رویت گل سرسبد لاله زارها خطت متاع قافله نوبهارها در بوستان ز حسرت پابوس سرو تو خمیازه می کشند لب جویبارها رفتار تو گرفته سر راه کبک را تمکین تو شکسته سر کوهسارها ای چشمه حیات تغافل ز حد گذشت موج سراب اشک من است آبشارها هرگز ز دیدنت نشود سیر چشم ما بی انتهاست سلسله انتظارها تنگ است جامه گل رعنا به دوش من آسوده ام ز پیرهن اعتبارها زین قوم مرده دل چه طمع می کند کسی بینند پیش پا به چراغ مزارها وقت است سیدا ز پی بیخودی رویم ما را گداخت پیرویی اختیارها سیدای نسفی : دیوان اشعار : غزلیات : شمارهٔ ۵۸ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/134230