🌸🍃🌸
🍃🌸
🌸
#یک_دقیقه_تفکر #سکوت
🔹 سعی کنید خودتان را به نقطه اي از بلوغ برسانید که
بدانید ، سکوت و ساکت ماندن، اکثر مواقع
خیلی قدرت بیشتری از جواب دادن دارد!
🔹یکی از راهکارهایی که میتواند به شما کمک کند،
که جلوی جر و بحث و مشاجره را بگیرید، اینست که،
اگر از جواب یا حتی با سوژه ایی که میشنوید موافق نیستید،
فقط نگاه کنید و سکوت کنید،
🔹اجازه بدهید سکوتتان جای شما صحبت کند،
که این سکوت پر از کلی حرفست!
🔹 همیشه سکوت به معنای رضایت نیست،
و طرف مقابل شما خوب میداند، سکوت شما از كدام دسته است.
🔹ولی همین سکوت شما باعث میشود،
پلها نشکنند، بی احترامی پیش نیاید، محیطی که درآن هستید دچار تنش نشود،
🔹و این را هميشه بدانید،
كه وقت دیگری شما میتوانید حرف و نظرتان را بگویید،
ولی به وقتش! مدل درستش،
در اوج آرامش و خونسردی!
🌸
🍃🌸
🌸🍃🌸
#هرروزیک_آیه
🌹إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاکُمْ
الحجرات ، آیه ١٣
همانا گرامی ترین شما در نزد خدا با
تقواترین شماست
َ
#احکام_شرعی #احکام_نماز
💬 سوال:
🔰 اگر به نمازگزار در حال خواندن «حمد و سوره» تنه بزنند و او بی اختیار قدری حرکت نماید، نمازش چه حکمی دارد؟
✅ پاسخ:
✍ اگر از حال نمازگزار خارج نشود، نمازش باطل نیست؛ ولی ذکری را که در حال حرکت خوانده است، بنابر احتیاط واجب دوباره در حال آرامش بدن تکرار کند.
🔶 برای مثال: اگر به گونه ای حرکت کند پشت به قبله شود یا به پشت بر زمین بیفتد، نمازش باطل می شود.
🔹 آیت الله خامنه ای: آیت الله سیستانی:
@
#کمک_کردن
🎊وقتی متوجه می شوید که
در موقعیت کمک به کسی قرار دارید
شاد باشید و احساس خوشبختی کنید
🎊چرا که خدا دارد دعای او را
از طریق شما مستجاب می کند
🎊یادتان باشد هدف ما
در دنیا گم شدن در تاریکی نیست
🎊بلکه چراغ راهنما بودن
برای دیگران است
🎊تا شاید بتوانند راه را
بواسطه ما پیدا کنند...
#ذکر_درمانے #برای_تمام_حاجات_خاص #در_باب_حاجات_و_مهمات
#ذکر ایام هفته برای حاجت
📜 به سند معتبر از امیرالمومنین -علیه السلام- که از #پیغمبر -صلی الله علیه و آله- روایت فرموده که هر که این #اذکار را به ترتیب بخواند #حاجت او روا گردد👇
🌺 #شنبه -41مرتبه 👈 ⬅41 مرتبه:( فَنَادَى(فنادا) فىِ الظُّلُمَاتِ أَن لَّا إِلَاهَ إِلَّا أَنتَ سُبْحَانَكَ إِنىِّ كُنتُ مِنَ الظَّلِمِينَ ْ فَاسْتَجَبْنالَهُ وَ نَجَّیْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ کَذالِکَ نُنْجِی الْمُؤْمِنِین 👈 ( پس ندا کرد در تاریکیها که نیست الهی مگر تو.پاکیزه تو .به درستی من از ستمکارانم ؛پس پذیرشش کردیم اورا ونجات دادیم اورا ازغم وهمچنان نجات میدهیم ایمان آورندگان را)
🌺 #یکشنبه - 41مرتبه 👈- لااِلهَ اِلاَّ اَللهُ اَلمَلِکُ اَلحَقُّ المُبینُ 👈(نیست الهی مگر الله که پادشاه بحق و آشکار است.)
