خراب لعل لبت کی شراب می گیرد که چشم را نمک او چو خواب می گیرد خروش سیل سرشک مرا علاجی نیست ز سنگ سرمه کی آواز آب می گیرد؟ صبا چو وصف می و می فروش با گل کرد به خنده گفت که آیا کتاب می گیرد؟ چو گل ز پرورشم باغبان زیان نکند که آب می دهد، از من گلاب می گیرد سلیم آنکه چو موسی به حرف گستاخ است ز کوه مطلب خود را جواب می گیرد سلیم تهرانی : دیوان اشعار : غزلیات : شمارهٔ ۴۲۷ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/101187