ز لفظ اتحاد ار نکته دانیست شهود حق واحد خوش بیانیست همان واحد که بر کل است معبود ز کل یکتا و کل بر اوست موجود به او گر متحد باشند اشیاء عجب نبود که معبود است و یکتا ولی از حیث موجودیت این بد به او موجود و معدومند از خود نه از حیثی که کس راخاصه بودیست به خاصه متحد با او وجودیست محالست اینکه می‌باشد دوئیت دوئی دور از بساط معنویت مراد از اتحاد اینست کاشیاء به او بینی که موجودند و بر پا نه آن باشد که هر موجود خاصی به او شد متحد از اختصاصی چو نبود واحد مطلق بهرشی‌ ورای او و نبود خارج از روی صفی علیشاه : بحرالحقایق : بخش ۳ - بیان الاتحاد گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/138849