ای خوش آنانکه سحر دامن یاری گیرند قدح باده پی دفع خماری گیرند رفعت پیر مغان بین که فلک را به نجوم ز آتش غیرت او دود شراری گیرند خاک آن شاه و شانم که گه کشتن خلق ترک صد خون ز فغان دل زاری گیرند ما به رندی چو علم بر در میخانه زدیم نه که ارباب نصیحت پی کاری گیرند اول آنست که رندان ز جهان دامن خویش در نوردند ولی دامن یاری گیرند گفتمش جان ز پی بوسه ای گیرند بتان زیر لب خندزنان گفت که آری گیرند! خلق زیر فلک آن روز بگیرند قرار فانیا کز روش افلاک قراری گیرند امیرعلیشیر نوایی : دیوان اشعار فارسی : غزلیات : شمارهٔ ۱۵۶ - تتبع خواجه گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/120181