<mark class="format"> و من كتاب له عليه‌السلام إلى معاوية </mark> فَاتَّقِ اَللَّهَ فِيمَا لَدَيْكَ وَ اُنْظُرْ فِي حَقِّهِ عَلَيْكَ وَ اِرْجِعْ إِلَى مَعْرِفَةِ مَا لاَ تُعْذَرُ بِجَهَالَتِهِ 30 و از نامۀ آن حضرت است به معاويه خداى را در آنچه نزد تو است پاس دار، و حق او را بر خود بياد آر، و بازگرد بدانچه معذور نيستى از ناشناختن آن فَإِنَّ لِلطَّاعَةِ أَعْلاَماً وَاضِحَةً وَ سُبُلاً نَيِّرَةً وَ مَحَجَّةً نَهْجَةً وَ غَايَةً مُطَّلَبَةً يَرِدُهَا اَلْأَكْيَاسُ وَ يُخَالِفُهَا اَلْأَنْكَاسُ مَنْ نَكَبَ عَنْهَا جَارَ عَنِ اَلْحَقِّ وَ خَبَطَ فِي اَلتِّيهِ وَ غَيَّرَ اَللَّهُ نِعْمَتَهُ وَ أَحَلَّ بِهِ نِقْمَتَهُ كه فرمانبردارى را نشانه‌هاست آشكار و راههاست روشن و پديدار، و راهى ميانه و گشاده، و نهايتى كه هر كس دل بدان نهاده. زيركان بدان راه در شوند و سرافكندگان از آن به در شوند. هر كه از آن راه برگردد پاى از حق برون نهاده و در گمراهى در افتاده، و خداى نعمتش را از وى باز دارد و عذابش را بر او فرود آرد فَنَفْسَكَ نَفْسَكَ فَقَدْ بَيَّنَ اَللَّهُ لَكَ سَبِيلَكَ وَ حَيْثُ تَنَاهَتْ بِكَ أُمُورُكَ فَقَدْ أَجْرَيْتَ إِلَى غَايَةِ خُسْرٍ وَ مَحَلَّةِ كُفْرٍ پس خود را بپاى! بپاى! چه خدا راه تو را برايت آشكار فرمود، و همان جا كه هستى باش كه از طغيان تو را چه سود . تا به حد زيانكارى تاختى و در منزل كفر جاى ساختى فَإِنَّ نَفْسَكَ قَدْ أَوْلَجَتْكَ شَرّاً وَ أَقْحَمَتْكَ غَيّاً وَ أَوْرَدَتْكَ اَلْمَهَالِكَ وَ أَوْعَرَتْ عَلَيْكَ اَلْمَسَالِكَ پيروى خواهش نفست تو را به بدى و زيان در آورد. و به گمراهى‌ات داخل كرد، و به مهلكه‌ها در انداخت، و راه را برايت دشوار ساخت نهج البلاغه : نامه ها : نامه به معاويه در پند و هشدار به او گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/100001272