بدل این نکته از جان می تراود که جان از لعل جانان می تراود گرم هندوی خالش راه دین زد ز کفر زلفش ایمان می تراود بود بحر معانی هر بیانی کز آن لعل درافشان می تراود بدل صد ساله تیری کز تو دارم هنوزش خون ز پیکان می تراود نیفشانید دامان سرشکم کز آن صد بحر عمان می تراود بجز نور علی آن کیست کامروز ز کلکش آب حیوان می تراود نورعلیشاه : دیوان اشعار : غزلیات : بخش اول : شمارهٔ ۹۹ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/140273