اگر چه نیست امید وصال او هرگز ولی نبوده دلم بی خیال او هرگز مگو به مثل ویی دل ده و ازو وا ره نبود و نیست ز خوبان مثال او هرگز چنانکه لازم بحرست نقطه گاه رقم نشد ز دیده برون نقش خال او هرگز اگر چه قد تو بیرون ز اعتدالم گشت کم و زیاده نشد اعتدال او هرگز ملالت دل من بین و باده ده که جز این نبوده واقع رنج و ملال او هرگز ز درد هجر تو فانی فتاده بی حالست چه شد که پرسه نکردی ز حال او هرگز امیرعلیشیر نوایی : دیوان اشعار فارسی : غزلیات : شمارهٔ ۲۰۲ - مخترع گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/120227