کرم.
و در ساعت آخر روز جمعه دعاى «سمات» را که بخواند.
@shamimemalakut
#من_محمد_را_دوست_دارم
عجیب است فرانسوی ها که در تولید بهترین عطرها، شُهره ی خاصّ و عامند، هنوز نمیدانند وقتی شیشه ی عطری را بشکنی،بویش بیشتر در فضا می پیچد!
@shamimemalakut
#المراقبه
این عکس #محمود_کریمی برای من یادآور دو خاطره بود :
۱) خیلی سال پیش ، در فصل زمستان، برای سخنرانی به روستایی دعوت شده بودم . اتفاقا از روز قبلش برف شدیدی آمده بود، ولی من بنا به قولی که داده بودم، رفتم.
بخاطر برف زیاد، تعداد کمی در مجلس شرکت کرده بودند و چون یک مناسبت مهمی بود ، بعد از من سخنران دیگری را هم دعوت کرده بودند.
وقتی سخنران بعدی آمد، از کم بودن جمعیت ، خیلی ناراحت شد و گفت : آدمهای رده پایین تر از من ،کلی پامنبری دارند و شما این چندنفر را جمع کرده اید ؟ بعد با کلی ناراحتی مجلس را ترک کرد!!
۲) حجت الاسلام دکتر جمشیدی رئیس مرکز مشاوره صدرا ، نقل می کرد: سال ۷۲ ، یک دکتر روان شناسی را برای سخنرانی در همایش دعوت کرده بودند، با حق الزحمه ششصد هزار تومن.
ایشون به محض ورود، وقتی دید که در بنر خیر مقدم، لقب « دکتر» را کنار اسم شان ننوشته اند، ناراحت شد و سخنرانی نکرد و برگشت !!
یاد این روایت از امام علی ع افتادم : ما أرى شيئا أضَرَّ بِقُلوبِ الرِّجالِ من خَفْقِ النِّعالِ وَراءَ ظُهُورِهِم.
« براى دلهاى مردان چيزى زيانبارتر از بلند شدن صداى كفشها در پشت سر آنان ، نمى بينم.»
#طرید
@shamimemalakut
شمیم ملکوت
#المراقبه این عکس #محمود_کریمی برای من یادآور دو خاطره بود : ۱) خیلی سال پیش ، در فصل زمستان، برای
#المراقبه
اول برای سلامتی شیخ انصاریان یک صلوات بفرستیم که در بیمارستان بستری است.
دوم در مورد مطلب فوق ، من از حاج آقا انصاریان شنیدم که می فرمود : خیلی سال پیش، دهه اول محرم من را به شهرستان معروفی دعوت کردند. جمعیت بقدری بود که مردم در خیابانها می نشستند.
آخرین روز دهه، شخصی نزد من آمده و من را برای دهه دوم به شهرستان خودشان دعوت کرد. ما هم همراه خانواده به آن شهرستان رفتیم.
روز اول جمعیت ۱۹ نفر بود، روز دوم ۱۶ نفر و ... تا جایی مردم کم شدند که پسرم که کوچک بود، گفت : آقاجون روز آخر شما می مونی و خادم مسجد!
بعد فرمودند: انگار اون جمعیت زیاد منو مغرور کرده بود، خدا با این جمعیت کم، درس بزرگی به من داد!
#طرید
@shamimemalakut
بیشترین توسعه #مسجد_النبی از سال 1405 آغاز شد که به طور کامل تعمیر و بهبود یافت و مساحت آن از 165 هزار و 500 متر مربع که 257 هزار نمازگزار در آن می توانستند به اقامه نماز بپردازند، طی طرحی به 400 هزار و 500 متر مربع با گنجایش 650 هزار نمازگزار رسید.
اینک این حرم دارای 81 در و 27 قبه متحرک در سطح است که به طرز زیبا و به شکل دایره بوده و وزن هرکدام به 80 تن می رسد. دستگاههای برق رسانی جدید ایستگاههای پستی و تهویه هوا نیز در این محوطه مشاهده می شود. وجود ایستگاههای موتر که به منظور حمل و نقل زائران تعبیه شده، مساحتی در حدود 390 هزار متر مربع را به خود اختصاص داده که 4 هزار و 500 واسطه نقلیه می توانند در آن رفت و آمد کنند. علاوه بر اینها تلویزیونهای ثابت و متحرک به همراه دستگاههای حساس هشداردهنده و شبکه های تلفنی نیز به منظور آسایش و راحتی زائران در این محوطه تعبیه شده است.
🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤
#یا_زین_العابدین_یابن_رسول_الله
از صفای ضریح دم نزنید
حرفی از بیرق و عٙلٙم نزنید
گریه های بلند ممنوع است
روضه که هیچ ، سینه هم نزنید!
#مزار_پدر_و_فرزند_در_مقابل_هم
#شهادت_امام_سجاد
@shamimemalakut
#المراقبه
وقتی خیلی موفق هستی،
یا خیلی سلامت هستی،
یا خیلی شادکام هستی،
قبل از غرور و افتخار، دقت کن ببین شاید کسی،در گوشه و خلوتی، دعایت می کند!
مثل پدر و مادر!
مثل معلم و استاد!
مثل عالم دینی و مرجع تقلید!
یا مثل …
پایه های موفقیت، سلامت، شادکامی و سعادت همیشه آن چیزی نیست که ما می پنداریم!
#طرید
@shamimemalakut
#المراقبه
اطاعت خدا جز در چیزی که به آن تمایل نداری، مشخص نمی شود!
