سر چه باشد که فدا بر سر پیمان نکنم جان چه باشد که نثار ره جانان نکنم تا رخ و زلف و خط یار مرا در نظر است التفاتی به گل و سنبل و ریحان نکنم تا مرا موعظهٔ پیر مغان در گوش است گوش بر موعظهٔ واعظ نادان نکنم گر چه از دیدن خوبان تن و جان، در تعب است حیف باشد که نظر بر رخ خوبان نکنم مطرب ار این غزل از گفتهٔ «ترکی» خوان گوش بر زمزمهٔ مرغ خوش الحان نکنم ترکی شیرازی : دیوان اشعار : فصل اول - لطیفه‌نگاری‌ها : شمارهٔ ۱۰۲ - رخ خوبان گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/139734