eitaa logo
درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
25هزار دنبال‌کننده
33.2هزار عکس
18.1هزار ویدیو
224 فایل
کانالی جهت آگاهی ازمفاهیم قرآن وذکر وحدیث کانال دوم مون(داستانهای آموزنده بهلول عاقل) http://eitaa.com/joinchat/3144482825C235a600727 تبلیغات👇 https://eitaa.com/joinchat/1541734514C7ce64f264e تعرفه تبلیغات☝
مشاهده در ایتا
دانلود
○°●•○•°♡◇♡°○°●°○ " "بر اساس داستان واقعی ✍ بخش دوم 🌼🌸تورج گفت راست میگه فقط با من این طوری حرف نمی زنه چون به من بیشتر از همه احترام می زاره هیچ وقت با من بد حرف نمی زنه و دوتایی شون خندیدن ولی من هنوز حالم جا نیومده بود .. اشکهامو که بی اختیار می ریخت و پاک می کردم ولی بازم میومد گفتم مرسی میشه تنها باشم؟ …… 🌼🌸تورج گفت نمیشه باید بریم نقاشی های منو ببینی راه هم نداره قول دادی …و اومد تو اتاقم ولی یک دفعه ایرج دستشو گرفت و کشید بیرون و گفت : خجالت بکش کجا داری میری ؟ دفعه آخرت باشه…. بعد به من گفت ببخشید این اخوی من چیزی حالیش نیست … 🌸🌼تورج گفت : بابا اتاق خواهر منه …اونم یک کم آهسته تر گفت : خواهرت هم که باشه اتاق یک دختره نباید بری تو به هیچ وجه دوباره نبینم که دلخور میشم …و باز به من گفت : مثل اینکه ما همش باید به شما بگیم ببخشید حالا با خودتون میگین ما چه جور خانواده ای هستیم …. من از بس بغض داشتم نمی تونستم جواب بدم اگر حرف می زدم گریه ام بیشتر می شد …. خودش گفت : راست میگه منم خیلی وقته نقاشی هاشو ندیدم بیا بریم حالمون بهتر میشه … تورج خوشحال دست منو گرفت و کشید,, آره راست میگم بیا بریم ,دیگه مجبور شدم برم تا بتونم دستمو از دست تورج بکشم ………….., 🌸🌼با هم رفتیم ولی ایرج اول آهسته در اتاق حمیرا رو باز کرد و نگاهی انداخت و در و بست و اومد به اتاق تورج….. اتاق بزرگی بود مبلمان بسیار زیبایی داشت همه چیز توی اون اتاق زیبا و قشنگ بود بود سمت راست انتهای اتاق تخت و یک چند تا مبل و تلویزیون گذاشته بودن و سمت راست اتاق یک کارگاه نقاشی درست کرده بودن درو دیوار پر بود از تابلوهایی که اون کشیده بود شگفت زده شدم یکی از یکی قشنگ تر ..منم که خیلی نقاشی دوست داشتم محو تماشا شدم … 🌼🌸صورت هایی که اون کشیده بود همه پر بود از غم هیچ حالت شادی توی اونا دیده نمی شد پیر مرد غمگین زنی نیمه لخت و گریان بچه ای با لباس پاره ….منظره ای برفی که چند نفر گوشه ای گز کرده بودن و مثل این بود که دارن از گرسنگی و سرما میمیرن ……. 🌼🌸با اشتیاق به من گفت : خوشت اومد؟ چطورن به نظرت؟ گفتم :خیلی خوبه راستش فکر نمی کردم اینقدر عالی باشه من بازم غافلگیر شدم …. ایرج پرسید دیگه کجا غافلگیر شدی ؟ گفتم هیچی ولش کن ….اون چیه اونو نشون نمیدی؟ آخه چشمم افتاد به نقاشی که زیر یک پارچه پنهون کرده بود … 🌼🌸گفت نه نیمه کارس کارِ تموم نشده رو به کسی نشون نمی دم ….گفتم اتاقت هم خیلی قشنگه … ایرج روی یک مبل نشسته بود و به ما نگاه می کرد یک کم پا پا کردم و گفتم ببخشید من بایدبرم… 🌸🌼ایرج فوری گفت چرا بیا بشین همین جا حرف بزنیم ….