پس چیزهایی که دوستشان داری ، اطاعت خدا ندان !
شاید آنها تمایل قلبی ات هستند و تو آن را اطاعت خدا می دانی !
و شاید بخاطر همین امام علی ع فرمود : برترین اعمال، سخت ترین آنها است !
و شاید برای همین بود که سید رضی وصیت کرده بود همه نماز و روزه اش را بعد از مرگش بجا بیاورند!
وقتی دلیلش را پرسیده بودند، فرموده بود : چون از عباداتم لذت و حظ زیاد می برم ، گمان کردم شاید برای اطاعت خدا نباشد !
#طرید
@shamimemalakut
#المراقبه
وقتی داری روی سن ، لوح تقدیر می گیری ، کمی آهسته تر پایین بیا !
شهدای بسیاری در پای سن افتاده اند که تمام موفقیت خودت را مدیون آنها هستی !
#طرید
@shamimemalakut
#المراقبه
حمیده می گوید: انگار شوهرم معتاد شده ، توی ماشینش مواد پیدا کردم!
طاهره می گوید: اگر کار خدماتی هم باشه، هر جا باشه میرم، خرج دوا درمون شوهرم زیاده!
خانم جعفری می گوید: یه بخاری برای یه خانواده نیازمند میخوام، جایی سراغ ندارید؟
سعیده می گوید: کار طلاقم به مشکل خورده، وکیل ارزون را می شناسید؟
صفورا پیام داده: دیگه چشمهای مادرم نمی بینه ، ولی می تونه نماز استیجاری بخونه، نماز دارید؟
کنار سجاده می نشینم، غصه ی خودم یادم رفته، از خودم دلتنگم که نمیتونم کاری براشون انجام بدم!
یاد مدینه سال یازده هجری می افتم!
آن روز که زنان همسایه برای عیادت نزد فاطمه زهرا س آمدند و حضرت با رنج و غصه به آنان گفت که اگر امام علی ع به خلافت می رسید، هرگز مسلمانی دچار غم و اندوه نمی شد!
گریه امانم نمی دهد، چه ظلم و ستم هایی بر ما رفته، که خودمان خبر نداریم!
#طرید
@shamimemalakut
#المراقبه
تقوا مثل شن و ماسه نیست که شب دعا کنی و صبح یک کامیون، در خانه ات خالی کنند !
تقوا مثل یک فرش ابریشمی است که باید دانه دانه در گذر « زمان» ، آنرا ببافی !
دانه دانه در خوردن و خوابیدن و حرف زدن و نگاه کردن ، ... !
دانه دانه ی لحظه های زندگیت را باید با یاد حضرت حق گره بزنی !
تقوا به « زمان » نیازمند است ، مثل قد کشیدن یک درخت تناور در طول سالها!
همان زمانی که هر روز ، به هدر می دهیم!
#طرید
@shamimemalakut
#المراقبه
یک روز زنی دهاتی نزد پدرم( شیخ عباس تربتی) آمد. صورت و گردن و سینه و دستهایش تا بازو پانسمان شده بود، یعنی با پنبه و پارچهٔ نازکِ نوارمانند بسته شده بود.
یقین داشتیم زنی فقیر است و تمنای چیزی دارد. لحظهای نگذشت اظهاری کرد که ما همه، خود را نسبت به او کوچک دیدیم و در دل از خیالی که دربارهاش کردیم، استغفار نمودیم.
زن گفت: «دختران خردسال همسایهها در خانهٔ ما جمع شده بودند و با دختر کوچک من بازی میکردند. دختران خرد هوسشان میگیرد که مانند زنان کلان تنور را آتش کنند، هیزم در تنور میافکنند و یکی از دختران نادان میرود داخل تنور و هیزمها را آتش میزند.
من در اتاقم نشسته و مشغول خیاطی بودم که ناگهان یکی از دخترها سراسیمه دوید پیش من و گفت یکی از بچهها در تنور میسوزد.
من آشفته و بیخود گشته از اتاق بیرون دویدم !
نخست در میان دختران که در صحن بودند، نگاه کردم ببینم آیا بچهٔ خودم میان آنهاست یا نه.
پس از آن خودم را به سر تنور رسانیده و همچنانکه شعله آتش بلند بود ، بیمحابا سرو سینه را در آتش فروبردم و دخترک بیگناه را از میان تنور آتش بیرون آوردم.
چنانکه میبینید روی و موی و سینه و گردن و دستهایم سوخته است؛ لیکن چون دیر رسیدم همه بدن دخترک سوخته بود تلف شد.
حال آمدهام بپرسم که آیا برای اینکه یک لحظه تأخیر کردم و نخست در میان بچهها نگاه کردم تا از سلامتی بچه خودم مطمئن شوم، گناهکارم؟ چونکه شاید اگر این مختصر درنگ را نکرده بودم ،چند ثانیه زودتر دخترک نجات مییافت و نمیمرد. میخواهم بدانم آیا من مسئولم؟»
نقل از مرحوم حسینعلی راشد.
کتاب #فضیلتهای_فراموش_شده
@shamimemalakut
#المراقبه
در روز عاشورا، چه جگری از امام حسین ع سوزانده اند ، که حرارت آن در سینه شیعیان هرگز سرد نمی گردد!
پیامبر اکرم (ص) :
« إنَّ لِقَتل الحُسَین حَرارَة فی قُلُوب المُومِنینَ لا تَبرُدُ اَبَدا»
#طرید
@shamimemalakut