eitaa logo
شراب و ابریشم...
2.7هزار دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
449 ویدیو
7 فایل
تنفس در هوای واژه‌ها اینجا هر چه که هست دستنوشته‌های شخصی من است، لطفا فقط با نام خودم و لینک کانالم نشر بدهید. امضا: ملیحه سادات مهدوی| @mehmane_quran مدیر و بنیانگذار مؤسسه شراب و ابریشم نویسنده‌ی کتاب #من_اگر_روضه‌خوان_بودم مدرس دانشگاه مربی نوجوان
مشاهده در ایتا
دانلود
شراب و ابریشم...
من از آن روسری‌بازهای حرفه‌ایَم. چمدان، چمدان روسری می‌خرم. رنگ‌به‌رنگ، طرح‌درطرح. وقتی قرار شد برای
. بعد از شهادت اسماعیل هنیه مشکل من با "حالا چی بپوشم" حل شد و تقریبا هر جا رفتم چه سخنرانی داشتم و چه کلاس و کارگاه با چفیه‌ی فلسطینی رفتم. یکی از تنها جاهایی که هنوز با حالا چی بپوشم درگیرم، جمع‌های دانشجوییه. جمع‌های دخترا بخاطر ویژگی‌ها و حساسیت‌های خاصی که داره پوشش خاص خودش رو هم می‌طلبه... دیشب مهمون دانشجوهای پزشکی دانشگاه علوم پزشکی گناباد بودم؛ یک جمع صمیمی و فوق‌العاده باصفا. تقریبا از دو روز قبل به سوال حالا چی بپوشم جواب داده بودم ولی بازم دم رفتن مشکل داشتم. اونقدری که با حالا چی بپوشم درگیرم با حالا چی قراره بهشون بگم درگیر نیستم. 😂 با بچه‌ها از تجربه‌های دانشجویی گفتیم و بعدش هم کمی گپ و گفت قرآنی داشتیم و مناسب با آیات گریزی هم به مسئله‌ی اسرائیل و یهود زدیم... برای هر کدوم از بچه‌ها یه دونه اسکناس از هزاری‌های داخل ضریح امام رضا جان هدیه بردم. به بچه‌ها گفتم بنظر من کسی که تو اون شلوغی خودشو می‌رسونه به ضریح و بعد یه دونه هزاری میندازه تو ضریح باید خیلی دل صاف و پاکی داشته باشه و خیلی با امام رضا ندار باشه واسه همین من این هزاریها رو خیلی دوست دارم و خیلی حس خوبی داره برام... بچه‌ها از هدیه‌ی خاصی که براشون برده بودم فوق‌العاده عافلگیر و خوشحال شدن و خودش یه فرصت خوبی شد برای اینکه حلقه‌ی دوستی‌مون نزدیکتر بشه... خلاصه که در هر تجربه‌ی مثبتی حتما رد پایی از امام رضا جان هست☺️💚 .
طلوع در مزرعه💚 صبح‌ها میرم عکاسی☺️ عاشق طبیعت این حوالی‌ام
الان اسنپ اومد دم محل کارم و این هدیه رو برام آورد... نمی‌دونم باید چی بگم... هیچ چیز نمی‌تونست انقدر غافلگیرم کنه... الحمدلله رب العالمین بخاطر تمام آبرو و اعتباری که بواسطه‌ی اهل‌بیت داریم... .
چند کلیدواژه روی این تقدیم‌نامه هست که حسابی دلم رو لرزوند و چند قطره اشک بی‌اختیار از کنار چشمم چکید... .
. و ما به جز از محبت زهرا سلام‌الله‌علیها و بچه‌هایش چه داریم؟ ولله که هیچ... .
امروز روز زخمی کردن همه با این دسته گله تقریبا در تمام زاوایا ازش عکس گرفتم😆 مامانم میگن با مکتب‌الزهرای اصفهانم ارتباط داری تو؟ داداشم میگه اسرائیل دنبال ملیحه‌اس، همکاری با مکتب‌الزهرای اصفهان که دیگه جای تعجب نداره🤣
از اول ربیع که لیلة المبیت بود و عیدِ جان‌افشانیِ ابوتراب تا پنجم جمادی که ولادت بود و عیدِ تولدِ زینتِ ابوتراب، خانه آذین‌بسته بود. امشب تمام ریسه‌ها و چراغها را از در و دیوار باز کردم به احترام ایام شهادتِ جانِ دلِ ابوتراب💔 .
