#سوره_درمانے
🍃 افزایش عقل وهوش 🍃
🖊هرڪس آیه ۱ تا۵سوره علق
راخالصانه بنویسددر روز دوشنبه
و باخود نگاه داردفهم وحفظ و
علم او زیادشود
Ⓜ️خواص آیات قرآن۲۱۴
مطالب مشابہ↩️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#آیه_درمانے
#محبت_عشق_ابدی
✨♥️آیه۱۲۸سوره مبارڪہ توبہ
در ۴ تڪہ کاغذ نوشتہ شده
ودر۴گوشہ خانہ
در ظرفے دفن شود
تا میان آنان آشتے و محبت برقرار شود♥️
📚 🍏طب محمد و آل محمد(ص) ۴۲۶
▪🍃▪🍃▪🍃▪🍃☘🍃▪️🍃
مطابق #محاسبات_نجومی
🌸 #تقویم_اسلامی_نجومی_سه_شنبه
۱۲ اسفند ۱۳۹۹ هجری شمسی
۱۸ رجب ۱۴۴۲ هجری قمری
۲ مارس ۲۰۲۱ میلادی
🌙 امروز قمر در برج #عقرب قرار دارد . و روز چهارشنبه،ساعت ۱۴:۴۰ خارج می شود.
🚫 در طول مدت #قمردرعقرب از انجام امور اساسی، مهم و زیر بنایی زندگی بپرهیزید. مخصوصا عقد و ازدواج، انعقاد نطفه فرزند، سفر، شروع کار جدید ، امور لباس و...
☝ اگر در این مدت مجبور به انجام کاری بودید #صدقه دادن ، خواندن آیت الکرسی و توکل بر خدای متعال را فراموش نکنید.
❌نکته: (برخی بزرگان ، صبر نمودن برای امور مهم را تا حدود یکی دو روز بعد از قمردرعقرب نیز سفارش نموده اند).
🌸 اذکار سه شنبه :
- یا اَرحَمَ الرّاحِمین ( 100مرتبه )
- یا اللهُ یا رَحمانُ
- یا قابض (903 مرتبه) برای رسیدن به حاجت
🌸 سه شنبه شانزدهم قمری برای کارهای زیر مناسب است:
🔹خرید و فروش،
🔹کشاورزی ،
🔹ساخت و ساز
🔹تجارت و داد و ستد
🔹و امور معمولی روزانه خوب است.
🚫 برای شروع کارهای مهم خوب نیست، امور ازدواجی اقدام نگردد. مسافرت هم اگر ضروری است بعدازظهر با #صدقه باشد.
🌹 نوزاد امروز حالش خوب است ان شاءالله.
🌷 این سه شنبه شب طبق روایات (سه شنبه که شب شد) مباشرت برای زفاف و عروسی و فرزند دار شدن ، #مکروه است باید از آن #پرهیز شود.
✂ طبق روایات، #اصلاح_مو (سر و صورت) در این روز از ماه قمری ،خوب نیست و غم و اندوه دارد.
♦ از نظر قمری هم #خون_دادن یا #حجامت، در این روز #خوب نیست و موجب بیماری می شود .
🚫 سه شنبه برای بریدن، دوختن ، خریدن و پوشیدن #لباس_نو روز مناسبی نیست و شخص، از آن لباس خیری نخواهد دید. (به روایتی آن لباس یا در آتش میسوزد یا سرقت شود و یا شخص، در آن لباس مرگش فرا رسد).
❌️️ این سه شنبه برای #نوره_کشیدن (رفع موهای بدن با نوره) مناسب است.
وقت #استخاره در روز سه شنبه: از ساعت ۱۰ صبح تا ساعت ۱۲ ظهر و بعداز ساعت ۱۶ عصر تا عشای آخر( وقت خوابیدن)
#اوقات_شرعی_به_افق_تهران
🔹اذان صبح: ۰۹ : ۵ 🔹طلوع آفتاب: ۳۳ : ۶
🔹اذان ظهر:: ۱۶: ۱۲ 🔹غروب آفتاب:۰۱: ۱۸
🔹اذان مغرب: ۱۸:۱۹ 🔹نیمه شب شرعی: ۳۵: ۲۳
💫ذات الکرسی عمود۱۱:۲۰
❣دعا در زمان ذات الکرسی مستجاب است.