🏳 #دوشنبه - 41مرتبه - 👈لا اِلَهَ اِلّا اللهُ المُبینُ عَزیزاً جَلیلاً یا عَزیزُ یا جَلیلُ 👈( نیست الهی مگر الله آشکار کننده عزیز جلیل ای عزیز ای جلیل.)
📍 #سه_شنبه - 100 مرتبه صلوات بفرستد -👈 اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَعَلى آلِمُحَمَّد
🌺 #چهارشنبه - 41مرتبه -👈 لا اِلَهَ اِلّا اللهُ خالِصاً مُخلِصاً
👈( نیست الهی مگر الله با خلوص و با اخلاص)
🏳 #پنجشنبه - 41مرتبه 👈- لا اِلَهَ اِلّا اللهُ خالِقُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ و هُوَ عَلَى كُلِّ شَيْ قدیرٌ👈 (نیست الهی مگر الله خلق کننده هرچیزی و او بر هر چیز قادر است.)
🚩 #جمعه - 41مرتبه -👈 سُبحانَ اللهِ وَ الحَمدُ لِلّهِ وَ لَا الهَ الّا اللهُ اَکبَرُ لا حول ولا قوة الا بالله العلی العظیم ( منزه است خدا و حمد برای خداست و نیست الهی مگر الله و خدا بزرگتر است و حول و قوه ای نیست مگر از خدای علی
📚باب الغرائب #شروع_شنبه
هدایت شده از خانواده بهشتی
#همسرانه
#سیاست_همسرداری
❌ هرگز خود را برتر ازهمسرتان ندانید
سعی کنید در زندگی من و تو نباشد کلمه ما زندگی را #گرم_می_کند
@zendegiasheghaneh
@shamimrezvan
هدایت شده از خانواده بهشتی
#تربیت_فرزند
💐تحت تاثیر قرار نگیریید
گاهی کودک
با دو #سلاح گریه و قهر،
چیزهایی را میخواهد
که به #صلاح او نیست
در این مواقع اصلاً
در برابر او #کوتاه نیایید
چرا که اگر او
#طعم اینگونه #موفقیت را بچشد،
#ترک این عادت
بسیار مشکل خواهد بود
و #سعی کنید
با توضیح دادن مسئله
کودک را #قانع کنید .
💐گاهی #وقتها ما با رفتار
#بد بچه، بهش پاداش میدهیم به این شکل
#مثلا وقتی خواهرش رو #میزنه،
#موهاش رو #میکشه،
#گازش #میگیره،
برای اینکه #حواسش پرت بشه
میگیم بیا با
هم #بازی کنیم.
💐#فقط میخواهیم
این #شره بخوابد.
خب اون #یاد میگیره از
این به بعد #بازی خواستی
باید #موهای خواهرت رو بکنی.
#بازی نکردن؛ #یه گاز هم بگیر.
دیگه #قطعا بازی
میکنن.
💐این #ماییم که داریم امتیاز میدیم
#پاداش میدیم.
#توجه می کنیم.
🔰 #داستانک_کوتاه_آموزنده
شب سردی بود...
زن بيرون ميوهفروشى زُل زده بود به مردمى كه ميوه مىخريدند .
شاگرد ميوهفروش ، تُند تُند پاكتهاى ميوه را داخل ماشين مشترىها مىگذاشت و انعام مىگرفت .
زن با خودش فكر مىكرد چه مىشد او هم مىتوانست ميوه بخرد و ببرد خانه... رفت نزديكتر... چشمش افتاد به جعبه چوبى بيرون مغازه كه ميوههاى خراب و گنديده داخلش بود .
با خودش گفت : «چه خوبه سالمترهاشو ببرم خونه . »
مىتوانست قسمتهاى خراب ميوهها را جدا كند و بقيه را به بچههايش بدهد... هم اسراف نمىشد و هم بچههايش شاد مىشدند .
برق خوشحالى در چشمانش دويد...
ديگر سردش نبود!
زن رفت جلو ، نشست پاى جعبه ميوه . تا دستش را برد داخل جعبه ، شاگرد ميوهفروش گفت : « دست نزن ننه ! بلند شو و برو دنبال كارت ! »
زن زود بلند شد ، خجالت كشيد .
