eitaa logo
🇮🇷🇵🇸کانال شمیم سیدالشهداء(ع)
316 دنبال‌کننده
7.1هزار عکس
5.9هزار ویدیو
62 فایل
کانال عمومی شهید بازوی اطلاع رسانی مجموعه گردانهای امام حسین (ع) اخبار سیاسی.فرهنگی.اجتماعی ارتباط با ادمین https://eitaa.com/Mk1956
مشاهده در ایتا
دانلود
7.99M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 وقتی برخی عمامه به سرهای ما هم نمی فهمند که امروز قضیه بی‌حجابی مهمترین نماد فرهنگی غرب است زدن حجاب فتح سنگر اول است، بعدش نه به پوشش اجباری نه، به ممنوعیت روابط پسر و دختر و بعدش هم نه ممنوعیت همجنسگرایی... https://eitaa.com/shamimseyedoshohada
☘️ داستان واقعی قصاص 👇👇👇 روحانی مسئول مشاوره به زندانیان محکوم ‌به اعدام در زندان رجایی شهر خاطره جالبی دارد: 🔸حدود ۲۳ سال پیش جوانی که تازه به تهران آمده بوده در یک کبابی مشغول کار می‌شود، ‌شبی پس از تمام شدن کار، صاحب کبابی دخل آن روز را جمع می‌کند و می‌رود در بالکن مغازه تا استراحت کند. درآمد آن روز کبابی، شاگرد جوان را وسوسه می‌کند و در جریان سرقت پول‌ها، صاحب مغازه به قتل می‌رسد. او متواری می‌شود؛ اما مدتی بعد، دستگیرش می‌کنند و به اینجا منتقل می‌شود. 🔸حکم قصاص جوان صادر می شود، اما اجرای آن حدود ۱۸-۱۷ سال به طول می‌انجامد؛ می‌گویند شاگرد جوان در طول این مدت حسابی تغییر کرده بود و به‌ قول‌ معروف پوست‌ انداخته و اصلاح‌ شده بود. آن‌قدر تغییر کرده بود که همه زندانی‌ها قلبا دوستش داشتند. 🔸پس از این ۱۸-۱۷ سال، خانواده مقتول که آذری‌ بودند، برای اجرای حکم می‌آیند؛ همسر مقتول و سه دختر و ۷ پسرش آمدند و در دفتر نشستند، فضا سنگین بود و من با مقدمه‌چینی و شرح احوالات فعلی قاتل، از اولیای دم خواستم که از قصاص صرف‌نظر کنند. همسر مقتول گفت: " من قصاص را به پسر بزرگم واگذار کرده‌ام" و پسر بزرگ هم گفت که قصاص به کوچک‌ترین برادرمان واگذار شده است. به‌هرحال برادر کوچک‌تر هم زیر بار نرفت و گفت :"اگر همه برادر و خواهرهایم هم از قصاص بگذرند، من از قصاص نمی‌گذرم؛ زمانی که پدرم به قتل رسید من خیلی بچه بودم و این سال‌ها، یتیم بودم و واقعاً سختی کشیدم." 🔸به‌هرحال روی اجرای حکم مصر بود. با خودم گفتم شاید اگر خود زندانی بیاید و با آن‌ها روبه‌رو شود، چیزی بگوید که دلشان به رحم بیاید، بنابراین گفتم زندانی را بیاورند. یادم هست هوا به‌شدت سرد بود و قاتل هم تنها یک پیراهن نازک تنش بود؛ وقتی آمد رفت کنار شوفاژ کوچکی که در گوشه اتاق بود ایستاد به او گفتم اگر درخواستی داری بگو؛. او هم آرام رو به من کرد و گفت:"درخواستی ندارم." 🔸وقت کم بود و چاره دیگری نبود. مادر و یکی از دختران در دفتر ماندند و ۹ برادر و خواهر دیگر برای اجرای حکم وارد محوطه اجرای احکام شدند. جالب بود که مادرشان موقع خروج فرزندانش از دفتر به آن‌ها گفت که اگر از قصاص صرف‌نظر کنند شیرش را حلالشان نمی‌کند. به‌هرحال شاگرد قاتل، پای چوبه ایستاد همه‌چیز آماده اجرای حکم بود که در لحظه آخر او با همان آرامشش رو به اولیای دم کرد و گفت: "من یک خواسته دارم" من که منتظر چنین فرصتی بودم گفتم دست نگه‌ دارید تا آخرین خواسته‌اش را هم بگوید. 