این چند خط رو بخونید برای بهجت قلب عمیقا مؤثره💚 متن کاملش اینجاست. @sharaboabrisham
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
. رفته بودم مسجد برای خانمها چند کلمه درباره‌ی پیامبر صحبت کنم. ماه ربیع بود، ایام ولادت رسول‌الله. چند آیه از قرآن در وصف پیغمبر را شرح دادم و بعد به بهانه‌ی محبتِ پیغمبر به بانوخدیجه، دنباله‌ی صحبتم را کشیدم سمت فضائل خدیجه‌ی کبری. داشتم تعریف می‌کردم حیاتِ بانو در روزهای سختِ مکه و ایام شکنجه و تبعید مسلمین و شعب ابی‌طالب و تنهایی‌های پیغمبر بود و بعد از هجرت که بهرحال مسلمانان در یک عزت و رفاهی بودند و دیگر خبری از سختی‌های مکه نبود و پیغمبر یک نفسی کشیده بود، دیگر بانو در این دنیا نبود... وسط وصفِ همین جای خالیِ خدیجه در روزهای خوبِ مدینه بودم که یک مرتبه دلم شبیه یک بلور که از ارتفاع افتاده باشد روی صخره‌های سخت، شکست و خرد شد و خرده‌هایش از گوشه‌ی چشمم بیرون ریخت... یک لحظه با تمام وجود احساس کردم آه چقدر خدیجه مظلوم بود، چقدر جایش در مدینه خالی بود، چقدر پیغمبر دلتنگ خدیجه بود... و با همین خیالات صدایم لرزید و در اوج صحبتم اشک‌هایم بی اختیار چکید... آنقدر آن گریه و آن احساسِ به خدیجه‌ی کبری خالصانه بود که پیغمبر در لحظه نگاهم کرد و رنجی را که داشت نابودم می‌کرد از شانه‌هایم برداشت... درست بعد از آن جلسه همه چیز افتاد روی غلتک و کاری که گرهِ هزار ساله خورده بود راه افتاد... فقط به حرمت چند قطره اشک از سر عشق به خدیجه‌ی کبری.... . روایتی که توی این متن بهش اشاره کردم رو با بیان شیرین استاد کاشانی بشنوید. . @sharaboabrisham
. یکی از مشترکاتِ حضرت خدیجه و حضرت زهرا و حضرت زینب اینه که وَلیِّ زمانشون خیلی حساب کرده روی خِرَد و فهم و قدرت تشخیصِ این سه بانوی بی‌مثال. و این حقیقتا شگفت‌انگیزه که کسی در مقام معصوم تمامِ اعتماد و اتکای خودش رو به یک بانو اختصاص بده... ظاهرا این نقطه‌ی امنِ وَلیّ‌الله بودن میراثیه که از مادربزرگ به مادر و از مادر به دختر رسیده! ✍ @sharaboabrisham
. یا رب! کنیزیِ زهرا بر ما خجسته‌باد... .
فاطمیه؛ جانِ منه. تنها اسمی تو عالَم که بی هیچ روضه و هیچ مدحی اشک میاره به چشمم و در لحظه دلم رو می‌لرزونه، نامِ مبارکِ حضرت زهراست.... من بقدری به حضرت زهرا علاقه دارم که خودم همیشه گفتم اگه مُرده باشم و یک نفر بیاد بالای قبرم صدا بزنه پاشو بریم استکان‌های مجلس حضرت زهرا رو بشور، از قبر بلند می‌شم تا برم برای نوکری مجلس حضرت زهرا... یا رب کنیزی زهرا بر ما خجسته باد 💚 .
"من ایشان (سید حسن نصرالله) را بسیار دوست دارم. یک بار به بعضی از برادران گفتم، اگر یک چیز در وجودمان باشد، آماده‌ایم آن را تقدیم کنیم؛ یک قلب و یک سر را به ۲ نفر تقدیم ‌کنم: رهبر انقلاب و سید حسن نصرالله." اینها کلمات سردارِ شهیدمان حاج قاسم بود...💔 . عکس: سید و سردار در آغوشِ هم💚 @sharaboabrisham .