تورج هم گفت من الان میرم خوردنی میارم اینجا میشینیم صحبت می کنیم …….خندم گرفت گفتم اگر بگم چیکار دارم مسخره نمی کنی ؟ تورج یک بشکن زد وگفت نماز نخوندی درست فهمیدم ….گفتم : آره بس باید برم و بخونم ……نمی دونم شاید برای اینکه منو بیشتر نگه داره یا واقعا براش سئوال بود پرسید : 🌼🌸میشه بگی چرا نماز می خونی ؟ …..گفتم آره چرا نمیشه …ایرج گفت منم کنجکاو شدم بگو استدلالت چیه همین جوری می خونی یا روی عادت؟…..خوب حالا بشین و بگو دیر که نمیشه ؟ رفتم نشستم ….یک فکری کردم و گفتم : اینو نمیشه تو چند کلام گفت … @tafakornab @shamimrezvan ○°●○°•°♡◇♡°○°●°○
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹 الْیوْمَ أَکمَلْتُ لَکمْ دینَکمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیکُمْ نِعْمَتی 🌸 رسول خدا صلی الله علیه و آله میفرمایند: ❤ ولايت على بن ابيطالب(علیه السلام) ولايت‏ خداست، دوست داشتن او عبادت خداست، پيروى كردن او واجب الهى است دوستان او دوستان خدا دشمنان او دشمنان خدايند، جنگ با او، جنگ با خدا صلح با او، صلح با خداى متعال است.. 📚 ، 32 ❤ .. 🌸 @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
🌀 عدم توانایی مالی درانجام نذر 🌀 ❓سوال: 💠 اگر شخصی نذری 🙌🏻 کرده باشد به صورت شرعی ، مثلا محرم 🏴 هر سال یک گوسفند 🐑 قربانی کند ولی بعد از چند سال توانایی خرید نداشته باشد 🙁 ،آیا باید قرض 💰 یا وام 💵 بگیرد یا تکلیفی ندارد؟ 👇🏼 پاسخ: 👤 آیت الله خامنه ای: اگر صيغه مخصوص نذر را ـ كه در رساله‌هاى عمليه ذكر شده است ـ نخوانده‌ايد، عمل به آن لازم نيست. 👤 آیت الله مکارم : اگر توانايى ندارند، ساقط مى شود و اگر بتوانند وام یاقرض را به راحتى ادا كنند، وام یا قرض بگيرند. 👤 آیت الله فاضل: اگر در بعضی از سال ها قدرت مالی برانجام نذر نداشته باشد واجب بودن نذر در آن سال ساقط می شود و ادا کردن نذر واجب نیست و لازم نیست برای انجام نذر قرض یا وام بگیرد. 👤 آیت الله سیستانی: لازم نیست و اگر قدرت نداشته باشد نذر منحل می شود. 👤 آیت الله وحید:‌ هر سالی که قدرت و تمکن مالی ندارد در آن سال چیزی به عهده او نیست. ⌨ استفتا از سایت مراجع عظام @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
✨لَقَدْ رَضِيَ اللَّهُ عَنِ الْمُؤْمِنِينَ ✨إِذْ يُبَايِعُونَكَ تَحْتَ الشَّجَرَةِ فَعَلِمَ ✨مَا فِي قُلُوبِهِمْ فَأَنْزَلَ السَّكِينَةَ عَلَيْهِمْ ✨وَأَثَابَهُمْ فَتْحًا قَرِيبًا ﴿۱۸﴾ ✨به راستى خدا هنگامى كه مؤمنان ✨زير آن درخت با تو بيعت میکردند ✨از آنان خشنود شد و آنچه در دلهايشان بود ✨بازشناخت و بر آنان آرامش فرو فرستاد ✨و پيروزى نزديكى به آنها پاداش داد (۱۸) 📚سوره مبارکه الفتح ✍آیه ۱۸ @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
📢این آیه را در چهار تکه کاغذ نوشته شده و در چهار گوشه خانه دفن می شود تا میان آنان آشتی برقرار شود : ☜آیه 128 سوره توبه: 🔆《لَقَدْ جَاءكُمْ رَسُولٌ مِّنْ أَنفُسِكُمْ عَزِيزٌ عَلَيْهِ مَا عَنِتُّمْ حَرِيصٌ عَلَيْكُم بِالْمُؤْمِنِينَ رَؤُوفٌ رَّحِيمٌ》 📚ترجمه طب الائمه ص 426 و 427 مترجم عباس پسندیده @shamimrezvan ღگشا👆👆