چند تا از مشترىها نگاهش كردند . صورتش را قرص گرفت... دوباره سردش شد...
راهش را كشيد و رفت.
چند قدم بيشتر دور نشده بود كه خانمى صدايش زد : «مادرجان ، مادرجان ! »
زن ايستاد ، برگشت و به آن زن نگاه كرد . زن لبخندى زد و به او گفت :
« اينارو براى شما گرفتم . »
سه تا پلاستيك دستش بود ، پُر از ميوه ؛ موز ، پرتقال و انار .
زن گفت : دستت درد نكنه ، اما من مستحق نيستم .
زن گفت :
« اما من مستحقم مادر . من مستحق داشتن شعور انسان بودن و به همنوع توجه كردن و دوست داشتن همه انسانها و احترام گذاشتن به همه آنها بىهيچ توقعى . اگه اينارو نگيرى ، دلمو شكستى . جون بچههات بگير . »
زن منتظر جواب زن نماند ، ميوهها را داد دست زن و سريع دور شد... زن هنوز ايستاده بود و رفتن زن را نگاه مىكرد .
قطره اشكى كه در چشمش جمع شده بود ، غلتيد روى صورتش . دوباره گرمش شده بود... با صدايى لرزان گفت : « پيرشى !... خير ببينى...» هيچ ورزشى براى قلب ، بهتر از خم شدن و گرفتن دست افتادگان نیست
🍉پیشاپیش یلدای مهربانی که نماد
خانواده دوستی و عشق ورزیدن
به هم نوع است را شادباش میگوییم .🍉
🍎🍌🍍🥝یلدای امسال در هنگام خرید میوه
سهم تنگدستان آبرومند را فراموش نکنیم .🍏
☞❥ 🔚
✨﷽✨
✨ #پندانـــــــهـــ
👀چشمی که دائم عيبهای ديگران را ببيند، آن عيب را به ذهن منتقل ميکند.
و ذهنی که دائما با عيبهای ديگران درگير است، آرامش ندارد، درونش متلاطم و آشفته است.
در عوض چشمی که ياد گرفته است هميشه زیباییها را ببيند، اول از همه خودش آرامش پيدا می کند.
چون چشم زيبا بين عيبهای ديگران را نمی بيند و دنيای درونش دنيای قشنگیهاست...
❣گرت عیبجویی بود در سرشت
نبینی ز طاووس جز پای زشت🦚
❣
#پیام_سلامتے🍱
#عدسی
عدسی اگر با لیمو ترش🍋مصرف شود می تواند مغز را فعال و برای یادگیری آماده کند
از این رو توصیه می شود حداقل هفته ای یک بار عدسی مصرف کنید
💠دفع فقر زدایی فوری💠
شیخ طوسی ره در متهجد روایتی شنیدنی از امام صادق علیه السلام نقل نمود : که مردی خدمت حضرت رسید و از فقر و نداری شکایت کرد . امام صادق علیه السلام او را امر کرد که سه روز روزه بگیرد که روز سومش جمعه باشد صبح روز جمعه به اطراف شهر برو بالای کوه از بالای بلندی با صدای بلند پیامبر اکرم را صدا بزن طوری که کسی تو را نبیند سپس دو رکعت نماز بخوان و بعد به حالت اضطرار بنشین و دست هایت را بلند کن به نحوی که دست راستت بالاتر از دست چپت باشد و حالت دعا به خود بگیر رو به قبله باش و بگو :
🔱اللَّهُمَ أَنْتَ أَنْتَ انْقَطَعَ الرَّجَاءُ إِلَّا مِنْکَ وَ خَابَتِ الْآمَالُ إِلَّا فِیکَ یَا ثِقَةَ مَنْ لَا ثِقَةَ لَهُ لَا ثِقَةَ لِی غَیْرُکَ اجْعَلْ لِی مِنْ أَمْرِی فَرَجاً وَ مَخْرَجاً وَ ارْزُقْنِی مِنْ حَیْثُ أَحْتَسِبُ وَ مِنْ حَیْثُ لَا أَحْتَسِب🔱
بعد به سجده برو و بگو :
🔱یَا مُغِیثُ اجْعَلْ لِی رِزْقاً مِنْ فَضْلِک🔱
فرمود : اگر این عمل را انجام دهی شنبه را به صبح نمی رسانی مگر با رزق جدیدی ان شاء الله تعالی
📚وسائل الشیعه ج8ص127
#آیه_درمانے 😍👆
🌱 #شفاے_لکنت_زبان
🌸✨ هر روز مرتب بخواند ڪه
زبانش باز و نطقش گویا شود ✨
💎 درکل این دعا براے افزایش
قدرت تکلم درکتب معتبرتوصیه شده
📚درمان باقران
@shamimrezvan
#ذڪرهاےگرـღگشا👆👆
#آیه_درمانے
✅ برای #فروش_اجناس در مغازه:
آیه شریفه فاستبشروا ببیعکم الذی ....