قطعا خدایی هست وگرنه اینهمه زیبایی توجیه دیگری ندارد! و صبح...
شراب و ابریشم...
قطعا خدایی هست وگرنه اینهمه زیبایی توجیه دیگری ندارد! و صبح...
قطعا خدایی هست...🍁🍂 قابلیت این رو داشت که عکس بهتر و حرفه‌ای‌تری ثبت کنم لیکن در حال بدو بدوهای کاری و در شرایطی که همراهان میگفتن زود باش، ثبت شد! فوق‌العاده بود این درختِ طلا .
هدایت شده از علیرضا زادبر
امشب گفتگو میکنم با عضو هیات رئیسه مجلس خبرگان رهبری آیت الله کعبی با موضوع تحلیل بیانات رهبری در دیدار اخیر با مجلس خبرگان رهبری ساعت ۲۰ شبکه یک برنامه جریان
این روزها، روزهای فاطمه و این شب‌ها، شب‌های علی ست. بارها با خودم می‌گویم: «یک لحظه و این همه ارزش؟! نُه سال و این همه استمرار؟!» همین لحظه از همین بلندگوهای دور و خسته می‌شنوم: «فَاطِمَةُ امُّ ابِیهَا» و در جواب فرشته‌ها در مورد اصحاب کساء می‌شنوم: « هُمْ فَاطِمَةُ وَ ابِیهَا وَ بَعْلُهَا وَ بنو‌ها » رسالت و ولایت و امامت را فاطمه رابط است و پیوند. اگر بیشتر گوش بدهیم می‌توانیم صدای حزن‌آلود علی را از مدینه‌ی رسول بشنویم که با چشم اشک و نوای غربت می‌گوید: « امَّا حُزْنِی فَسَرْمَدٌ وَ امَّا لَیْلِی فَمُسَهَّدٌ » راستی این فاطمه در کجا ایستاده که علی از او این گونه می‌گوید؟ که ای فاطمه! از این مصیبت اندوه من همیشگی و شب‌هایم همه بیداری است. این چه انس عمیقی است که این گونه حزن سرمد می‌آورد؟ این چه خورشید در خاک نشسته‌ای است که این گونه شام دیجور به دنبال می‌کشد؟ من از فرزندان فاطمه، از آن کهکشان‌های حلم و حماسه و فریاد و از آن خانه‌ی مبارک، حرفی نمی‌زنم. من فقط از فاطمه می‌پرسم؟ راستی در او چه درخششی است که تا امروز در چشم‌ها و دل‌های ما نشسته است و راه‌ها را نشانه میزند... استاد صفایی حائری، با قلب و قلمی روشن شما را از دریچه‌ای دیگر به تماشای معارف می‌بَرَد. یکی از بهترین کتابهایی که در رابطه با وجود نازنین حضرت زهرا سلام الله علیها خوانده‌ام روزهای فاطمه استاد صفایی حائری است. خودتان را از لذت همنشینی با این کتاب بی‌نصیب نگذارید. @sharaboabrisham .
. سلام صبح فاطمی‌مون بخیر چند وقته زیارت نیابتی نذاشتم براتون! خب قدیمی‌های کانال که کامل می‌دونن موضوع از چه قراره... شما هر مبلغی که دوست دارید و در توانتونه از طرف خودتون و یا هر کس که دوست دارید هدیه می‌کنید به حضرت زهرا... فیش می‌فرستید و اسمتون رو می‌دید به ادمین: در ازای هدیه‌ای که تقدیم کردید به حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها به نیابت از شما در حرم مطهر رضوی زیارت امین‌الله قرائت میشه و در کاظمین زیارت به جا آورده میشه و مجموعِ پولهای واریزی خرج روضه‌ی حضرت زهرا می‌شه ان‌شاالله شماره کارت جهت واریز (لطفا فقط همین کارتی که اینجا می‌ذارم)
6037997290421321
ادمین جان به جهت ارسال فیش و نامِ مبارکتون: @Mohad3jamali .
. همه‌ی جان و قلب و عمر ما فدای فاطمه‌ی زهرا... ‌.
هدایت شده از  شراب و ابریشم...
