ای که گشتی سوی میخانه به رندان پیرو وجه می گر نبود جان گرو و جامه گرو در خیالات خط سبز کمان ابروی خویش « مزرع سبز فلک دیدم و داس مه نو» بیخود افتادم و بازم چو به هوش آمد دل «یادم از کشته خویش آمد و هنگام درو» خانه دل ز غم گردش گردون تیره است آفتاب می اگر بفکند آنجا پرتو ای دل آواز مغنی شنو آنگه واعظ گر چه فریاد کند گوش بگیر و مشنو ایکه از ناز کله گوشه حسنت بشکست از شکست دگرش یاد کن و غره مشو فانیا با خودی خویش به جانان نرسی خودی از خویش جدا افکن و بی خویش برو امیرعلیشیر نوایی : دیوان اشعار فارسی : غزلیات : شمارهٔ ۲۷۱ - تتبع خواجه گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/120296