زچشم سیاهی نگاهی مرا بس نگاهی ز چشم سیاهی مرا بس چراغ مه ار شعله ور نیست امشب دراین انجمن شمع آهی مرا بس دراین قصر فیروزه مهر گستر فروغی ز رخسار ماهی مرا بس ز خاک کف پایت ای شاه خوبان بسر تاج شاهی کلاهی مرا بس ز کفر سر زلف غارت گر تو بتاراج ایمان سپاهی مرا بس ندارم طمع حشمت و جاه شاها ز دربار لطفت پناهی مرا بس چه نور علی آن شه ملک و معنی بمسند که شد فقر شاهی مرا بس نورعلیشاه : دیوان اشعار : غزلیات : بخش اول : شمارهٔ ۱۶۷ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/140341