اقبال ره بکوی مغانم نمیدهد ادبار آنچه طالب آنم نمیدهد گویا نیافتست ز مطلوب کس خبر زانکس به جستجوی نشانم نمیدهد از نقد جان بهاش گرانست عجب مدان گر می فروش رطل گرانم نمیدهد یک بوسه ام ازان کف پا وعده کرد لیک بر پاش تا که جان نفشانم نمیدهد دارالامان میکده با من نشان دهید کز رنج و غصه دور امانم نمیدهد از وصل او مراد دلم وعده کرد چرخ دارم امید اگر چه که دانم نمیدهد آئین عشق ناطقه را لال بودنست فانی از آن مجال امانم نمیدهد امیرعلیشیر نوایی : دیوان اشعار فارسی : غزلیات : شمارهٔ ۱۸۰ - تتبع خواجه گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/120205