بلبل ما ناله بر آهنگ غربت ساز کرد
باغ را چون بال خود برهم زد و پرواز کرد
یوسف من! چشم پیران نیست تنها بر رهت
شوق مکتوب تو طفلان را کبوترباز کرد!
مطرب مجلس به زور نغمه آخر سرمه را
همچو خاکستر زبون شعله ی آواز کرد
جوهر ذاتی ندارد احتیاج تربیت
صورت آیینه را نقاش کی پرداز کرد
دیده ی پوشیده چون بادام در باغ جهان
از غبار صبح و دود شام نتوان باز کرد
کی تسلی می شود از سیر هندستان سلیم
گر به جنت رفت، یاد گلشن شیراز کرد
سلیم تهرانی : دیوان اشعار : غزلیات : شمارهٔ ۴۵۰
گوهرین (گنجینه های مکتوب)
https://gowharin.ir
https://gowharin.ir/gowhar/101210