(سوره توبه آخر آیه ۱۱۱)
را در کاغذ سفید در بعد از نماز صبح تا طلوع آفتاب نوشته و در میان کالا قرار دهید و اگر مغازه دارد آن را به شباهنگ ترازوی خویش ببندد.
📚حاشیه خلاصةالاذکار /نسخه خطی
#آیه_درمانی
🍃🍂نجات ازمستاجری🍃🍂
🖊هر روزبعدازنمازصبح هفتاد
مرتبه(۲۹مومنون)را بخواندتاثیراین ذکر در دراز
مدت به شرط ایمان به قدرت خداوند
حتمی است هرچندشخص
فقیر ومسکین باشد
ڪلیڪ ↩️
@shamimrezvan
🍃💖🍃💖🍃💖🍃
مطابق #محاسبات_نجومي
📅 #تقویم_اسلامی_و_نجومی_یکشنبه
۲۳ آذر ۱۳۹۹ هجری شمسی
۲۷ ربیع الثانی ۱۴۴۲ هجری قمری
۱۳ دسامبر ۲۰۲۰ میلادی
☝ صدقه اول صبح فراموش نشود
🌸 اذکار روز یکشنبه :
- یا ذَالْجَلالِ وَالْاِكْرام (100 مرتبه)
- ایاک نعبد و ایاک نستعین (1000 مرتبه)
- یا فتاح (489 مرتبه) برای فتح و نصرت.
🌙یکشنبه ساعت ۶:۹دقیقه قمر از برج عقرب خارج می شود.
🚫 در طول مدت #قمردرعقرب از انجام امور اساسی، مهم و زیر بنایی زندگی بپرهیزید. مخصوصا عقد و ازدواج، انعقاد نطفه فرزند، سفر، شروع کار جدید ، امور لباس و...
☝ اگر در این مدت مجبور به انجام کاری بودید #صدقه دادن ، خواندن آیت الکرسی و توکل بر خدای متعال را فراموش نکنید.
❌نکته: (برخی بزرگان ، صبر نمودن برای امور مهم را تا حدود یکی دو روز بعد از قمردرعقرب نیز سفارش نموده اند).
🌸 این یک شنبه برای امور زیر: خوب است
🔹طلب حوائج و خواسته ها
🔹دیدار با بزرگان و حاکمان
🔹خرید و فروش
🔹تعلیم و تعلم
🔹کاشت و برداشت و کشاورزی
🔹امور ساختمان سازی و بنایی
🌹 مولود در این روز بسیار خوب و شایسته است و عمری طولانی دارد و خوش سیما و خوش روزی است به امید خدا.
🌷 ️️یکشنبه شب (یکشنبه که شب شد) مباشرت، خوب نیست و باید از آن پرهیز شود.
✂ طبق روایات، #اصلاح_مو (سر و صورت) در این روز از ماه قمری خوب نیست و موجب فقر و پشیمانی گردد.
♦ #خون_دادن یا #حجامت، زالو انداختن خوب است و باعث ایمنی از ترس است.
💢️این یکشنبه برای #نوره_کشیدن (رفع موهای بدن با نوره) مناسب است.
