راستی مردم از آندم که بصلب پدرند چون به بینی بره مرگ و فنا ره سپرند عجب اینست که این قافله روزان و شبان بعیان در حضرند و به نهان در سفرند این جهان رهگذر و مردم غافل ز خدای پی آزار هم‌ام اده در این رهگذرند خبر از جمعیت مشرق و مغرب دارند وز پریشانی همسایهٔ خود بی خبرند عمر خود حمله باندوختن مال جهان بگذرانند و گذارند و از آن درگذرند شبشان روز درخشنده کسانی که ز مهر روز و شب در پی آسایش نوع بشرند وز ره سعی و عمل آنچه که آرند بدست با محبت بخورانند و بعزت بخورند هیچ دانی که بود زندهٔ جاوید صغیر خیرخواهان که در این مرحله صاحب اثرند صغیر اصفهانی : دیوان اشعار : غزلیات : شمارهٔ ۱۹۲ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/135558