🔴ذات الکرسی مخصوص روز #سه_شنبه است
📚 منابع مطالب ما:
الدروع الواقیة سید بن طاووس، سایت کانون قرآنی، وسائل الشيعه ؛ ج7 ، باب 190، حلیة المتقین، ختوم و اذکار، ج 1، ص 423، مفاتیح الجنان و بحارالانوار و تقویم المحسنین شیخ محدث کاشانی
🌟 #متن_شب 🌟
سیاهی قلبـ🖤ـم
جانم را کور کرده است!
اماسیاهی شبهای تو
ازهر سپیده ای روشن تر است؛
که راه آسمان را
برای من نیز میگشاید!
آمده ام؛
نزدیـ❤️ـک تر از نزدیکِ من؛
بازهم می خری ام؟
✨شبتون آرام و در پناه خدا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحيمِ
✨الهی به امیدتو
✨به رسم ادب شروع کنیم روزمان را
✨با سلام بر
✨سرور و سالار شهیدان
✨اقا اباعبدالله
✨شروع میکنیم
❤️اَلسلامُ علی الحُسین
✨وعلی علی بن الحُسین
❤️وَعلی اُولاد الـحسین
✨وعَلی اصحاب الحسین
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⁉ آیا این حدیث موجود است که میگوید «اگر چیزى براى جبران گناهان خود پیدا نکردید صلوات بفرستید.»
🔹 چنین روایتی از امام رضا(ع) نقل شده است:
هر که نمیتواند کارى کند که به سبب آن گناهانش زدوده شود بر محمّد و خاندان او بسیار درود فرستد؛ زیرا صلوات گناهان را ریشهکَن میکند.
🔹طبیعی است که چنین صلواتهایی زمانی کارساز خواهد بود که #پشیمانی و #توبه، پشتوانه آن بوده و صلوات را به عنوان عمل صالح بعد از توبه در نظر بگیریم و معنایش آن نیست که همچنان تصمیم بر ادامه گناه داشته و گمان کنیم که با صلوات میتوان اثر آن را برداشت.
📚 ابن بابویه(شیخ صدوق)، محمد بن على، الأمالی، ص۷۳، تهران، کتابچى، چاپ ششم،۱۳۷۶ش.
🌹 اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّـدٍ
🌹و آلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
❤️ #سلام_امام_زمانم❤️
💚 #سلام_آقای_من💚
💝 #سلام_پدر_مهربانم💝
به دنبال تو میگردم نمی یابم نشانت را
بگو باید کجا جویم مدار کهکشانت را
تمام جاده را رفتم غباری از سواری نیست
بیابان تا بیابان جسته ام، در نشانت را
🌹تعجیل درفرج #پنج صلوات🌹
🌸🍃🌸
🍃🌸
🌸
#تدبرددقرآن
⁉ #قرآنمیزانکمکبهدیگرانراچهمقدارمیداند.
🌷 حاج آقا قرائتی:
🌸 قرآن می فرماید:
ما أنفقم من شیء فهو یخلفه
یعنی هر چیزی را انفاق کنید پاداش دارد؛ چه کم باشد چه زیاد.
📖 سوره سبأ، آیه 39
🔹 کمک ناچیز هم میتواند در جای خود نقش داشته باشد، گاهی یک برگ زرد در یک حوض آب کشتی چندین مورچه می شود.
🔹علاوه بر آنکه گاهی کمک اندک مورد نیاز است و بیش از آن لزومی ندارد، چنانکه برای تلفن عمومی پول خرد نیاز است و اسکناس قیمتی نقشی ندارند. اگر خراشی به پوست دست وارد شود یک قطعه پارچه نازک کارساز است و لحاف و پتو نقشی ندارد.
🔹 سوزن بسیار نازک آمپول، موادی را به بدن بیمار منتقل و او را نجات میدهد، در حالی که تیرآهن ساختمانی این نقش را ندارد.
🔹 در حدیث میخوانیم: هیچ کار خوبی را کوچک نشمرید، شاید همان شما را نجات داد و هیچ گناهی را سبک نشمرید، همان سبب سقوط شما شد، چنانکه فرو رفتن میخ یا سوزن به توپی، کل بازی فوتبال را به هم میزند و پوست خیاری میتواند پهلوان وزنه برداری را چنان سرنگون کند که نخاع او قطع و خانه نشین شود.
