بیا، که دیده گذارم تو را بجای قدم خوش آمدی و گل آورده ای، صفای قدم بپرسش دل من گر چه دیر می آئی بیا که جان گرامی تو را فدای قدم بده تمیز ره نیک و بد زهم، ورنه بهر کجا که نهی بنگری سزای قدم زمامداری اعضای تست در خور عشق خوش آن کسی که شدش عشق رهنمای قدم دو چشم بر درو (صابر) نشسته ام که مگر دمی به گوش من آید تو را صدای قدم صابر همدانی : گزیدهٔ اشعار : غزلیات : شمارهٔ ۳۶ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/131746