سرو شد باز با صبا رقاص برگ گل گشت در هوا رقاص سیل نالان و کف زنان از شوق کوه چون سنگ آسیا رقاص شده در کلبه ام ز یاد بهار هر طرف موج بوریا رقاص گشت چون دود شمع بر سر من از جنون سایه ی هما رقاص بس که عشقم به شورش آورده ست سر جدا گشت و تن جدا رقاص سر هرکس به عشق می جنبد نشود با اصول پا رقاص سرو من می رود به باغ، سلیم سایه چون کاکل از قفا رقاص سلیم تهرانی : دیوان اشعار : غزلیات : شمارهٔ ۷۱۴ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/101474