🚫 یکشنبه برای #گرفتن_ناخن، روز مبارک و مناسبی نیست و طبق روایات ممکن است موجب بی برکتی در زندگی گردد.
🚫 یکشنبه برای #بریدن_دوختن ، خریدن و پوشیدن #لباس_نو روز مناسبی نیست . طبق روایات موجب غم واندوه و حزن شده و برای شخص، مبارک نخواهد بود.
💢 وقت #استخاره در روز یکشنبه: از طلوع آفتاب تا ساعت ۱۲ و بعداز ساعت ۱۶ عصر تا مغرب.
#اوقات_شرعی_به_افق_تهران:
🔹 اذان صبح: ۳۶ : ۵ 🔹طلوع آفتاب: ۰۵ : ۷
🔹اذان ظهر:: ۵۹: ۱۱ 🔹غروب آفتاب: ۵۲ : ۱۶
🔹اذان مغرب: ۱۲: ۱۷ 🔹نیمه شب شرعی:۱۴ : ۲۳
💫ذات الکرسی عمود ۱۶:۴۰
❣دعا در زمان ذات الکرسی مستجاب است.
🔴ذات الکرسی مخصوص روز #یکشنبه است
📚 منابع مطالب ما:
الدروع الواقیة سید بن طاووس، سایت کانون قرآنی، وسائل الشيعه ؛ ج7 ، باب 190.، حلیة المتقین ، ختوم و اذکار، ج 1، ص 423، مفاتیح الجنان و بحارالانوار و...تقویم المحسنین شیخ محدث کاشانی
💖🍃💖🍃💖🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌙خورشیـد
⭐️جایش را به ماه میدهد
🌙روز به شب
⭐️آفتاب به مهتاب
🌙ولی مهـرخدا
⭐️همچنان با شدت میتابد
🌙امیدوارم قلب هاتون
⭐️پر از نور درخشان
🌙لطف و رحمت خدا باشه
⭐️شبتون بخیر و شادی
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💕ملکا ذکر تو گویم
که تو پاکی و خدایی
نروم جز به
همان ره که توام راهنمایی
الهی❣
آغاز میکنیم روز را با نام زیبایت
🌸بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحيمِ🌸
💖الهی به امیدتو💖
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸یکشنبه تون معطر به
🌸عطر خوش صلوات
🌸 اللَّـهُمَّ 🌸
🌿 صَلِّ 🌿
🌺 عَلَى 🌺
🌿 مُحَمَّد 🌿
🌸وعلی آلِ 🌸
🌿 مُحَمَّد🌿
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨ #سلام_امام_زمانم ✨
💚عالم بہ عشق روے تو بیدار میشود
هر روز عاشقان تو بسیار میشود
💚وقتے سلام می دهمت در نگاہ من
تصویر مهربانی تو تڪرار میشود
✨أللَّھُمَ عـجِـلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج ✨
⚘﷽⚘
قلبــ مــرا هـواے تو پر مےڪند
باهرسلام با حـرمـٺ حال مےڪند
دارم یقین ڪه حضرٺِ عالےجنابِ عشق
ڪربُـــبَلا نصیــبِ من امسـال مےڪند
⚘السَّلاَمُ عَلَى الْحُسَيْنِ
⚘وَ عَلَى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ
⚘وَ عَلَى أَوْلاَدِ الْحُسَيْنِ
⚘وَ عَلَى أَصْحَابِ الْحُسَيْن
#ســلام_ارباب_خوبم
🌸🍃🌸
🍃🌸
🌸
❓ #چگونه_دعاکنیم؟
🔸خیلی خودمانی به خدا بگو: خدایا غمگینم، شادم کن، خدا این را خیلی بهتر میپسندد.
🌸 انبیاء اینطور بودند. مثلاً گرسنهای بود، میگفت: خدایا گرسنهام. همینطوری به همین سادگی مثل این آیه:
🌹 «رَبِّ إِنِّی لِمَا أَنْزَلْتَ إِلَیَّ مِنْ خَیْرٍ فَقِیرٌ
خدایا! بی تردید من به خیری که تو بر من فرو می فرستی نیازمند».
