به قربان قد و بالات گردم
بلاگردان سر تا پات گردم
چه استغنا و ناز است این الهی
فدای ناز و استغنات گردم
به خاک پایت ای بت کارزویم
همین باشد که خاک پات گردم
هلاک عارض زیبات باشم
شهید قامت رعنات گردم
همین گردد مرا در دل شب و روز
که گرد منزل و مأوات گردم
مرا دیدی و گفتی این سگ ماست
به گرد دیدهٔ بینات گردم
رفیق آسا مرا دارد بر آن عشق
که رسوایت شوم شیدات گردم
رفیق اصفهانی : دیوان اشعار : غزلیات : شمارهٔ ۲۱۱
گوهرین (گنجینه های مکتوب)
https://gowharin.ir
https://gowharin.ir/gowhar/128896