فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.
بگو فراق ببینم کنایه هم بخورم..؟!
.
#استوری🎞
.
•💔•
داده فتوا حضرت ماه بنی هاشم علمدار خدا
حاجیان!حاجیمنمچوندورزینب(س)گشتهام
#یاامالمصائبزینبالکبری
#عقلیهالعرب
الهُم غَیِّر سوءَ حـالِنا بِحُسنِ ...
[ خُدایابدیحال مارابخوبیحالِخودت
مبدلڪُن. 🪁🌿]
#دلدادگۍ
┄┅🌵••═••❣┅┄
4_5899982749015476512.mp3
11.02M
#مداحـی محرمی🍂🖤
صدآ میـزدممــادرت رو یامظلـــوم… !
نشونمیدادمحنجرترو یامظلـــومـ🌻
#محــمدحـــسینپویانـــفر 🎤
:🌸🌿
:
♥• شھید،شھید مےشود
🥀• مامردھ ها هم،مےمیریم
📲• هرآنطورکھ زندگے کنیم
🚶🏻♀• همانطور هم مےرویم .
.
.
👑| #شهید_باشیم
زیارت مجازی امام حسین کلیک کنید👇 http://app.imamhussain.org/tour/
زیارت تون قبول انشاءالله
سلام🤚 شهــــید مصطفی صـدر زاده هسـتم 😊
از خودم بخوام بگم براتون در سوریه #سید_ابراهیم صدام میزنند
و متولد شوشتر هستم •••
همیشه به دوستانم تاکید داشتم برای برکت کارتون خادم شهدا باشید و به خانواده شهدا سربزنید پیرو ولایت باشید ✌️
شما هم میتوانید برای شهدا قدمی بردارید و خادم شهدا بشید ❕❓
میخوام شما را دعوت کنم به این کانال
https://eitaa.com/joinchat/1570832387Cd6dca3e0c0
↶رفقا همیشه یه شــه♡ید انتخاب کنید و برید دنبالش!
بشناسش و باهاش رفاقت کنید
شبیهش شین
ازش حاجت بگیرین #شـهید بشین...
اگ رفیق شهید نداری بیا اینجا رفیق شهیدتو پیدا کن..
https://eitaa.com/joinchat/1570832387Cd6dca3e0c0
⁉️ توجه توجه توجه ⁉️
🌺 اینجا جایی است که
☆ ندای خدا☆به گوش می رسد.
🌼 جملاتی ناب و احساسی
در ارتباط با خدا.🌹
❤️ هر کی می خواد حال دلش خدایی بشه.به کانال ♡ بوی خدا♡
بپیوندید.❤️
🌸 چشم هایم را بستم و زیر باران
رفتم،ای جان #بوی_خدا می آید.
💖💖💖💖💖
http://eitaa.com/joinchat/1960968237Cfde23cd21e
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
«به زمین آمده ایم که مدافع باشیم»
چادری شدنت اتفاقی نبود بانو😊
اما اگه چادری نیستی بدون که این یه اتفاقه برات! 😀
آره دقیقا با شمایی هستم که منتظر به تلنگری تا چادر به سر کنی🤫
با شما بانویی که چادرتو یه کم شل گرفتی و تردید داری هم هستمااا😉
اصلا هر دختر خانومی که داره اینو میخونه دعوته به یه کانال باحال 😍
اسمشو گذاشتیم •●ღ مدافعان حجاب ღ●• لینکشم این زیره👇
@chadoram
یه سر بزن
منتظرتیم🤚
1_453455388.pdf
3.55M
#کافه_کتاب 💚
#معرفیکتاب
📚مدرسه...است(چهوضعیهبابا)
💡ژانر:طنز
✍🏻نویسنده:جیمزپترسون
🗣مترجم:امیرحسیندانشورکیان
💌انتشاراتپرتقال
💸قیمت:45000 تومان
میخوامـیہڪاناݪبہتوݧمعرفۍکنمـ😍
از جنسࢪفاقٺبا #شہــــــدا🕊
اینجـایھجاےمعمولےنیسٺـ..^^
یھدعوٺازطرفشهـدا..♥️🍃
^^|قشنگتࢪیندلنۅشتھهاےِمذهبے..📿🦋
^^|؏کسۅپࢪۅفایلاےچیࢪیڪےِخاص..⛓✌️🏼
^^|انواعمـداحےبࢪاےمحࢪموࢪاهیاننوࢪ..🌸🌿
اینــم لینــ📱ــڪش↓↓↓♥️
🌱https://eitaa.com/joinchat/2827747358Cdac9d7b0ab
••♥️••
دلتُ بسپاࢪ بھ #بهشت..^^
.ویژهےرفقایےڪھعاشقشہادتـ هستن📿🤲🏻♥️
#یاࢪفیقمنلاࢪفیقلھ
#اگرمیخواےشہیدبشےبیاتواین
ڪانال😍♥️↓👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻
🥀 https://eitaa.com/joinchat/2827747358Cdac9d7b0ab
📚داستان
❤#عاشقانہ_دو_مدافع ❤
#قسمت_اول
_آخــــر هفتہ قـــرار بود بیان واســــہ خواستگارے
زیاد برام مهــم نبود کہ قــرارہ چ اتفاقے بیوفتہ حتے اسمشم نمیدونستم ، مامانم همی طور گفته بود یکی می خواد بیاد....
