دو چشم مست تو، بی‌مِی، خراب‌تر ز من است چنان که طالع خوابیده، خواب‌تر ز من است شبی نشد که نباشم به پیچ و تاب غمت اگرچه زلف تو پرپیچ‌و‌تاب‌تر ز من است ز سوز عشق مپرس از من و بپرس از دل که در مقام تو حاضرجواب‌تر ز من است ز شام وصل تو آموخت طی راه ادب هلال عمر که پا در رکاب‌تر ز من است کسی سخن ز من امروز خوب‌تر گوید که از جمال تو او کامیاب‌تر ز من است کسی که خواند مرا بی‌کتاب در ره عشق مرا کتابی و او بی‌کتاب‌تر ز من است کنون به دولت فقرم حسد برد (صابر) کسی که منعم و عالی‌جناب‌تر ز من است صابر همدانی : گزیدهٔ اشعار : غزلیات : شمارهٔ ۶ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/131716