حریر شعله ی ما را در آب می بافند کتان ما به شب ماهتاب می بافند نصیحت دل ما می کنند مردم، بین که دام از پی مرغ کباب می بافند برای شعله ی عریان آه ما افلاک لباس برق ز تار شهاب می بافند به عشق، خواب هوس می کنی؟ برو غافل به کارخانه ی مخمل که خواب می بافند! ستارگان، کفن خلق را سلیم ببین چو عنکبوت چه با اضطراب می بافند سلیم تهرانی : دیوان اشعار : غزلیات : شمارهٔ ۴۷۸ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/101238