ز گلها، سروها را دورمنشان ای چمن پرور که دایم شیشه ها را جا بود نزدیک ساغرها ز مروارید شبنم، تاکهای سبز پیراهن کنند آرایش دخترچه های خود چو مادرها چو آن سرو سهی قامت به سیر کوچه باغ آید درختان را به انداز سلامش خم شود سرها ز نقش پای موری، قاصدم در چاه می افتد ز چاه خود چه سان آیند بر بامم کبوترها برادر خواند طغرا اهل عالم را ز خونگرمی چو یوسف عاقبت آزارها دید از برادرها طغرای مشهدی : گزیدهٔ اشعار : ابیات برگزیده از غزلیات : شمارهٔ ۱۰ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/136564