رموز العشق کانت مشکلا بالکاس حللها
که آن یاقوت محلولت نماید حل مشکل ها
سوی دیر مغان بخرام تا بینی دو صد محفل
سراسر ز آفتاب می فروزان شمع محفل ها
دل و می هر دو روشن شد نمی دانم که تاب می
زد آتش ها به دل یا تاب می شد ز آتش دل ها
به مقصد گر چه ره دورست اگر آتش رسد از عشق
چون برق آسا توان کردن به گامی قطع منزل ها
من و بی حاصلی کاز علم و زهدم آنچه حاصل شد
یکایک در سر معشوق و می شد جمله حاصل ها
بود چون ابر سیر ناقه ی لیلی که در وادی
فغان از چاک دل مجنون کشد نی زنگ محمل ها
چو در دشت فنا منزل کنی یک روز ای فانی
ز من آن جانفزا اطلال را فابجدو قتل ها
امیرعلیشیر نوایی : دیوان اشعار فارسی : غزلیات : شمارهٔ ۳ - تتبع خواجه حافظ
گوهرین (گنجینه های مکتوب)
https://gowharin.ir
https://gowharin.ir/gowhar/120028