آنم که می به نغمه ی زنجیر می خورم ساغر به طاق ابروی شمشیر می خورم! از فیض ماهتاب، شرابم حلال شد می در پیاله می کنم و شیر می خورم بیهوشی ام ز جلوه ی سبزان گیلک است در لاهجانم و می کشمیر می خورم مورم، ولی ز خرمن عشق است دانه ام چون موریانه جوهر شمشیر می خورم تا کی سلیم، جور جهان می توان کشید؟ چندین شکنجه من به چه تقصیر می خورم؟ سلیم تهرانی : دیوان اشعار : غزلیات : شمارهٔ ۷۸۰ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/101540