بود عبدالحفیظ آنکو نگهدار بود حقش ز سو حال و کردار ز هر چیزیکه باشد نقص حالش نگهدارد هم از ضعف و زوالش بحق محفوظ از هر احتمال است که آن دو راز رضای ذوالجلالست کند حفظ خدائی ز او سرایت بهر کس باشد او را در حمایت نشسته تا کسی اندر حضورش نیاید نا روائی در خطورش شود هر کس در اوقاتی جلیسش نگهدارد ز افکار خسیسش دگر توفیق ار باشد رفیقت نشان از معنیی بدهم دقیقت حفیظ اسمی است کاشیاءرا کماهی نگهدارد ز آسیب و تباهی هر آن شیئی است در هر رتبه موجود مگر حفظش بر او ظلیست ممدود نگهدارد بگل طیب و تفرج نگهدارد به یم عمق و تموج نگهدارد حرارت را با آتش نگهدارد بشمس این نور وتابش نگهدارد فلک را بی ز استون نگهدارد ملک را محو بیچون بدینسان حفظ هر چیزی بجایش نماید زیر دامان رسایش کند این اسم بر هر کس تجلی جهان یابد بحفظ او تسلی صفی علیشاه : بحرالحقایق : بخش ۲۴۴ - عبدالحفیظ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/139090