🌹 اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّـدٍ و آلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
🌸
🍃🌸
🌸🍃🌸
#دین_پاسخی_به_نیازهای_عمیق_انسان☝️
#ذکرروز "سه شنبه"﷽"
"۱۰۰مرتبه"
✨یا ارحم الراحمین✨
✨ای مهربان ترین مهربانان✨
#نماز_سه_شنبه
✅هرکس نمــازسهشنبه را
بخواندبرایش هزاران شهرازطلا
دربهشت بسازند↯
دورکعت؛
درهر رکعت بعدازحمدیک بارسوره
تین توحیدفلق ناس
#حدیث_روز☝️ #گناه_بخشیدنی_ونابخشیدنی
اوقات شرعی به افق تهران🌍
☀️امروز #سه_شنبه 12 اسفند ماه 1399
🌞اذان صبح: 05:09
☀️طلوع آفتاب: 06:33
🌝اذان ظهر: 12:16
🌑غروب آفتاب: 18:01
🌖اذان مغرب: 18:19
🌓نیمه شب شرعی: 23:35
🌸🍃🌸
🍃🌸
🌸
#صدقه
🌺 #افزایشدهندهمالوعمر:
🌸 امام صادق (ع) فرمودند:
صدقه در شب، خشم پروردگار را فرو مىنشاند، گناه بزرگ را مىزداید و حسابرسى قیامت را آسان مىسازد و صدقه در روز، مال را ثمربخش مىكند و بر عمر آدمى مىافزاید.
📚 1. الکافی ج 4 ص 9
🌸 پیامبر اکرم صلیالله فرمودند:
روزى خود را با صدقه فرود آورید.
📚 الفقیه ج 4 ص 381
🌸 همچنین فرمودند:
صدقه جز افزایش مال اثرى بر آن ندارد [از آن نمىكاهد]؛ پس صدقه بدهید تا خدا رحمتتان کند.
📚 تنبیه الخواطر و نزهه النواظر ج1 ص 126
🌸 نیز فرمودند:
🔸 هیچ مسلمانى از مال پاک صدقه نمىدهد، جز اینکه در دست خداى رحمان مىنهد و خدا آن را برایش پرورش مىدهد تا دستش را لبریز كند.
📚 مستدرک الوسائل ج 7 ص 246
🌹 اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّـدٍ و آلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
🌸 #کمکبهفقرارافراموشنکنیم
🌸
🍃🌸
🌸🍃🌸
#پیام_سلامتے
صبحانه تخم مرغ🍳بخورید به این دلایل :
👈 کاهش ریسک دیابت
👈 کاهش حمله قلبی(امگا3)
👈 کاهش وزن(پکتین)
👈 افزایش حافظه
☜ سفیده تخم مرغ:پروتئین🥚
☜ زرده تخم مرغ:کلی مواد مغذی🍳
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💜خداوندا
🌸امروز به فرشتگانت بسپار
💜سبدی پر از لبخند و شادی
🌸سلامتی و تندرستی
💜برکت و روزی فراوان
🌸برای دوستانم به ارمغان بیاورند
💜روز سه شنبهتون عالی
#دعا_درمانے👆
✅خواص دعای #ناد_علی ✅
#بسیارمجرب
✅ برای پیدا شدن گمشده و بازگشت غایب روزی110 بار
✅جهت رهایی از دشمن روزی 27 بار
✅جهت گرفتاری های بزرگ 1000 بار
✅ اگر روز جمعه 12 بار بخواند سخنش مورد قبول واقع میشود
✅جهت رفع تهمت صبح و شام 40 بار
✅جهت غنی شدن هر صبح 12 بار
✅جهت کثرت دولت هر روز 31 بار
✅جهت پیروزی بر دشمنان هر روز 17 بار
✅جهت بستن زبان بدخواهان هر روز 18 بار
✅جهت چشم زخم هر روز 24 بار
✅جهت خواب دیدن حضرت رسول هر شب 7 بار
✅جهت خلاصی از حبس 7 روز ، روزی 16 بار
✅ جهت باز شدن درها و اقبال و #بخت_گشایی هر روز 50 بار
✅جهت کشف اسرار و کسب دولت هر روز 16 بار
✅جهت کسب علم در وقت نماز صبح 17 بار
📚بحارالانوارجلد۲۰ص۷۳
#سوره_درمانے
برای #حاجات بزرگ( #بخت_گشایی ) توسل به #مادرامام_زمان (عج) کنید.
