از مسلمانی مرا آید عجب
کز شراب جهل خود گردیده مست
حق و باطل، بندگی و معصیت
پیش رو یکسان نماید هر چه هست
کور کورانه همی پوید به راه
می نپندارد که اندر ره چه است
عاقبت روزی به چاه افتد ز راه
بر سر ره بی گمان، صاحب ره است
من یقین دارم که پیش کافران
کافری از این مسلمانی به است
ترکی شیرازی : دیوان اشعار : فصل پنجم - قطعهها و تکبیتیها : شمارهٔ ۶ - شراب جهل
گوهرین (گنجینه های مکتوب)
https://gowharin.ir
https://gowharin.ir/gowhar/139920