ای حسین ابن علی از باطن پاکت مدد و ز دم عشاق و جان مست سلاکت مدد نیست قلب یار من آن سان که باید به سوی من بهر جذب قلب او از روح چالاکت مدد خاکساری کوی عشق تست جای جن و انس تا شود معشوق من خاک من از خاکت مدد عقل ها حیران عشق تست و عقل یار من تا شود حیران من از عقل و ادراکت مدد هر سری را هست شوری بسته ی فتراک تست تافتد شور منش در سر ز فتراکت مدد تا ز غیر من بپوشد چشم امید وصال از دل حق بین و دست و دیده ی پاکت مدد جز تو کس در عشق حق امساک از هستی نکرد تاکند او ترک غیر از من ز امساکت مدد گر نبودی تو نبود از عشق در عالم ثمر خواهم اندر جذب یار از سر لولاکت مدد گشت عالی عرش و افلاک از علو همتت بر مرادی کن مرا از دور افلاکت مدد صفی علیشاه : دیوان اشعار : غزلیات : شمارهٔ ۲۸ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/138618