شراب و ابریشم...
من اگر روضهخوان بودم برای روضهی شب هفتم، اولش دو تا کلمه را شرح میدادم. دو تا کلمهی ساده که نه ف
.
سَرِ خُمِ مِی سلامت، شکند اگر سبویی...
من فکر میکنم این شعر، اصلش به یک بانو میرسد...
یک بانو که همسرش از شدت استیصال یک قدم جلو میرفت و دو قدم عقب برمیگشت...
یک بانو که مردَش درست نمیدانست الان باید چه کند؟!
به هزار امید بچه را داده بودند دستش،
بیتاب ببَرد و آرام شده برگردانَد،
زنده برده بود و با گلوی پاره پاره برگردانده بود...
خب هر مردی باشد، مستأصل میشود، چه رسد به اینکه آن مرد، خودش، آخرِ همهی مردهای عالم باشد...
اینطور وقتها دیگر از دست مردها کاری ساخته نیست!
حتما باید یک زن، مردانگی به خرج دهد و به دادِ آن مردِ بی چاره برسد...
درست شبیهِ آن بانو که هر چه مادر و هر چه زنِ عاشق بود را روسفید کرد...
به دادِ مردِ مستأصلش رسید...
بی آنکه سراغ بچه را بگیرد
بی آنکه پدر بچه را بیشتر از اینها خجالت بدهد...
فقط یک کلام پرسید: پدرش سالم است؟!
احتمالا این بیت شعر باید همانجا، در همان گیر و دارِ شرم و استیصالِ ابیعبدالله به زبانِ رباب آمده باشد:
سر خم می سلامت، شکند اگر سبویی...
.
✍ملیحه سادات مهدوی
پینوشت:
توی روضههای اباعبدالله، اینجای ماجرا خیلی قلب آدم رو آتیش میزنه...
همینجاش که ارباب واقعا نمیدونستن الان باید چی کار کنن؟!....
پینوشت:
ممنونیم از شما بانو،
ممنونیم که به داد ارباب ما رسیدید و نگذاشتید جای تیر و نیزه، خجالت و شرم کارش را تمام کند...
https://eitaa.com/joinchat/3329950063C640e43cb5a
شراب و ابریشم...
ادامهی مطلب شمارهی چهار ملیحه سادات مهدوی @sharaboabrisham
هنوز بحث ادامه داره.
در مطالب بعدی توضیح میدم که ادامهی ماجرا به چه صورت رقم میخوره و از اینجا به بعدِ قصه جانِ امام چطور و چرا حفظ میشه.
لطفا بحث رو دقیق دنبال کنید🙏
@sharaboabrisham
سلام و عطرِ نعنای پیچیده در صبح💚
قدیمیهای کانال میدونن که ما بچههای شراب و ابریشم یه صندوقِ خیلی خاص و قشنگ داریم که ساز و کارش واقعا جذاب و هیجانانگیزه.
هیجانانگیز از این جهت که ما پولی داریم توی این صندوق و با همین پولِ معین به اندازهی سه برابرِ خودش تا بحال کار کردیم! میگید چطور؟ باید ویس من رو گوش بدید تا توضیح بدم.🤗
ولی اگه دل و دماغ ویس مُیس ندارید یه توضیح مختصر راجب صندوق👈 اینجا بخونید.
سرمایهمون رو هم از کمکهای مردمی جمع کردیم و تا الانم چندین بار با طرحهایی که گذاشتیم بلطف خدا و با مشارکت شراب و ابریشمیها تونستیم به افزایش سرمایهی صندوق کمک کنیم.☺️
میتونید با کلیک کردن روی آبیها طرحهای قشنگ ما رو ببینید:
آیههای روشنی
نغمهی رستگاری
کبوتر حرم
بچههای مادر
و عرفات
خب حالا یه طرح جذاب دیگه پیشرو داریم. لطفا اول برنامههای قبلی کانال رو ملاحظه کنید و بعد اگه مایل بودید از طرح جدید رونمایی کنم یه خوشه گندم برام بفرستید. 🌾 @mehmane_quran
شراب و ابریشم
@sharaboabrisham
شراب و ابریشم...
سلام و عطرِ نعنای پیچیده در صبح💚 قدیمیهای کانال میدونن که ما بچههای شراب و ابریشم یه صندوقِ خیلی
ببینید ایشون وقت گذاشتن و طرحای قبلی ما رو خوندن☺️👌
لطفا طرحهای قشنگمون رو ببینید و منتظر باشید تا از طرح جدید رونمایی کنم.
خوشههای گندمتون چی شد پس
😉
پیام ریپلای شده رو ملاحظه کنید🙏
🌱 @sharaboabrisham
و اما رونمایی از طرح عزیز و نازنینِ
پَرِ چادرِ زینب💚
به مناسبت ایام اسارتِ عمه جانِ امام زمان، روزهایی که ملائک دور تا دور عرش رو با کتیبههای محتشم سیاهپوش کردند و هفت آسمون بر عمهی محترمِ سادات اشک میریزن، تصمیم گرفتیم با کمک یک بانوی کارآفرین تعدادی روسریِ مشکی رو به نفع زائران اربعین و به نفع صندوق بفروش بذاریم.
طرح پَرِ چادرِ زینب از این قراره:
🔸روسریها با قیمت مناسب و کاملا منصفانه بفروش میرسه، پنجاه درصدِ هزینهی روسری برای صندوق و پنجاه درصدش برای فروشنده.
(فروشنده ما نیستیم، بانوی کارآفرینی هستند که به درخواست خودشون قرار شد روسریهاشون اول به نفع عزادران حسینی با تخفیف پنجاه درصدی و بعد به نفع صندوق با اهدای مابهالتفاوت به صندوق، به فروش برسه.)
در واقع یک تیر و دو نشونه یعنی شما هم یک روسری با پنجاه درصد تخفیف خریدید و هم مبلغی از طرفِ خودتون تقدیم کردید به حضرت زینب تا به نیابت از ایشون واریز بشه به صندوق.👌
اگه خانوم هستید برای خودتون
و اگه آقا هستید برای همسر و مادر و خواهر و دخترتون☺️
نیت کنید.
❣این روسریها پَری از چادرِ گرامیِ حضرت زینب هستند که توی این ایام سمت ما حواله شدن.
اون هم فقط از برکت روضههای این ده شب.💙
بسمالله
خریدارید؟
اگه بله به ایشون مراجعه کنید:
@PINK_SCARFF
باقی طرحهامون به نفع صندوق رو از 👈 این پیام ببینید.
@sharaboabrisham
6.1M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نیمه شب، هلال* تو را دیده بود که میان تاریکی راه میروی و خار از زمین برمیداری. روضهخوانها هر بار به اینجای واقعه رسیدند، گفتند تو خار از مسیرِ فرارِ بچهها برمیداشتی!
اما تو راهِ گریختن را هموار نمیکردی، تو داشتی راهِ رسیدن را باز میکردی!
قرار نبود بچهها از سمتِ تو پراکنده شوند، تو خارهای دشت را جمع کردی تا بچههای ما از پسِ تاریخ، مسیرهای بیخار را بیایند و به تو برسند...
✍ملیحه سادات مهدوی
حالِ خوبِ ویدئو🌱
*هلالابننافع
🌱 https://eitaa.com/joinchat/3329950063C640e43cb5a