. من اگر روضه‌خوان بودم، روضه‌ی فاطمیه‌ام را می‌گذاشتم دمِ اذان صبح!! آخر آن ساعت، ساعتی است که همه‌ی مریض‌ها و مریض‌دارهای عالم بیدارند. عموما دردها دم سحر تیر می‌کشند، مریض را بی‌تاب می‌کنند و مریض‌دار را بیدار. هر کس که روزی کنار بالین بیماری بوده‌ این را تجربه کرده‌. آدمهای بیدارِ آن ساعت را جمع می‌کردم و برایشان اینجور روضه می‌خواندم: احتمالا حوالیِ این ساعت درد جوری به جان زهرا پیچیده که نفسش بند آمده و رد اشک روی صورتِ تب‌دارش نقش بسته. امیرالمؤمنین سجاده‌اش را کنار بالین فاطمه پهن کرده و بی‌قرار کنار گوش زهرا زمزمه می‌کرده: عزیزم عزیزم عزیزم... زهرا به خودش می‌پیچده و اجازه نمی‌داده ناله از سینه‌ی مجروحش بلند شود، زهرا بزرگوارتر از این حرفها بوده که قرار باشد حیدرش را شرمنده کند. این ساعتها سخت‌ترین ساعتهای امیرالمؤمنین بوده. با چشم خودش می‌دیده که زهرا چطور درد می‌کشد و هیچ از دستش ساخته نبوده. شبیهِ آن حالتی که اباعبدالله بالای سر قاسم تجربه کرده و با صدای بلند ضجه زده و قسم جلاله خورده که سخت است جان کندن قاسم را ببیند و کاری از دستش ساخته نباشد. آه... علی حتی رخصت فریاد و ضجه هم نداشته، همه چیز حتی گریه برای فاطمه باید در خفا می‌بوده و این، حادثه را جانکاه‌تر می‌کرده... فاطمه خسته و مجروح توی بستر جان می‌کَنده و علی کنارش هر لحظه جان می‌داده. فاطمه ناله نمی‌کرده ولی علی که در هم پیچیدنش را به چشم می‌دیده آه... یک نفر به من بگوید اینجا علی بیشتر شهید می‌شده یا که فاطمه؟! اینها را می‌گفتم و اجازه می‌دادم سکوت سحر به گریه‌های بلند بلند مستمعانم شکسته شود، فرصت می‌دادم مستمعها خودشان را بزنند، یا زهرا یا زهرا بگویند و نفهمند که الان دارند برای علی گریه می‌کنند یا که برای زهرا. خوب که گریه‌های بلند حنجره‌ها را زخمی کرد و صداها کمی آرام گرفت ادامه می‌دادم: شما مردهای گُنده فقط گریه کردید و از یک گریه اینجور از حال رفتید، پس حساب کنید سرِ آن بانوی نحیف بارداری که پشت در ماند و به ضرب مشت و لگد کتک خورد، چه آمده بود؟ این را می‌پرسیدم و می‌گذاشتم مردها دوباره صدایشان به گریه بلند شود بعد برای آنکه صدایم وسط آنهمه فریاد شنیده شود بلندتر داد می‌زدم: زهرا دو دستی ریسمان را چسبیده بود و نمی‌گذاشت علی را ببرند، آنقدر محکم و با تمام وجود طناب را گرفته بود که چهل نامرد را کلافه کرده بود، آن دستهای نازک را آنقدر با غلاف شمشیر زدند تا از ریسمان جدا شد. مردها گریه‌هایشان بالا که گرفت می‌گفتم همه‌ی این حادثه‌ها پیش چشم علی اتفاق افتاده و این بدِ ماجراست... و اجازه می‌دادم صدای غیرتی‌ها بلندتر از همه توی مجلس بپیچد و صدای شیون زنها را در خود گم کند. من اگر روضه‌خوان بودم برای روضه‌های فاطمیه آنقدر مستمع‌هایم را می‌گریاندم که زن و مرد از حال بروند و آنقدر پاشیده و درهم به خانه‌هایشان برگردند که هر کس ببیندشان گمان کند از زیر آوار بیرون آمده‌اند، همانقدر درهم شکسته، همانقدر محزون، همانقدر از دم مرگ برگشته... ✍ملیحه سادات مهدوی جهت مشارکت در طرح زیارت نیابتی اینجا رو ملاحظه کنید. https://eitaa.com/joinchat/3329950063C640e43cb5a ❌با احترام انتشار مطالب بدون نام نویسنده و لینک کانال جایز نیست. .