✍10تا یس میخونی به این نحو:
⚜شب چهارشنبه 2بار
⚜شب پنج شنبه 2بار
⚜شب جمعه 2بار
⚜روز جمعه هم 4بار
✨که جمعا میشه 10بار✨
✨منظور از شب چهارشنبه رو دقت کنید👇👇
یعنی سه شنبه شب باید بخونید
که فردای آن چهارشنبه میشود✨
#ویژه_امشب
📚قرآن درمانی،حاشیهقرانخطی
#ذڪرهاےگرـღـگشا👆
☘🍁☘🍁☘🍁☘🍁☘
🍒 داستان آموزنده و واقعی با نام
👈 #تاخدافاصلهاینیست....🍒
👈 #قسمت_سی_ام
گفت کجا میری؟؟ گفتم اگه ماشین باشه بر میگردم شهرمون گفت این موقع شب نه میریم خونه ما گفتم مزاحم نمیشم گفت مزاحم چی مادر خانمم مریضه بچهها پیشش هستن امشب تنهام میریم خونه...
خلاصه رفتم پیشش گفت اگه دنبال کاری با قدرت بدنی که داری میتونی بری کولبری گفتم باشه میرم
صبحش رفتم هر مغازهای که میرفتم میگفتن باید یکی ضمانت کنه یا نقدی بخری بعضی مغازه ها رو خجالت میکشیدم برم دو روز گشتم کسی بهم وسایل نمیداد شبها میرفتم ساختمانهایی نیمه کاره میخوابیدم بعد از مدتی رفتم مرز برای کولبری الان اونجا کار میکنم....
گفتم داداش جان بمون نرو خطر داره بخدا هر سال خبر مُردن چندها کولبر میاد... گفت بمونم که چی بشه تو این شهر تا بمونم بیشتر اذیت میشم تازه آگه بمیرم چی میشه مگه؟ دنیا به آخر میرسه...
گریه کردم گفتم خدا نکنه آخه این چه حرفیه... گفت میرم دیر وقته مواظب مادرم باش به جای من دستش رو ببوس هر چند اصرار کردم ولی جواب نداد رفت....
رفتیم خونه شادی گفت به پدرم میگم که داره کولبری میکنه گفتم بخدا اگه احسان بفهمه دیگه هیچ وقت بهمون زنگ نمیزنه؛ گفت از این بدتر که نمیشه همه چیز را برای عموم تعریف کرد... گفت کدوم مرز کار میکنه؟ شادی گفت بهمون نگفت...
فرداش صبح همه عموهام رفتن سر مرز گفت به مادرت نگی که احسان داره کولبری میکنه.... درست یه هفته دنبالش گشتن ولی هیچ نشانهای از برادرم نبود
برگشتن تو طایفهمون پیچید که احسان داره کولبری میکنه، هر کی یه حرفی میزد و هنوز مادرم خبر نداشت...
بعد از یک هفته برادرم بهم زنگ زد گفت میخوام ببینمت گفت تنها بیا رفتم سر قرار تو یه بستی فروشی قرار گذاشته بودیم من زود تر رفتم...
وقتی اومد خیلی تغیر کرده بود لباس نو و مرتب پوشیده بود از خوشحالی بغلش کردم گفت زشته ولم کن...
گفتم داداش جان عوض شدی چه خبره خندید گفت خدا درگاه رحمت خودش رو به روم باز کرده... گفتم چیه گنج پیدا کردی؟؟ خندید گفت نه فدات بشم تو اول از مادر برام بگو چطوره حالش بهتر شده؟ گفتم بخدا خیلی بده عموهام رو حلال کرده تمام عموهام پشیمونن گفت فداش بشم الهی مادر که آنقدر گذشت داری ،دلم برات یه ذره شده... گریه کرد گفت عکسش رو بهم نشون بده گوشی رو میبوسید....
گفتم داداش برگرد بخدا همه پشیمونن گفت نه هیچ وقت برنمیگردم....
