از عکس رخش که تاب دارد آیینه گلی در آب دارد از خال، بیاض گردن او صد نقطه ی انتخاب دارد خواهد گردید کشته در عشق سیماب چه اضطراب دارد؟ گنجایش یک نگه درو نیست چشم تو ز بس که خواب دارد از صبح چه غم چراغ ما را پروانه ی آفتاب دارد زنهار که از دکان ایام آتش نخری که آب دارد! هر چیز ازو سلیم پرسند کلکم به زبان جواب دارد سلیم تهرانی : دیوان اشعار : غزلیات : شمارهٔ ۴۳۸ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/101198