فقط بخاطــر مامان قبول کردم کہ بیان برای آشنایے ....
ترجیح میدادم بهش فکر نکنم
_عادت داشتم پنج شنبہ ها برم بهشت زهرا پیش🌹 شهید گمنام 🌹
شهیدے ک شده بود محرم رازا و دردام رفیقے ک همیشہ وقتی ی مشکلے برام پیش میومد کمکم میکرد ...
🌹فرزند روح الله🌹
〰❤️〰❤️〰❤️🌹🕊
این هفتہ بر عکس همیشہ چهارشنبہ بعد از دانشگاه رفتم بهشت زهرا چند شاخہ گل گرفتم
کلےبا شهید جانم حرف زدم احساس آرامش خاصے داشتم پیشش
_بهش گفتم:شهید جان فردا قـــراره برام خواستگار بیاد.....
از حرفم خندم گرفت ههههه
خوب ک چی الان این چی بود من گفتم.. ...
من ک نمیخوام قبول کنم فقط بخاطر ماما....
احساس کردم یہ نفر داره میاد ب ایـن سمت پاشدم
دیر شده بود سریع برگشتم خونہ
تا رسیدم مامان صدااااام کرد
-اسمااااااااء
〰❤️〰❤️〰❤️🌹🕊
_(ای واے خدا ) سلام مامان جانم❓
_جانت بے بلا فردا چی میخواے بپوشے❓
_فردا❓
_اره دیگہ خواستگارات میخوان بیاناااااا
اها.....
یه روسری و یہ چادر مگہ چہ خبره یہ آشنایی سادست دیگہ عروسے ک نیست....
این و گفتم و رفتم تو اتاقم
ی حس خاصے داشتم نکنه بخاطر فردا بود⁉️
وای خدا فردا رو بخیر کنه با ایـن مامان جاݧ مـن...
همینطورے ک داشتم فکر میکردم خوابم برد....
#خانوم_علے_آبادے
◀️ ادامــــــہ دارد....
📚داستاݧ
❤#عاشقانہ_دو_مدافع❤️
#قسمت_دوم
چیزے نمونده بود ڪ از راه برســـن
من هنوز آماده نبودم مامان صداش در اومد
_اسمااااااء پاشو حاضر شو دیگہ الان ک از راہ برسـن انقــد منو حرص نده یکم بزرگ شو
_وای مامان جان چرا انقدر حرص میخوری الا.....(یدفہ زنگ و زدن )
دیگہ چیزی نگفتم پریدم تو اتاق تا از اصابت ترکشاے مامان در امان باشم
سریع حاضر شدم نگاهم افتاد ب آینہ قیافم عوض شده بود یہ روسرے آبے آسمانی سرم کرده بودم با یہ چادر سفید با گلهاے آبے
〰❤️〰❤️〰❤️🌹🕊
سنم و یکم برده بود بالا
با صداے مامان از اتاق پریدم بیروݧ
عصبانیت تو چهره ے مامان به وضوح دیده میشد
گفت:راست میگفتے اسماء هنوز برات زوده
خندیدم گونشو بوسیدم و رفتم آشپز خونه
اونجا رو بہ پذیرایے دید نداشت
صداے بابامو میشنیدم ک مجلس و دست گرفتہ بود و از اوضاع اقتصادے مملکت حرف میزد انگار ۲۰سالہ
مهمونارو میشناسہ
همیشہ همینطور بود روابط عمومے بالایے داره بر عکس من
چاے و ریختم مامان صدام کرد
_اسماء جان چایے و بیار
خندم گرفت مثل این فیلما
〰❤️〰❤️〰❤️🌹🕊
چادرمو مرتب کردم وارد پذیرایے شدم سرم پاییـݧ بود سلامے کردم و چاےهارو تعارف کردم
ب جناب خواستگار ک رسیدم
کم بود از تعجب شاخام بزنہ بیرون آقاےسجادے❓❓❓❓😳
ایـݧ جاچیکار میکنہ❓😕
ینی این اومده خواستگارے من❓
واے خدا باورم نمیشہ
چهرم رنگش عوض شده بود اما سعے کردم خودمـــو کنترل کنم
مادرش از بابا اجــازه گرفت ک براے آشنایے بریم تو اتاق
دوست داشتـــــم بابا اجـــازه نده اما اینطور نشد حالم خیلے بد بود
اما چاره اے نبود باید میرفتم .....
#خانوم_علے_آبادے
◀️ ادامـــــہ دارد....