اگر آن ترک شیرازی بدست آرد دل ما را بخال هندویش بخشم سمرقند و بخارا را در جواب او زتبریز ارگلیمی نازک آری در برم یارا بنقش آده اش بخشم سمرقند و بخارا را چو شستی رخت در سعدی وکفشت نیست در پاتنگ غنیمت دان نسیم آباد و گلگشت مصلا را من از آن نقش ابریشم که چنگی داشت دانستم که از سر خلعت تشریف بیرون آورد ما را میارا رخت والا از غداد مشک ولاوسمه بآب ورنگ و خال و خط چه حاجت روی زیبا را زسر بقچه الباس اهل بخل کمتر پرس که کس نگشود و نگشاید بحکمت آن معما را فغان کاین موزه بر جسته و نوروزی چته چنان بردند صبر از دل که ترکان رخت یغما را سخن گوقاری از لولوی گوی پیش و از وحبر که برنظم تو افشاند فلک عقد ثریا را نظام قاری : دیوان البسه : غزلیات : شمارهٔ ۳ - خواجه حافظ فرماید گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/129833