هدایت شده از خانواده بهشتی
✍هرگز زندگی را بر اساس منت گذاشتن پایه‌ ریزی نکنید؛ این‌کار باعث می‌شود همسرتان از شما دوری کند. جهیزیه‌های خود یا امکاناتی که برای خانواده فراهم آورده‌اید را هرگز به شکل منت به همسر خود تحمیل نکنید و فراموش نکنید زندگی زوجین یعنی دیگه ما هرچی داریم به هر دو تعلق داره، پس نگوییم: «این ماله منه، این مال تو!» 💥همیشه سازش کنید و از تحت فشار قرار دادن همسر خودداری کنید. @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
هدایت شده از خانواده بهشتی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👆 💠 به کودکانمان آموزش دهیم با غریبه ها چطور برخورد کنند! لطفا برای والدینی که میشناسید بفرستید @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
؟ توبه نصوح(توبه واقعی) 🔶 نصوح مردی بود شبیه زنها، صدایش نازک بود، صورتش مو نداشت و اندامی زنانه داشت. او با سوء استفاده از وضع ظاهرش در حمام زنانه کار دلاکی میکرد و کسی از وضع او خبر نداشت. او از این راه، هم امرار معاش میکرد و هم برایش لذت بخش بود. گرچه چندین بار به حکم وجدان توبه کرده بود اما هر بار توبه اش را می شکست. 🔷 روزی دختر شاه به حمام رفت و مشغول استحمام شد. از قضا گوهر گرانبهایش همانجا مفقود شد. دختر پادشاه در غضب شد و دستور داد که همه را تفتیش کنند. 🔶 وقتی نوبت به نصوح رسید او از ترس رسوایی، خود را در خزینه حمام پنهان کرد. 🔷 وقتی دید مأمورین برای گرفتن او به خزینه آمدند، به خدای تعالی رو آورد و از روی اخلاص و به صورت قلبی همانجا توبه کرد. 🔶 ناگهان از بیرون حمام آوازی بلند شد که دست از این بیچاره بردارید که گوهر پیدا شد و مأموران او را رها کردند. 🔷 و نصوح خسته و نالان شکر خدا را به جا آورده و از خدمت دختر شاه مرخص شد و به خانه خود رفت. او عنایت پروردگار را مشاهده کرد. این بود که بر توبه اش ثابت قدم ماند و از گناه کناره گرفت. 🔶 چند روزی از غیبت او در حمام سپری نشده بود که دختر شاه او را به کار در حمام زنانه دعوت کرد و نصوح جواب داد که دستم علیل شده و قادر به دلاکی و مشت و مال نیستم و دیگر هم به حمام نرفت. 🔷 هر مقدار مالی که از راه گناه کسب کرده بود در راه خدا به فقرا داد و از شهر خارج شد و در کوهی که در چند فرسنگی آن شهر بود، سکونت اختیار نمود و به عبادت خدا مشغول گردید. 🔶 در یکی از روزها همانطور که مشغول کار بود، چشمش به میشی افتاد که در آن کوه چرا میکرد. از این امر به فکر فرو رفت که این میش از کجا آمده و از آن کیست؟ عاقبت با خود اندیشید که این میش قطعا از شبانی فرار کرده و به اینجا آمده است، بایستی من از آن نگهداری کنم تا صاحبش پیدا شود. لذا آن میش را گرفت و نگهداری نمود، پس از مدتی میش زاد و ولد کرد و نصوح از شیر آنها بهره مند میشد. 