🔸 شاگرد قاتل، گفت: "۱۸ سال است که حکم قصاص من اجرا نشده و شما این مدت را تحمل کرده‌اید، حالا تنها ۹ روز تا محرم باقی‌مانده و تا تاسوعا، ۱۸ روز. می‌خواهم از شما خواهش کنم اگر امکان دارد علاوه بر این ۱۸ سال، ۱۸ روز دیگر هم به من فرصت بدهید. *من سال‌هاست که سهمیه قند هر سالم را جمع می‌کنم و روز تاسوعا به نیت حضرت عباس (علیه السلام )، شربت نذری به زندانی‌های عزادار می‌دهم. امسال هم سهمیه قندم را جمع کرده‌ام، اگر بگذارید من شربت امسالم را هم به نیت حضرت ابوالفضل (علیه السلام ) بدهم، هیچ خواسته دیگری ندارم 🔸 حرف او که تمام شد فضا عوض شد. یک‌دفعه دیدم پسر کوچک مقتول منقلب شد، رویش را برگرداند و با بغض گفت من با ابوالفضل درنمی‌افتم من قصاص نمی‌کنم. برادرها و خواهرهای دیگرش هم با چشمان اشکبار به یکدیگر نگاه کردند و هیچ‌کس حاضر به اجرای حکم قصاص نشد. 🔸 وقتی از محل اجرای حکم به دفتر برگشتند، مادرشان گفت چه شد قصاص کردید؟ پسر بزرگ مقتول ماجرا را برای مادرش تعریف کرد. مادرشان هم به گریه افتاد و گفت به خدا اگر قصاص می‌کردید شیرم را حلالتان نمی‌کردم. *خلاصه ماجرا با اسم حضرت عباس(علیه السلام ) ختم به خیر شد و دل ۱۱ نفر با نام مبارک ایشان نرم شد و از خون قاتل پدرشان گذشتند. 🌷صلی الله علیک ایها العبد الصالح https://eitaa.com/shamimseyedoshohada
🌱امام صادق علیه السلام : 🍀اَوَّلُ النَّظَرَهِ لَکَ وَ الثّانیَهُ عَلَیکَ وَ لا لَکَ وَ الثّالِثَهُ فیهَا الهَلاکُ ☘️نگاه اول [ناخودآگاه به نامحرم] براى تو [حلال] است و نگاه دوم ممنوع است و حرام و نگاه سوم، هلاکت‏بار است. 📚من لایحضره الفقیه، ج ۳، ص ۴۷۴، ح ۴۶۵۸ 🔴فلسفه حرام بودن نگاه به نامحرم از عالمی سوال شد: چه اشکالی دارد که انسان به جنس مخالف نگاه کند و لذت ببرد؟ پاسخ : نگاه به حسن جمال جنس مخالف ضررهایی دارد که به طورخلاصه اشاره می شود : 1_ می بینی ، می خواهی، به وصالش نمی رسی، دچارافسردگی میشوی . . ! 2_ می بینی، شیفته می شوی، عیب ها را نمی بینی، ازدواج میکنی، طلاق می دهی ! 3_ می بینی ، دائم به او فکر می کنی، از یاد خدا غافل می شوی، از عبادت لذت نمی بری ! 4_ می بینی ، با همسرت مقایسه می کنی،ناراحت می شوی، بداخلاقی می کنی ! 5_ می بینی، لذت می بری، به این لذت عادت می کنی، چشم چران می شوی، در نظر دیگران خوار می گردی ! 6_ می بینی ، لذت می بری، حب خدا در دلت کم می شود، ایمانت ضعیف می شود ! 7_ می بینی ، عاشق می شوی، از راه حلال نمی رسی، دچار گناه میشوی ! لذا اسلام در یک کلمه می گوید : "نگاهت را از جنس مخالف نگاهدار" ‌https://eitaa.com/shamimseyedoshohada
✍صد و چهارده سال پیش بود یکساعت ونیم مانده به غروب آفتاب؛ مجتهدبلندآوازه شیعه از پله ها بالا رفت طناب را دور گردنش انداختند جمعیت در میدان «توپخانه» هیاهو می کردند. اما او در افق،تصویری از کودکی ۷ساله در خمین بنام «روح الله» را می دید که حدود ۶۰ سال دیگر جهان را وارونه می کند و طناب دار را از گردن پاک ترین مخلوقات خدا باز می کند و به گردن جلادهای ساواک می اندازد. آرام و بدون تقلا چشم هایش را بست و این تصویر زیبا از به دار آویخته شدن یک «مرد» را برای تاریخ ساخت و من را یاد این شعر رویایی انداخت که : تابی نداشت بر تن و استاده بود «مَرد» تنهاترین مسافر این جاده بود «مرد» آرام در تلاطم امواج تیغ ماند انگار در میانه ی سجّاده بود «مرد» در آخرین دقایق قبل از عروج سرخ چون لحظه های اولش آزاده بود «مرد» زیباترین ترانه ی تاریخ عشق شد آواز عاشقانه که سر داده بود‍ «مرد» این نام جاودانه که ازخودبه جاگذاشت