😢گفتم این مدت کجا بودی؟ گفت کولبری میکردم تا اینکه خدا بهم بخشید از لطف و کرم خودش... گفتم چیه برام بگو گفت تو این مدت با یه پسر جونی آشنا شدم هر روز که از خونه میومد خیلی شاد و خندان بود یه روز خیلی ناراحت بود بهش گفتم چی شده امروز ناراحتی؟ گفت هیچی تو راه بودیم که بریم اون طرف مرز که بار بیاریم بهش گفتم چی شده چرا بهم نمیگی؟ گفت با زنم حرفم شده گفتم مگه زن داری گفت اره بابا دو ماه ازدواج کردم گفتم دو ماهه ازدواج کردی حالا میای کولبری؟ گفت چیکار کنم بخدا دوست ندارم ولی بدهکار هستم امروز زنم گفت من به خاطر تو باهات ازدواج کردم تو هم هر شب تنهام میزاری...
منم عصبانی شدم اومدم بیرون... گفتم حسین خب حق داره زنت
گفت حق چی بابا کسی از درد کسی خبر نداره من میگم بدهکارم تو میگی حق داره... بهش گفتم تو باید پیش زنت باشی نه تو کوه؛
زنت بهت احتیاج داره .
گفت میخوام زود بدهی هامو بدم از امشب من مشروب میارم گفتم چیکار میکنی؟؟!؟
😒گفت مشروب کولم میکنم گفتم حرامه این چه کاری گفت کولبری مشروب بیشتر درآمد داره تازه من که نمیخوام بخورم گفتم هر چی باشه حرامه حتی حمل کردنش....
گفت اینطوری زنم زود تر به آرزوش میرسه که پیشش باشم گفتم اول زندگیت با حرام شروع نکن هر کاری کردم هی حرف خودش رو میزد بهش گفتم من تو این مدت یه کم پول جمع کردم بهت میدم امشبم برگرد بیش خانمت....
گفت نه من که گدا نیستم گفتم نه بابا این چه حرفیه اینو کادو عروسیت بهت میدم گفت نمیتونم قبول کنم گفتم باشه بهت قرض میدم هر وقت داشتی بهم پس بده آگه هم نداشتی حلالت میکنم...
👈 ادامه دارد⬅️⬅️⬅️
🏃🏃🏃🏃🏃🏃🏃🏃🏃
💥برای دیدن بهترین پستها وداستانها به ما #بپیوندید_لمس_کن👇
☘🍁☘🍁☘🍁☘🍁☘
🍒 داستان آموزنده و واقعی با نام
👈 #تاخدافاصلهاینیست....🍒
👈 #قسمت_سی_ویکم
راضیش کردم که پول رو بگیره بهش گفتم برو پیش زنت امشب...
یه کم خرما داشت گفت اینارو بگیر اگر سردت شد بخور ؛ وقتی داشت میرفت گفتم حسین پول رو نمیخوام کادوی عروسیت باشه حلالت کردم و رفت....
اون شب کولمون وسایل خانگی بود صاحب بار گفت امانت باشه پیشتون مواظب باشید نشکند ، کولم رو برداشتم رفتیم بالا از کوه هوا خیلی سرد بود تا میرفتیم بالا سردتر میشد....
خیلی تاریک بود من وسط کولبرا بودم که یکی گفت مامورا اومدن فرار کنید صدای شلیک تیر اومد چیزی نمیدیدم همه کولاشون رو انداختن و دویدن پایین منم کولم رو انداختم که فرار کنم یاد حرف صاحب بار افتادم که گفت امانت باشه پیشتون نمیدونستم فرار کنم یا کول رو بگیرم کولو گرفتم دویدم پایین ولی زانوهام درد میکرد بازم صدای شلیک گلوله اومد ترسیده بودم...
رفتم زیر یه سنگ بزرگ که با برف پوشیده شده بود قایم شدم با خودم میگفتم دیوونه بار رو ول کن فرار کن ولی بازم به خودم میگفتم این امانت پیشم...
نمیدونستم چی درست و چی غلطه از یه طرف جونم و از یه طرف امانتِ مردم عقلم به جایی نمیرسید از ترس ضربان قلبم رو میشنیدم که یه مامور گفت بیاید....
