ای فرشته صفتی کز سر تعظیم و جلال زیر ران شدست ابلق شام و سحرت معنی بکر به دور تو چو نی سر بفراشت از چه از همدمی لفظ خوش چون شکرت؟ بر سر آمد ز جهان ذات تو چون موی و مباد که برد تا به ابد حادثه مویی ز سرت بگسلد کفه و شاهین ترازوی فلک گر بسنجند بدان کفه و شاهین هنرت ای سکندر صفتی ملک سخن را که ببرد چشمه حضر حیات ابد از خاک درت عذر بپذیر ز من بنده که مرغ سخنم بر سر سدره نشست از مدد بال و پرت زانکه آورده ام از سردی و ناموزونی دو سه گونه خورش نامتناسب به برت آن یکی در خور ریش پدرم و آن دیگر خایه و آنچه بد اندر شکم او پدرت مجیرالدین بیلقانی : دیوان اشعار : قطعات : شمارهٔ ۶ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/114825