زن کردم ای ولی نعم از برای آن تا کدخدای گردم و مردی نکو شوم آگه شدم که گر بمثل روی و انهم در دست زن چو کاغذ تزویر گو شوم لیکن نه باز گردم از شرم مردمان کاندر خور تماخره و تیز تو شوم از دعوت دو گونه و سه دست و چارپای آن شب که قصد کردم تا جان او شوم امروز برگ دعوت من بنده را بساز تا امشبک یکی به . . . زن فرو شوم سوزنی سمرقندی : دیوان اشعار : هزلیات : قطعات : شمارهٔ ۲۶ - چرا زن گرفتم گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/132441