🔸با خدا باید مثل یک بچه که با مادرش حرف میزند، حرف بزنیم. در روایت داریم که وقتی پیامبر صلی الله علیه و آله دستش را بالا میبرد، مثل بچهای بود که به پدر و مادرش التماس میکند. اینطور دعا می کرد. ما عادت نکرده ایم با خدا اینطوری حرف بزنیم.
❌ متأسفانه هم خودشیفته هستیم و هم متکبر. بلد نیستیم خوب دعا کنیم.
❤ خدا این حالت خودمانی بودن را خیلی دوست دارد. چون در واقع، حقیقت خودت که عین فقر مطلق است را به خدا نشان میدهی.
🔸علت این که دعا اجابت نمیشود، این است که چیزی را پیش خدا میبریم. مثلا دیپلم داشتن، دکترا داشتن، مهندس بودن، مقامات، دارایی و تواناییها را با خود می بریم، بعد هم به خدا میگوییم:
🔸حالا یک کمکی به من کن. پیامبران و ائمه اصلا اینطور نبودند. وقتی میرفتند نزد خدا، هیچ چیزی نمیبردند و کاملاً با دست خالی دعا می کردند. فقر مطلق خود را اظهار می کردند.
🔸 تعقیب نماز عصر داریم:
«لَا أَمْلِكُ لِنَفْسِی نَفْعًا وَلَا ضار
🌹 خدایا من هیچ چیزی ندارم، نه عرضه دارم نفعی به خودم برسانم، نه عرضه دارم ضرری را دفع کنم، نه میتوانم جلوی مرگم را بگیرم، نه اختیار زندگیام را دارم، هیچ چیزی دست خودم نیست.
👌وقتی آدم اینطوری به درگاه خدا میرود، اینجاست که در به رویش باز میشود و غیب به کمک انسان میآید.
👤 #استادمحمدشجاعی
🌸
🍃🌸
🌸🍃🌸
#باید_نقاط_نفوذ_دشمن_را_شناخت☝️
🌸 #ذکرروز یکشنبه ۱۰۰ مرتبه
💗یا ذَالجَلالِ والاِکرام💐
🌸ای صاحب جلال و بزرگواری
💗این ذکر موجب فتح و نصرت میشود
#نماز_آمرزش👇
✍هرڪس این نمازرادر روز1شنبه بخواندازآتش جهنم وعذاب ایمن شود↻2رڪعت ؛
رکعت اول⇦حمدو3ڪـوثر
رکعت دوم⇦حمدو3توحید
📚جمال الاسبوع۵۴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#تبارک_الله_احسن_الخالقین☝️
🥺کیا این حال درک کردن و دوست داشتن؟؟؟
🥺کیا آرزوشون رسیدن به این روز قشنگه؟؟؟
🥺بیان همچین لحظه قشنگیو برای همه اونهایی که آرزوشون دارن آرزو کنیم
❖═▩ஜ••🍃🌸🍃••ஜ▩═❖
#پیام_سلامتی 🔴 #کبد
♻ خوردن آب و مایعات سرد و یخ مانند انواع نوشابه، دلستر، دوغ وشربت از بزرگترین علل نابودی کبد است و بسیاری از افرادی که در انتظار "پیوند کبد" هستند به نوشیدن آب یخ علاقه داشته اند.
♻دومین موضوع سریع خوردن و خوب نجویدن غذاست (حداقل چهل مرتبه) که متاسفانه غذا بصورت خام وارد مجاری کبدی شده باعث انسداد و نابودی کبد می گردد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷یکشنبه پاییزیتون زیبا و شاد
🌸الهی غرق
🌷خوشبختی بشین
🌸الهی بی دلیل دل
🌷مهربونتون شاد شه
🌸الهی کاراتون
🌷بروفق مراد باشه
🌸الهی تنتون سالم و
🌷عاقبتتون بخیر باشه
🌸روزتون زیبا و در پناه خدا
🔶 #فرزندصالح 🔶
برای داشتن فرزندی صالح روز یکشنبه بین نماز مغرب و عشا دو رکعت نماز گذارد در رکعت اول حمد به همراه ۱۳ بار سوره تکاثر
در رکعت دوم حمد به همراه ۱۱ بار سوره تکاثر
خوانده و بعد از سلام نماز به سجده رود و برای صالح شدن فرزندان خود دعا کند ،سپس در همان سجده پانصد مرتبه صلوات بفرستد.
