در بیابان هرکه یاد آن خم کاکل کند جلوه چون آب روان در سایه ی سنبل کند هرکه را افتد هوای آن لب میگون به سر غنچه ای از گوشه ی دستار هردم گل کند از فغان و ناله گلشن را به تنگ آورده است باغبان امشب نمی داند چه با بلبل کند در محبت هست تأثیری که چون نقش پری صورت لیلی ز جیب بید مجنون گل کند دوست از دشمن اسیر عشق نشناسد سلیم رهرو او موج دریا را خیال پل کند سلیم تهرانی : دیوان اشعار : غزلیات : شمارهٔ ۶۴۶ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/101406