سرگران گشتم ازان نرگس خواب آلوده جگرم خون شد ازان لعل شراب آلوده لبش آلوده به می گشت و حیاتم بخشید جوهر جان که بیاقوت مذاب آلوده گفتمش کوی تو آلود ز اشکم گفتا بد نباشد چمن از اشک سحاب آلوده سرخ شد چشم تو از خون دل سوزانم همچو مستی که بخوناب کباب آلوده زاب ابریق ریای تو نشویم ای شیخ خرقه خود که شد از باده ناب آلوده گو برای پیر مغان مست خرابم از دیر ز اشک خونم چو شد این دیر خراب آلوده بنده پیر مغانم که ز بحر کرمش شسته شد جرم و نگردید بآب آلوده دفتر خون دلم هر که بخواند گردد زاب چشمش همه اوراق کتاب آلوده فانیا راه روانست که در دشت فنا میرد ار تشنه نگردد به سراب آلوده امیرعلیشیر نوایی : دیوان اشعار فارسی : غزلیات : شمارهٔ ۲۷۳ - تتبع خواجه گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/120298