جلوه گر خواهی چو در آئینه روی خویش را در ضمیر ما ببین روی نکوی خویش را ظاهر و باطن نکوئی را دریغ از ما مدار گل دریغ از کس ندارد در نک و بوی خویش را عقده از زلف تو بگشود و بکار من ببست تا بدست شانه دادی تار موی خویش را منکه دل بود از برایم چاره جو در هر غمی گم براه عشق کردم چاره جوی خویش را آرزوی مهر، (صابر) از کسی در دل مدار ورنه خواهی برد در گور آرزوی خویش را صابر همدانی : گزیدهٔ اشعار : غزلیات : شمارهٔ ۴ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/131714