🔷 روزی کاروانی راه را گم کرده بود و مردمش از تشنگی مشرف به هلاکت بودند عبورشان به آنجا افتاد، همین که نصوح را دیدند از او آب خواستند و او به جای آب به آنها شیر داد، به طوری که همگی سیر شده و راه شهر را از او پرسیدند. او راهی نزدیک به آنها نشان داده و آنها موقع حرکت هر کدام به نصوح احسانی کردند و او در آنجا قلعه ای بنا کرده و چاه آبی حفر نمود و کم کم آنجا منازلی ساخته و شهرکی بنا نمود و مردم از هر جا به آنجا می آمده و در آن محل سکونت اختیار کردند، همگی به چشم بزرگی به او می نگریستند. 🔶 رفته رفته آوازه خوبی و حسن تدبیر او به گوش پادشاه رسید که پدر همان دختر بود. از شنیدن این خبر مشتاق دیدار او شده، دستور داد تا وی را از طرف او به دربار دعوت کنند. 🔷 همین که دعوت شاه به نصوح رسید، نپذیزفت و گفت: من کاری دارم و از رفتن به نزد سلطان عذر خواست. مأمورین چون این سخن را به شاه رساندند، بسیار تعجب کرد و اظهار داشت: حال که او نزد ما نمی آید ما میرویم او را ببینیم. 🔶 با درباریانش به سوی نصوح حرکت کرد، همین که به آن محل رسید به عزرائیل امر شد که جان پادشاه را بگیرد. 🔷 بنا بر رسم آن روزگار و به خاطر از بین رفتن شاه در اقبال دیدار نصوح، نصوح را بر تخت سلطنت بنشاندند. 🔶 نصوح چون به پادشاهی رسید، بساط عدالت را در تمام قلمرو مملکتش گسترانیده و با همان دختر پادشاه ازدواج کرد. 🔷 روزی در بارگاهش نشسته بود، شخصی بر او وارد شد و گفت: چند سال قبل، میش من گم شده بود و اکنون آن را از عدالت تو طالبم. نصوح گفت: میش تو پیش من است و هر چه دارم از آن میش توست. وی دستور داد تا تمام اموال منقول و غیر منقول را با او نصف کنند. 🕊 آن شخص به دستور خدا گفت: بدان ای نصوح! نه من شبانم و نه آن، یک میش بوده است، بلکه ما دو فرشته، برای آزمایش تو آمده ایم. تمام این ملک و نعمت، اجر توبه راستین و صادقانه ات بود که بر تو حلال و گوارا باد. و از نظر غایب شد. ⚪ به همین دلیل به توبه واقعی و راستین، (توبه نصوح) گویند. ‌ منبع:خلاصه شده از کتاب انوار المجالس، صفحه 432 📒اصول کافی جلد 4 صفحه @tafakornab @shamimrezvan 🌸🍃🌼🌸🍃🌼
✅مصرف پیاز و سیر باعث افزایش انسولین خون می‌شوند هرچه مصرف این مواد بیشتر باشد، قند خون نیز بیشتر کاهش پیدا می‌ کند ••••●❥JOiN👇 @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨﷽✨ ✨ ۴- درس زندگی ۱_زود ناامید نشو ٢_ موفقیت تو را مغرور نکند ٣ _ گاهی کمی صبر،شکست را به پیروزی تبدیل می کند ۴_ گاهی کمی عجله، پیروزی را به شکست تبدیل می کند @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
💥 شــــروع از 👌👌 فقط باید از شنبه✅ شروع بشه و تا 40 روز خونده بشه هر کسی این ختمو برداشته روز دوم و سوم بهش رسیده😍 =سوره =سوره =سوره =سوره =سوره =سوره =سوره 💐میتونی از همین امروز که میشه شنبه شروع کنی ان شاءالله به حاجتت برسی.سوره ها به ترتیب روز میخونی روزی یکبار (یعنی تا چهل روز طبق این لیست روزی یک بار سوره خاص اون روز رو که گفته بخوانید ) 📚قرآن درمانی @shamimrezvan ღگشا👆👆
🌸✨هرکس ۷شنبه را روزه بگیرد و۱۵۰۰بار سوره حمد بخواند سپس ۱۵۰۰ صلوات فرستد هر چه بخواهد بدون شک رواگردد✨ 📚ختوم و اذکار۲۵۳/۲ ڪلیڪ ڪنید↩️ @shamimrezvan ღگشا