سوزنیم مرد باندام . . . ر شاعر پخته سخن خام . . . ر مرهمه را شاه شش اندام، سر هست مرا شاه شش اندام . . . ر روز و شب اندر طلب کاف . . . ن آخته دارم چو سر لام . . . ر مردی مصلح بدم و نیکنام کرد مرا مفسد و بدنام . . . ر بودم در خورد هزار آفرین کرد مرا از در دشنام . . . ر کرد بکابین زن و فرزند و باز گردن من در گرو وام . . . ر از همه پیران زمانه منم خار صفت رومه گلفام . . . ر با همه بیمایگی، افراختم چون علم غیبت، بر بام . . . ر پنجه و شش سال ز شلوار من برد بهر کوی بپیغام . . . ر هر که بیاید بر من میهمان شام خورد . . . ر و پس از شام . . . ر بزم مرا یابد مهمان من اول جام می و انجام . . . ر چون سگ دیوانه، گزیده در آب صورت سگ بیند در جام . . . ر خشت بود بالین، بستر، حصیر خادمک ترک دلارام . . . ر آئی مهمان که منم میزبان دیو می آشام گه آشام . . . ر خانه بابرام برم تاز را تا بخورانمش بابرام . . . ر سوزنی سمرقندی : دیوان اشعار : هزلیات : غزلیات : شمارهٔ ۱۲ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/132378