بیاید این کولها رو ببرید تقریبا 10 متری ازم دور بود ترسیده بودم میگفتم خدایا اگه الان بهم شلیک کنه منو بکشه کسی که نمیدونه ولی گفتم نه بابا اینا هم آدم هستن فوقش منو میگرن خیلی ترسیده بودم...
ولی به لطف خدا یاد حرف امام علی (رَضِیَ اللهُ عَنهُ) افتادم که میفرماید: اگر تمام دنیا جمع بشن بخواهند ضرری بهت برسونن تا خدا نخواد نمیتونن و اگر تمام دنیا جمع بشن بخواهند خیری بهت برسونن تا خدا نخواد نمیشه....
بخدا دلم اروم شد... داشتم مامورا رو میدیدم گفتم الان منو میبینن ولی شکر خدا ندیدن وقتی رفتن گفتم بیشتر راه رو که اومدم میرم تازه راهی نمونده که... تنهایی رفتم ولی تو تاریکی آن شب سرد راه رو گم کردم... هیچ چیزی نمیدیدم به هر طرف که میرفتم تمومی نداشت خیلی خسته شده بودم خرماهای که حسین بهم داده بود تموم شده بود....
میترسیدم و با خودم میگفتم پام نره رو مین ها از یه طرف دیگه میگفتم خدایا مامورا کمین نکرده باشن بهم شلیک کنن یا میگفتم خدایا گرگ ها بهم حمله نکن...
🔹نمیدونستم دارم کجا میرم آنقدر سرد بود که هیچ گرمایی تو بدنم نمونده بود با هر قدمی که بر میداشتم انگار بارم سنگین تر میشد... ذکر خداوند رو میکردم... یه دفعه پاهام از حرکت افتاد،نشستم به هر طرف نگاه میکردم چیزی نمیدیدم و خیلی هم خسته بودم....
دلم پُر بود از ناامیدی ولی وقتی یاد کفرهای که کرده بودم شرمم اومد چیزی بگم... به آسمان نگاه کردم تو دلم به خدا گفتم خدایا میخوام فقط تو دلم باهات حرف بزنم که شیطان نشنود تا بهم نخندد و بگه کم آورده دوست ندارم خوشحال بشه هیچ وقت....
تو دلم گفتم خدایا تا حالا فقط دو چیز ازت خواستم یکی اینکه منو ببخشی و از گذشتم در گذری که تو ستارالعیوب هستی و دوم اینکه باقی عمرم رو به مادرم بدی و مادرم رو شفا بدی...
ولی خدایا الان ازت میخوام اگه عمرم به دنیاست راه رو بهم نشون بدی خودت داری میبینی که گم شدم و هیچ قدرتی برام نمونده.. و اگر خیر دنیا و قیامت در آن است و لیاقتش رو دارم درگاه رحمت و رزق روزی خودت رو برام باز کن...
گفتم خدایا از پادشاهی تو چیزی کم نمیشه... به دورو برم نگاه کردم گفتم خدایا به امید تو و بلند شدم...
دوباره نشستم نمیتونستم رو پاهام بایستم لباسام خیس شده بود خیلی سرد بود انگار پاهام قدرتی توشون نبود انگشتام بی حس بودن با دستم پاهام و ماساژ میدادم...
به این فکر میکردم که خدایا من نه زن دارم نه بچه فقط به خاطر سیر کردن شکمم آمدم؛ ولی اون بیچارهای که زن و بچه داره تو خونه اجارهای هست چطور میتونه بیاد اینجا... زنش تا مردش بر میگرده چه حالی داره....
به خودم گفتم بلند شو مرد مثله بچه ها نشستی میخوای مادرت بیاد دستت رو بگیره بلند شو فکر کن امشب تو باشگاه استقامت کار کردی بلند شو زشته....
چندقدم رفتم خیلی ضعیف شده بود بدنم چشام سیاهی میرفت گفتم کولو میندازم خودم میرم از جونم بیشتر که نیست...
