دلم از درد تو فریاد برآورد که آه شده از حال دلم جمله ی ذرات گواه تا سگ کوی تو بر دیده ما پای نهد خاک گشتیم و فتادیم از این رو در راه گفتم ای جان جهان جز تو ندارم در دل گفت مائیم چوجان در دلت الله الله تا ز خورشید رخش دیده ما روشن شد روی او بود بهر ذره چو کردیم نگاه بر در غیر خدا کوهی دیوانه نرفت دارد از حضرت سلطان جهان شی الله کوهی : دیوان اشعار : غزلیات : شمارهٔ ۲۰۹ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/130813