ابن همان دشت و من خسته همان نخجیرم
که فکندی و گذشتی چو زدی با تیرم
بی تو ای دوست بمن جای ملامت نبود
که فزونست ز اندازه همی تقصیرم
پای تدبیر من از کعبه و از دیر برید
تا کجا باز دگر سیر دهد تدبیرم
دور از کوی تو، بی سلسله ی موی تو، من
کودک جمعه و دیوانه ی بی زنجیرم
نشاط اصفهانی : دیوان اشعار : غزلیات بازمانده : ابن همان دشت و من خسته همان نخجیرم
گوهرین (گنجینه های مکتوب)
https://gowharin.ir
https://gowharin.ir/gowhar/119655