یک واژه غریب ولی ساده بود «مرد» سلام خدا به او روزی که به دنیا آمد و روزی که از دنیا رفت و روزی که از خاک برمی خیزد. . https://eitaa.com/shamimseyedoshohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روایت کوتاه حاج اسماعیل قاسمپور از حاج عبدالله عرب نجفی این روزها، روزهای پاکسازی منطقه از منافقین خلق بود اما گردان عمل کننده سید الشهدا و دیگر گردانهای شاهرود در مقر صادقین اردو زده است تا هرگونه تحرک بی جای دشمن را سخت پاسخ دهد . حاج عبدالله چه چیزی داشت ؟ https://eitaa.com/shamimseyedoshohada
22.99M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
پسا مرصاد -و حاج عبدالله 🔰یاد راه نقش آفرینی شاهرود در عملیات مرصاد 🟢و گردان عمل کننده ای به نام سیدالشهدا ( ع) به فرماندهی سردار باصفای سپاه اسلام حاج عبدالله عرب نجفی از جمع ۱۴ فرماندهان گردان شهرستان شاهرود در هشت سال دفاع مقدس در چنین روزهائی یعنی درروزهای پسا مرصاد در اردوگاه صادقین تیپ ۱۲ قائم آل محمد ( عج) میماند . تا دفع خطر کند و درتنبیه متجاوز نقش ایفا کند. 🟢مرصاد و وماندنی که تنگه احد جنگ تحمیلی را👇 🇮🇷 به گذرگاه کربلا تبدیل کردند 🇮🇶 و حال مائیم و کربلا و زیارت اربعین به نیابت از شهدا به ویژه شهدای مرصاد سوال حاج عبدالله عرب نجفی که از جمله فرماندهان( گردانهای )سپاه هشتم ایران بود در چه زمانی به شهادت رسید ❣️ https://eitaa.com/shamimseyedoshohada
16.08M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥انتقادات تندوروشنگرانه حاج‌ در خصوص انحرافات و برنامه‌ی سخیف مهلا و اراجیف مطرح شده توسط جماعت صورتی مذهبی؛ 🔹حاج احمد پناهیان خطاب به پویانفر: مداح، خجالت نمی کشی از اربابی که یک عمر بهت آبرو داده؟! دیدن این چند دقیقه برای همه به ویژه جماعت مذهبی صورتی واجب هست. جناب آقای مروی اگر اینقدر ناآگاه هستید که ندانسته و نشناخته پویانفر را رسما به حرم اقا دعوت کردید این چند دقیقه را حتما ببینید. https://eitaa.com/shamimseyedoshohada
نماز میرزا جوادآقا تهرانی 🔸 مرحوم آیت الله میرزاجوادآقاتهرانی، جبهه زیاد تشریف می‌آوردند، شبی که برای سخنرانی به تیپ امام جواد (ع) آمده بودند؛ موقع نماز که شد، قبول نمی‌کردند امام جماعت باشند، خیلی اصرار کردیم که دلمان می‌خواهد یک نماز به امامت شما بخوانیم اما قبول نمی‌کردند. شهیدبرونسی عرض کرد: حاج آقا جلو بایستید، ایشان فرموند: اگر شما دستور دهید ، می روم، شهید برونسی گفت: من کوچک‌تر از آنم که دستور بدهم، از شما خواهش می‌کنم فرمودند: نه خواهش شما را نمی‌پذیرم. بچه‌ها به برونسی گفتند بگو دستور می‌دهم تا ما به آرزویمان برسیم، شهید برونسی به ناچار با خنده گفت: حاج آقا دستور می‌دهم شما بایستید جلو! میرزا جواد آقا فرمودند: چشم فرمانده عزیزم! نماز با سوز و حال عجیبی همراه با اشک خوانده شد بعد از نماز با چشمان اشک‌آلود خطاب به شهید برونسی فرمودند: مرا فراموش نکنی! جواد را فراموش نکنی! شهید برونسی ایشان را در آغوش گرفت و گفت: حاج آقا شما کجا و ما کجا؟ شما باید به فکر ما باشید و ما را فراموش نکنید! میرزا متواضعانه فرمودند: تعارفات را کنار بگذارید، فقط من این خواهش را دارم که جواد یادتان نرود؟! حتما مرا شفاعت کن.
♦️واکنش دستگاه قضائی شاهرود به اخیر رخ داده در سطح شهر https://eitaa.com/shamimseyedoshohada