🔴این نماز را بهتر است پدر بخواند ،البته مادر هم می تواند بخواند.
📚مخزن تعویذات عملیه
🔸✨
#علت_روانشدن_حاجت
💚آیتــ الله مجتهدے:
آنهایی که هرچه میزنند،کارو بارشان جور نمیشود،به خاطر این است که نماز اول وقت نمیخوانند.
اگر میخواهید دنیا وآخرت داشته باشید نماز اول وقت را ترک نکنید.
🌺🍂🌺🍂🌺🍂🌺🍂
○°●•○•°♡◇♡°○°●°○
#رمان " #رویای_من "بر اساس داستان واقعی
#قسمت_شصت و هفتم✍ بخش سوم
🌸ترانه و تبسم زود با علی و مریم مشغول بازی شدن …
نگاهی به اونا کردم انگار نه انگار که چند دقیقه پیش داشتن برای جنگ گریه می کردن ….کاش ما هم می تونستیم همه غمهای زندگی رو زود فراموش کنیم وهمه چیز رو به بازی بگیریم ……
کمی کنار مینا نشستم تا اون آروم بشه …دیدم ایرج نیومدپایین ….
🌸گفتم بزارم کمی با خودش تنها باشه که رفتن تورج رو بتونه تحمل کنه …
اول که فکر می کردم زود بر می گرده وقتی طولانی شد … رفتم بالا که بیارمش …..
روی لبه ی تخت نشسته بود و با دو دستش سرشو گرفته بود ….
گفتم: عزیزم ایرج جان خوبی ؟ سرشو با عصبانیت بلند کرد و گفت :بالاخره خودتو نشون دادی …. نشون دادی چی تو دلت می گذره ….. گفتم : چی داری می گی خدا مرگم بده این چه حرفیه ؟ تو داری باز به من توهین می کنی … یواش مینا اون پایینه تو رو خدا شروع نکن ایرج تو این موقعیت آخه تو چطور دلت میاد از این حرفا بزنی اون بیچاره می خواست زن و بچه رو به من بسپره …..در حالیکه دندونهاشو بهم فشار می داد گفت : منم که خرم … گاوم …. من اونجا؛؛ مامان اونجا؛؛ بعد تو رو صدا می کنه توی اتاق و ازت می خواد مواظب بچه هاش باشی ….. تو چیکاره ای؟ به تو چه مربوط ؟ من برادر اونم؛؛چرا به تو باید می گفت ؟
🌸گفتم :ایرج جان من نمی دونم به خدا قسم فکر کردم با مینا دعوا کرده ….اگر می دونستم نمی رفتم … خوب من نمی دونم چه دلیلی داشت منو صدا کرد منم رفتم آخه اون برادر توست چشمش پاکه به خدا هیچ وقت به من نظری نداشته اینکارو نکن ایرج تمومش کن …. مشتشو کوبید بهم مثل مار به خودش می پیچید …. و فریاد می زد ولی فریادی با صداش آهسته و این بیشتر باعث می شد که از دورن داغون بشه ….. مگه منه احمق ندیدم که چطوری بهت نگاه کرد و رفت …. خوشت میاد دیگه ، خودم دیدم ، این نظر نیست ؟
🌸گفتم : به خدا به جون بچه هام اون می خواست خاطرش از مینا راحت باشه قسم می خورم ……
گفت : دیگه شناختمت … ولم کن الان یک کاری دست خودم میدم ….. و رفت کتشو بر داشت و در و کوبید بهم و با سرعت از پله ها رفت پایین و بدون اینکه جواب عمه رو که دنبالش راه افتاده بود و ازش می پرسید کجا میری چی شده رو بده ، از در خونه زد بیرون و رفت .
