دل بی لب او خراب خفته ست مستی ز غم شراب خفته ست در خاک، دلم به یاد تیغش چون تشنه به یاد آب خفته ست زلف تو همیشه از نزاکت در دامن پیچ و تاب خفته ست چشم سیه تو چون غریبان بیمار در آفتاب خفته است از گریه سلیم بی تو امشب چون موج به روی آب خفته ست سلیم تهرانی : دیوان اشعار : غزلیات : شمارهٔ ۲۰۰ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/100960