با ادب در پیش قانون هر که زانو می زند
چرخ نوبت را به نام نامی او می زند
وانکه شد تسلیم عدل و پیش قانون سر نهاد
پایه ی قدرش به کاخ مهر پهلو می زند
تا بود سرمایه بهر درهمی سرمایه دار
خویشتن را از طمع زین سو بدان سو می زند
گر ندیدی حمله ی مالک به دهقان ضعیف
گرگ را بنگر، چسان خود را به آهو می زند
شه اگر مستعصم و ایران اگر بغداد نیست
دشمن اینجا پس چرا بانگ هلاکو می زند
در غزل گفتن غزال فکر بکر فرخی
طعنه بر گفتار سعد و شعر خواجو می زند
فرخی یزدی : دیوان اشعار : غزلیات : شمارهٔ ۷۸
گوهرین (گنجینه های مکتوب)
https://gowharin.ir
https://gowharin.ir/gowhar/111435