👈 ادامه دارد⬅️⬅️⬅️
🏃🏃🏃🏃🏃🏃🏃🏃🏃
💥برای دیدن بهترین پستها وداستانها به ما #بپیوندید_لمس_کن👇
#حدیث_روز
💎امام سجّاد عليه السلام:
زبانت را نگه دار تا برادرانت را نگه دارى
احفَظْ علَيكَ لسانَكَ تَمْلِكْ بهِ إخوانَكَ
📚ميزان الحكمه جلد1 صفحه 71
#زبان_نرم
〰➿〰➿〰➿
💎امام باقر عليه السلام:
چيزى عطا مكن براى اينكه در قبال آن مقدار بيشترى طلب كنى
لا تُعطي العَطيَّةَ تَلتَمِسُ أكثَرَ مِنها
📚ميزان الحكمه جلد12 صفحه371
#طمع
〰➿〰➿〰➿
💎امام صادق عليه السلام:
پدرم [ امام باقر عليه السلام] فرمود: «از پيشى گيرندگان در كارهاى خير باشيد ، و گل بى خار باشيد
قالَ أبي عليه السلام: كونوا مِنَ السّابِقينَ بِالخَيراتِ ، وكونوا وَرِقاً لا شَوكَ فيهِ
📚مستدرك الوسائل ج 12 ص241
#نیکوکاری
#عکس_نوشته👆
#احکام_شرعی
#احکام_معاشرت
⁉️آیا لذت بردن جنسی از طریق صحبت کردن با تلفن جایز است؟
🗞استفتا از مراجع
#هرروزیک_آیه
✨فَاطِرَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ
🌹 أَنْتَ وَلِيِّي فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ
✨تَوَفَّنِي مُسْلِمًا وَأَلْحِقْنِي بِالصَّالِحِينَ ﴿۱۰۱﴾
✨اى پديدآورنده آسمانها و زمين تنها
🌹تو در دنيا و آخرت مولاى منى
✨مرا مسلمان بميران و مرا به
🌹شايستگان ملحق فرما (۱۰۱)
📚 سوره مبارکه یوسف
✍آیه ۱۰۱
#آیه_درمانی #جلب_محبت
#همسر #معشوق 💞
📿✨ " آیةالکرسی" ✨📿 را بخوان و بین
دو🌿《 یَشْفَعُ عِنْدهُ》🌿محبت شخص مورد
نظر را قصد کن ،
شکی نیست که
محبت ایجاد خواهد شد.
📚 تحفة الرضویه ۱۳۷
هدایت شده از خانواده بهشتی
#همسرانه
با همديگه حرف بزنيد،
دعوا كنيد، بحث كنيد...
ولى نسبت به همديگه بى توجه نباشيد
بى توجهى توی رابطه آدمو از پا درمياره ....
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از خانواده بهشتی
#تربیت_فرزند👨👩👧👦
رفتارهای بی ادبانه فرزندتان همیشه عمدی نیست.
گاهی اوقات بچه ها تشخیص نمی دهند
که مثلا پریدن وسط حرف دیگران،
کار بی ادبانه ای است.
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
#ضرب_المثل
#ریشه_ضرب_المثل_پهلوان_پنبه
ایرانیها از دیرباز به مناسبتهای مختلف جشنهای همگانی را برپا میکردند، جشن نوروز در بهار، تیرگان در تابستان، مهرگان در پاییز و بهمنگان در زمستان از جمله این جشنها بود.
در این میان جشنهای دیگری هم بودند که به مناسبت و فراخور زمان برگزار میشدند. در برخی از این جشنها، مردم لباسهای خاصی را به تن میکردند، مثلاًً در یکی از این جشنهای مردمی، دلقکی لاغراندام و نحیف بود که لباسی بر تن میکرد و در آن پنبه کار میگذاشت و از خود هیکلی پهلوانی میساخت و به نمایش حرکات پهلوانان در نزد مردم میپرداخت.
در کنار آن، مردی بود که شعر میخواند و همزمان کمانداری با تیر و کمان خود پهلوان قلابی را نشانه میگرفت و آن قدر تیر به سمت او روانه میکرد که نهایتاً همه پنبههایش را میزد.
در نهایت اندام نحیف و لاغر دلقک را مردم میدیدند و پس از آن پهلوانان واقعی وارد میدان میشدند.
از آن زمان بود که اصطلاح «پهلوان پنبه» و «پنبهاش را زدند» در میان مردم رواج یافت. «پهلوان پنبه» از آن به بعد به فردی اطلاق میشود که چیزی در چنته ندارد اما ادعای فراوانی دارد و بعد از مدتی بر همگان مسجل میشود که هر آنچه گفته و انجام داده همه برای عرضاندام بوده است.