#ادامه_دارد
○°●○°•°♡◇♡°○°●°○
○°●•○•°♡◇♡°○°●°○
#رمان " #رویای_من "بر اساس داستان واقعی
#قسمت_شصت و هفتم ✍ بخش چهارم
🌸من بالای پله ها وایستاده بودم ….
تو دلم گفتم به درک که رفتی خسته شدم دیگه این بار اگر هزار بار هم معذرت بخواد قبول نمی کنم … ولی دلم طاقت نیاورد و رفتم پشت پنجره و اونو باز کردم داشت از خونه می رفت بیرون صدای الله و اکبر از دور به گوش می رسید ….
یک دلهره ی عجیبی تو دلم افتاده بود مدتی همونجا وایستادم امیدوار بودم بر گرده ولی خبری نشد ……
پنجره رو بستم و اومدم بیرون .ترانه اومد پایین پله ها و از من که قدرت حرکت نداشتم پرسید: مامان بابا کجا رفت ، چون جنگ شده بابا عصبانیه ؟
🌸گفتم نه الان بر می گرده جایی کار داشت زود میاد ….
سعی کردم خیلی طبیعی باشم هم به خاطر بچه ها و هم عمه این روزا حال خوبی نداشت مرتب فشارش میرفت بالا ….
ترانه با خوشحالی رفت سر بازیش حالا می شد فهمید که بچه ها مفهموم جنگ رو نمی فهمیدن و خوب و خوش داشتن بازی می کردن و حتی رفتن ایرج با اون وضع نتونست بازی اونا رو بهم بزنه …….
مینا هنوز بغض داشت ….با خودم گفتم ولش کن رویا می خواد چی بشه خودش بر می گرده و عذر خواهی می کنه ولی این بار دیگه نمی بخشمش … حالا من باهاش قهر می کنم ……… مینا پرسید: رویا جان ایرج خان به خاطر تورج ناراحت بود ؟
🌸گفتم خوب معلومه ولی بی خودی خودشو اذیت می کنه ….. رفت یک هوایی بخوره الان برمی گرده ….. ولی عمه حال خوشی نداشت ….
گفتم حالتون خوبه می خواین فشارتون رو بگیرم ؟
با بی حوصله گی گفت : نمی دونم می خوای بگیر می خوای نگیر چه می دونم والله …چی داره به سرم میاد نمیفهمم …..
خدا به خیر کنه ….. ایرج و تو یک چیزی می دونین که به من نمیگین …..راستشو بگو رویا بزار الان بدونم ……
🌸گفتم : به جون ایرج هیچی نیست قسم می خورم فقط کلافه بود ……
فشارشو گرفتم حدسم درست بود رفتم و یک قرص فشار و یکی هم آرام بخش آوردم و بهش دادم و ازش خواستم دراز بکشه اونم همون جا روی مبل ولو شد …..
بعد رفتم دوا های عمو رو دادم ….ایرج بازم نیومد ….. دیر وقت شد …
شام بچه ها رو دادیم و اونا رو خوابوندیم و با مینا برگشتیم پایین عمه روی همون مبل دراز کشیده بود ……..
بدون اینکه سرشو بلند کنه پرسید : راست بگو رویا ایرج چش شده بود ؟
🌸گفتم : راستش نگران کارخونه بود رفت سر بزنه و برگرده از اون حادثه به بعد همش دلواپس میشه …..
شام علیرضا خان رو دادیم و مرضیه هم خورد و رفت بخوابه ولی ما هیچکدوم اشتهایی نداشتیم .. و منتطر ایرج موندیم ……ساعت از دوازده گذشته بود عمه همون جا روی مبل خوابش برده بود به زحمت با مینا بردیمش سر جاش … به خاطر قرصی که خورده بود دیگه متوجه ی چیزی نبود ….
مینا هم خوابش گرفت منم رفتم کنار پنجره و یک ساعتی همون جا موندم فکر می کردم هر چی زودتر از اومدنش با خبر بشم بهتره ….ولی خبری نشد ….
باید صبح بچه ها رو خودم دیگه می بردم مدرسه با اینکه می دونستم دیرم میشه …….
#ادامه_دارد
○°●○°•°♡◇♡°○°●°○